ولی من سالها میرفتم خانهشان اما پارچهٔ زیرسفرهای همان بود و پردهها همان بود که بود. با اینکه وضعشان خوب بود، این خوبی را در هیچچیز بیشتر از یک زندگی معمولی نمیشد دید
آر-طاقچه
پتانسیلی که خداوند در ذرهذرهٔ هستی قرار داده و ما بارها آن را از زبان شیرین مادرانمان شنیدهایم: برکت؛ مفهمومی که مادرانمان به آن مثل آفتاب ایمان دارند، اما حساب و کتابش با هیچ ماشین حساب یا کامپیوتری چنج نمیشود، بلکه...
آر-طاقچه
شاید هم خدا این فرشتههای کوچک را سر راهمان قرار داده تا به این توقف طولانی که در رشد و تعالیمان کردهایم پایان دهیم و ما هم پابهپای آنها بزرگ شویم.
آر-طاقچه
اما بدون تعارف، کشور عزیزمان میمیرد، اگر رشد جمعیتی کشورمان به همین منوال باشد. این مرگ تدریجی مدتهاست آغاز شده و برای نجاتش باید...
آر-طاقچه
بستن فایلهای باز، یعنی باز کردن یک پنجره و خوردن نسیم به ذهنی که داشته خفه میشده
آر-طاقچه
دوستیهایی که فقط در این مقطع سنی باید ساخته شوند، ولی نمیشوند چون تکنولوژی فرصتی برایشان نمیگذارد.
آر-طاقچه
مراقب نباشیم، زمانی بیش از آنکه در گذشته باید صرف یافتن اطلاعات میکردیم، امروز با سرک کشیدنهای بیبرنامه از دست خواهیم داد. ضمن آنکه اینترنت برهنگیهایی دارد که حتی گاه خود غربیها را هم دست به دامان فیلترینگ کرده.
آر-طاقچه