بریده‌هایی از کتاب بلندترین داستان غدیر

بازگردید به اطاعت کسی که اولین پذیرنده اسلام است؛ بالاترین مردم از نظر علم است؛ میانه‌روترین مردم در روش حکومت است؛ سابق‌ترین مردم در ایمان است؛ بالاترین مردم در یقین است؛ والاترین مردم در انجام کار نیک است؛ مقدم‌ترین مردم در جهاد است؛ عزیزترین آنها از نظر مقام و منزلت است؛ برادر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و پسر عموی اوست؛ پدر حسن و حسین علیهماالسلام است؛ همسر زهرای بتول علیهاالسلامبانوی بانوان جهان است.

عایشه به صهیب دستور داد نزد پدرش برود و خبر دهد که بیماری پیامبر شدیدتر شده و نمی‌تواند به مسجد برود، و رسیدگی علی بن ابی‌طالب به پیامبر او را از حضور برای نماز جماعت مشغول داشته است. تو به مسجد برو و برای مردم نماز بخوان زیرا این موقعیتی گوارا برای توست و دلیلی برای روزهای بعدی خواهد شد! آن روز صبح، مردم منتظر بودند که طبق عادتِ پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله در بیماری، یا خود حضرت و یا علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام برای نماز جماعت بیاید؛ که ناگهان ابوبکر وارد مسجد شد و گفت: بیماری پیامبر شدید شده و به من دستور داده برای شما نماز جماعت بخوانم! یکی از اصحاب حضرت به او گفت: تو را چه به این کار؟ تو باید اینک در سپاه اسامه باشی!؟ نه بخدا قسم! ما کسی را نمی‌شناسیم که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله سراغ تو فرستاده و دستور نماز جماعت را به تو داده باشد.

پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله درباره حذیفه فرمود: «حذیفه از برگزیدگان پروردگار است و در حلال و حرام از دیگران آگاه‌تر است».

ابوعبداللّه‌ حذیفة بن یمان عبسی از اصحاب خاص پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله بود و در همه جنگهای آن حضرت شرکت داشت. پدر و برادران حذیفه به نامهای عبدالعزیز و صفوان که از اصحاب حضرت بودند در جنگهای پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله حضور داشتند. پدرش و صفوان در جنگ اُحُد شهید شدند. هنگامی که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله بین اصحابش «عقد اخوت» را برپا نمود، برادری حذیفه را با عمار قرار داد.

از حذیفه روایت شده که گفت: «اصحاب پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله از حضرت درباره خیر می‌پرسیدند، اما من درباره شر می‌پرسیدم تا در آن واقع نشوم.

بالاترین دلیل بر اعتماد مردم نسبت به حذیفه عکس العمل تأثیریافته جوان ایرانی است، که با کنجکاوی و موشکافی که نسبت به قضایا دارد آن گونه سخنان حذیفه را می‌پذیرد که عازم حرکت به سوی امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌شود. او با عزمی راسخ می‌آید و در میدان جنگ جمل بعنوان اولین نفر پا به میدان می‌گذارد و قرآن را بر سر دست می‌گیرد و مردم را بدان دعوت می‌کند، و اهل جمل او را مورد حملات دستجمعی قرار می‌دهند تا آنجا که پیکر پاکش قطعه قطعه می‌شود.

با این توطئه، ابوبکر و عمر و ابوعبیده شبانه وارد مدینه شدند، در حالی که بیماری پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله شدت یافته بود. همین که حال حضرت کمی بهبود یافت فرمود: امشب شر عظیمی وارد مدینه شده است! پرسیدند: یا رسول اللّه‌، آن شر چیست؟ حضرت فرمود: «از کسانی که در سپاه اسامه بودند چند نفر بازگشته‌اند که با این کار خود با امر من مخالفت کرده‌اند. بدانید که من از آنها به خدا پناه می‌برم و بیزارم». سپس فرمود: «وای بر شما! سپاه اسامه را به حرکت وادارید» ، و بر این مطلب تأکید فرمود بطوری که این سخن بارها از سوی حضرت تکرار شد.

خلفای قبل از علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام که به لقب امیرالمؤمنین نامیده شده بودند، این نام را به خود نسبت داده بودند و مردم هم آنان را به همان اسم می‌خواندند. اما علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام را جبرئیل از طرف خداوند به این نام ملقب نمود و پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله شاهد سلام جبرئیل به علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام با لقب امیرالمؤمنین بود. اصحاب پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله نیز در حیات او، آن‌حضرت را «امیرالمؤمنین» صدا می‌زدند.

از دیگران خصوصیات حذیفه آن است که او یکی از «ارکان اربعه» اصحاب امیرالمؤمنین علیه‌السلام است، و یکی از هفت نفری است که نیمه شب همراه امیرالمؤمنین علیه‌السلام بر جنازه فاطمه زهرا علیهاالسلام نماز خواند.

به امید روزی که بزرگ وارث غدیر حضرت بقیة اللّه‌ الاعظم عجل اللّه‌ فرجه الشریف پرده‌های دیگری از رازهای پنهان غدیر و سقیفه بردارد و زوایای مهمتری از آن دو واقعه سرنوشت ساز امت را بیان فرماید