بریدههایی از کتاب ناقوسها به صدا درمیآیند
۴٫۵
(۴۱۴)
پسرم! آنچه نمیدانی نگو. آنچه را دوست نداری به تو نسبت دهند، دربارهٔ دیگران مگو. بدان که خودبزرگبینی و غرور، مخالف راستی، و آفت عقل است. در زندگی نهایت تلاش و کوشش را داشته باش، اما در فکر ذخیرهسازی برای خود و دیگران نباش.
پسرم! به یقین بدان که تو، به همهٔ آرزوهایت نخواهی رسید و مدت زیادی زندگی نخواهد کرد و به راه کسانی میروی که پیش از تو رفتهاند. پس در به دست آوردن دنیا آرام باش و در مصرف آنچه به دست آوردهای نیکو عمل کن.
z.b
کشیش پاسخ داد: «با خودم فکر میکنم چه عیبی دارد اگر مردم بدانند آنچه شنیدهاند سخنان علی است؟!»
سرگئی گفت: «ولی پدر! این کار بهنوعی تبلیغ دین اسلام است!»
کشیش تبسمی کرد و گفت: «نه سرگئی، این کار تبلیغ نیست؛ در واقع آرام کردن دلهاست، کلامی است که به مردم آرامش خواهد داد.»
z.b
علی شخصیتی است مثل اقیانوس؛ هرچه در عمق آن شنا کنی، شگفتیهایش آشکارتر میشود.»
سرگئی روی کاناپه نشست و پرسید: «اگر چنین است که شما میگویید، پس چرا برخی کشورهای مسلمان که علی امام آنهاست، عقب ماندهاند؟»
کشیش گفت: «ملتها و دولتهای اسلامی مانند کسانی هستند که گنج گرانبهایشان را دفن کردهاند یا اساساً از آن خبر ندارند. گمان میکنم آنها هم علی را نمیشناسند.
z.b
گفتند: «پس چرا ما را از دشنام دادن به آنان منع میکنید در حالی که آنان پیوسته ما و شما را لعن میکنند و دشنام میدهند؟»
علی گفت: «دوست ندارم شما لعنتکننده و دشنامدهنده باشید. دلها و دهانهای خود را از آنچه خدا نمیپسندد، پاک کنید
کاربر ۱۶۶۱۷۸۸
ای مردم! چه چیزی ما را بر گناه جرئت داده و در برابر پروردگار مغرور ساخته است؟ و بر نابودی خود علاقهمند کرده است؟ آیا بیماری نفسِ ما را درمانی نیست؟ و خوابزدگی ما را بیداری نخواهد بود؟ چرا آنگونه که به دیگران رحم میکنیم، به خود رحم نمیکنیم؟ ما را چه میشود؟ چهبسا کسی را در آفتاب سوزان میبینی، بر او سایه میافکنی یا بیماری را مینگری که سخت ناتوان است، از سر دلسوزی بر او اشک میریزی، اما چه چیزی تو را به بیماری خود بیتفاوت کرده و بر مصیبتهای خود شکیبا، از گریه به حال خویش باز داشته است؟ در حالی که هیچچیز برای تو عزیزتر از جانت نیست. چگونه ترس از فروآمدن بلا، شبهنگام تو را بیدار نکرده در حالی که در گناه غوطهور و در پنجهٔ قهر الهی گرفتار شدهای؟
maria
ای مردم! از فتنههای دنیا دوری گزینید. همانا آغاز پدید آمدن فتنهها هواپرستی و بدعتگذاری در احکام آسمان است. اگر باطل با حق مخلوط نمیشد، حق بر طالبانِ حق پوشیده نمیماند و اگر حق از باطل جدا و خالص میگشت، زبان دشمنان قطع میگردید. آنها قسمتی از حق و قسمتی از باطل را میگیرند و به هم میآمیزند ای مردم! به ریسمان الهی چنگ بزنید و با اتکای او در راه او جهاد کنید و با دشمنان حق و حقیقت پیکار کنید. هر کس از خدا خیرخواهی طلبد، توفیق یابد و آنکس که سخنان خدا را راهنمای خود قرار دهد، به راستترین راه هدایت شود. پس همانا همسایهٔ خدا در امان و دشمن خدا ترسان است.
maria
بپرهیز که خود را در بزرگی همانند خداوند پنداری. خداوند، هر سرکشی را خوار میسازد و هر خودپسندی را بیارزش میکند
🍃رز رزاسه🍃
میگفت علی یکی از مردان بزرگ تاریخ ماست. او را به عیسی مسیح تشبیه میکرد، اما نکتهٔ جالبتر اینکه علی کتابی دارد به نام نهجالبلاغه. من این کتاب را در بیروت دیده بودم، اما هرگز رغبتی به مطالعهٔ آن نداشتم. دوستم میگفت نهجالبلاغه تنها کتابی است که با مطالعهٔ آن میتوانی علی را آنچنان که هست بشناسی.»
mohamad salari
سوگند به خدا، من از دنیای شما زر و سیمی نیندوختهام و از غنیمتهای آن، چیزی ذخیره نکردهام. بر دو جامهٔ کهنهام جامهای نیفزودهام و از زمین دنیا حتی یکوجب در اختیار نگرفتهام. دنیای شما در چشم من، از دانهٔ تلخ درخت بلوط ناچیزتر است. من اگر میخواستم، میتوانستم از عسل پاک و مغز گندم و از بافتههای ابریشم برای خود غذا و لباس فراهم آورم، اما هیهات که هوای نفس بر من چیره گردد و حرص و طمع مرا وادارد که طعامهای لذیذ برگزینم؛ در حالیکه در سرزمین دور یا نزدیک، کسی باشد که به قرص نانی نرسد یا هرگز نتواند با شکمی سیر بخوابد. آیا به همین رضایت دهم که مرا امیرالمؤمنین بخوانند در حالیکه در تلخیهای روزگار با مردم شریک نباشم و در سختیهای زندگی الگوی آنان نگردم؟
🌱ehsan
پسرم! آنچه نمیدانی نگو. آنچه را دوست نداری به تو نسبت دهند، دربارهٔ دیگران مگو. بدان که خودبزرگبینی و غرور، مخالف راستی، و آفت عقل است. در زندگی نهایت تلاش و کوشش را داشته باش، اما در فکر ذخیرهسازی برای خود و دیگران نباش.
پسرم! به یقین بدان که تو، به همهٔ آرزوهایت نخواهی رسید و مدت زیادی زندگی نخواهد کرد و به راه کسانی میروی که پیش از تو رفتهاند. پس در به دست آوردن دنیا آرام باش و در مصرف آنچه به دست آوردهای نیکو عمل کن.
🌱ehsan
آخرت را به دنیا مفروش و آنچه نمیدانی مگو. آنچه بر تو لازم نیست بر زبان نیاور و در جادهای که از گمراهی آن میترسی، قدم مگذار؛ زیرا خودداری هنگام سرگردانی و گمراهی، بهتر از سقوط در تباهیهاست در راه خدا آنگونه که شایسته است تلاش کن و هرگز سرزنش ملامتگران تو را از تلاش در راه خدا باز ندارد
🌱ehsan
دلت را با اندرز نیکو زنده کن. هوای نفس را با بیاعتنایی به حرام بمیران. جان را به یقین نیرومند کن و با نور حکمت روشنایی بخش و با یاد مرگ آرام گردان.
🌱ehsan
کشیش گفت: «آنچه من فهمیدهام این است که علی شخصیتی است که در یک دین نمیگنجد. او به یک دین تعلق ندارد.»
🌱ehsan
از خودت یک ماشین فعال و پربازده اقتصادی نساز. هرقدر هم که پول داشته باشی و از امکانات بالای زندگی بهره بگیری، اما بینیاز از غذای روح نیستی و کتاب، غذای روح آدمی است. زمانی برای خودت در نظر بگیر و مطالعه کن؛
mahsa
امربهمعروف و نهیازمنکر را ترک نکنید که بدهای شما بر شما مسلط میگردند و آنگاه هر چه خدا را بخوانید، جواب نخواهد داد.
mahsa
علی نه در برابر تشویقهای دوستان و نه دشمنان و مخالفان و منتقدان، تغییری نمیکرد. نه از تشویقها به وجد میآمد و نه از توهینها خشمگین میشد و میگفت: «چهبسا کسانی که با ستایش دیگران فریب خوردهاند.»
mahsa
فکر کنم بیشتر رهبران کشورهای اسلامی، حکومتشان از جنس حکومت معاویه باشد، نه علی. اگر حاکمی از حاکمان مسلمان، یکبار نهجالبلاغه را با دقت میخواند و به آن عمل میکرد، امروز روزگارشان این نبود که هست
mahsa
کشیش چشم از کتابها برداشت و گفت: «من اگر در بیروت کلیسایی داشتم، چند نفر از مؤمنان را میفرستادم به منزلت تا برای رضای خدا، دستی به سروگوش همسرانت بکشند و تعداد زیادی از آنها را دور بریزند.»
جرج گفت: «حضرت ایوانف، همان امام علی که تو برای صحبت دربارهاش پیش من آمدهای در سخنانی به ما میگوید: چون نشانههای نعمت پروردگار آشکار شد، ناسپاسها را از خود دور سازید. این کتابها نعمتهای پروردگارند، پدر.»
Farshid Savadkouhi
پرهیزکار، مردم را با لقبهای زشت نمیخواند؛ همسایگان را آزار نمیرساند؛ در مصیبتهای دیگران شاد نمیشود و در کار ناروا دخالت نمیکند و از محدودهٔ حق خارج نمیشود.
کاربر ۲۰۶۳۳۱۰
روزی که عدهای در محضر علی بودند، یکی از یاران او معاویه را دشنام داد. علی برافروخته شد و گفت: «بس کنید!»
گفتند: «یا امیرالمؤمنین! آیا ما بر حق نیستیم؟»
علی گفت: «چرا شما برحقید.»
پرسیدند: «آیا آنان باطل نیستند؟»
علی پاسخ داد: «چرا آنان باطلاند.»
گفتند: «پس چرا ما را از دشنام دادن به آنان منع میکنید در حالی که آنان پیوسته ما و شما را لعن میکنند و دشنام میدهند؟»
علی گفت: «دوست ندارم شما لعنتکننده و دشنامدهنده باشید. دلها و دهانهای خود را از آنچه خدا نمیپسندد، پاک کنید.
کاربر ۲۰۶۳۳۱۰
حجم
۱۱۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
حجم
۱۱۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
قیمت:
۳۰,۶۰۰
۱۵,۳۰۰۵۰%
تومان