بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب بازگشت ساحره | صفحه ۲ | طاقچه
کتاب بازگشت ساحره اثر کریس کالفر

بریده‌هایی از کتاب بازگشت ساحره

۴٫۸
(۱۳۱)
درد اگه بیش از حد باشه دیوونه‌ت می‌کنه؛ به کسی تبدیلت می‌کنه که نیستی؛ بدذاتت می‌کنه.»
arefe
کل زندگی تو ممکنه بین دوتا خیابون خلاصه بشه؛ ولی بعد متوجه می‌شی که اون دوتا خیابون فقط دوتا رگ کوچکن تو بدن دنیا. این باعث می‌شه حس کنی خیلی کوچک‌تر از اونی هستی که فکرش رو می‌کردی.»
arefe
«همهٔ این‌ها قرن‌ها پیش، توی یکی از دیدارهای من از دنیادو شروع شد. اون‌جا زمونهٔ وحشتناکی بود. همه جا پر بود از جنگ و طاعون. امروز به اون دوران عصر تاریکی می‌گن
pottee head girl
«ظالمانه‌ترین کاری که می‌شه در حق کسی کرد، اینه که بذاری تنهایی غصه بخوره و شماها بارها من رو به حال خودم گذاشتین که تنهایی غصه بخورم. هر بار که قلبم می‌شکست، می‌اومدم پیشتون تا شاید کمی تسکینم بدین؛ ولی شما گذاشتین حسادتتون راه بروز هر جور حس همدردی رو ببنده. شما عملاً با دیدن رنج من خوش بودین. از این حقیقت که چیزی مضطرب یا ناراحتم می‌کرد، لذت می‌بردین.»
arefe
«همیشه یه نقشهٔ دوم داشته باشین
arefe
«مقاوم دربرابر زندگی؟ کسی تا حالا همچین شانسی داشته؟»
arefe
«این‌که هرکسی می‌تونه کاری رو انجام بده، معنیش این نیست که همه باید اون کار رو بکنن. گذشته از این، این روزها هرکسی که به اینترنت دسترسی داره، حس می‌کنه شایستگی نقد و تحقیر هر چیزی رو داره.»
arefe
«دنیا به دست کسانی که کارهای شیطانی انجام می‌دهند، نابود نخواهد شد، بلکه به دستان کسانی نابود می‌شود که آن‌ها را می‌بینند و هیچ کاری نمی‌کنند.»
arefe
قرمزی از ذوق بالا و پایین پرید و گفت: «زدمش! زدمش!» گلدی‌لاکس داد زد: «باید حدوداً هزار برابر محکم‌تر از اون بزنی!» گربه که می‌دید آن پنج نفر به زمین نزدیک و نزدیک‌تر می‌شوند، مضطرب شد و دوباره تندتر از قبل شروع به پایین‌آمدن کرد. چشمان براق سبزش را از آن‌ها برنمی‌داشت. قرمزی ضربهٔ دیگری به ساقهٔ لوبیا زد که فقط کمی جایش روی آن ماند. قرمزی هِن‌هِن‌کنان گفت: «نمی‌تونم!» فراگی او را تشویق کرد: «می‌تونی، قرمزی! به‌خاطر کشورت! به‌خاطر مامانیت! به‌خاطر من!» کانر داد زد: «فکر کن ساقهٔ لوبیا گلدی‌لاکسه!» همه خشکشان زد و به کانر خیره شدند. قرمزی مصمم‌تر از قبل به تبر نگاه کرد. کلک کانر کارساز بود. قرمزی با اعتمادبه‌نفس تبر را تاب داد و تقریباً با قدرتی فراانسانی، تنهٔ لوبیای سحرآمیز را از بیخ قاچ کرد. همه شوکه شده بودند؛ ولی نه به‌اندازهٔ خود قرمزی. حتی گربه هم شگفت‌زده بود.
زهرا
مردم قهرمان یا یاغی به‌دنیا نمیان؛ اون‌ها رو آدم‌های دوروبرشون خلق می‌کنن.
Elahe

حجم

۹۲۳٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۵۰۴ صفحه

حجم

۹۲۳٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۵۰۴ صفحه

قیمت:
۱۱۳,۰۰۰
۵۶,۵۰۰
۵۰%
تومان