بریده‌هایی از کتاب خوب‌های بد، بدهای خوب ۲

از وقتت عاقلانه استفاده کن، می‌فهمی؟

آگاتا آرزو کرد با اون باشه، سوفی. آرزوها توی روح آدم ریشه دارن. انکار کردنشون فقط باعث می‌شه قوی‌تر بشن.»

آگاتا یه شاهدخته و هنوز هم فکر می‌کنه به یه شاهزاده احتیاج داره. خودت که می‌دونی این توهّم چقدر نیرومنده.»

بعضی‌وقت‌ها ما چیزهایی رو می‌بینیم که دلمون می‌خواد ببینیم.

سوفی نفسی کشید و گفت: «فقط دلم نمی‌خواد سرنوشتم مثل اون بشه، تنها و... فراموش‌شده.»

دو دختر که روزگاری دوستان حقیقیِ هم بودند، حالا مثل غریبه‌ها از هم جدا می‌شدند، هر کدام کنار یک پسر، خوب با خوب، شرور با شرور... و آرزوی هر دو برآورده شد.

«کرم‌های ابریشم هیچ‌وقت نمی‌تونن بفهمن پروانه یعنی چی.»

پسرها عاشق این بودند که آنچه را می‌ساختند، نابود کنند، چه یک قلعهٔ شنی باشد و چه یک شاهزاده.

مراقب باشین چی آرزو می‌کنین، دخترها.

«هیچ تاریخی حقیقت رو کامل نشون نمی‌ده،

«تا حالا کسی رو کشته‌ای؟» تدروس خشکش زد و به چشم‌های شفاف دوست پری‌گونش نگاه کرد. کلافه گفت: «یه اژدر رو کشته‌ام.» سوفی سرد و بی‌احساس گفت: «اون دفاع از خود بوده، تدروس. ولی این قتله.» درد مثل غبار روی چهرهٔ باابهتش نشست. «بعدش دیگه هر چقدر هم سعی کنی خوب باشی، نمی‌تونی ازش فرار کنی. هر شب می‌آد به خوابت و کاری می‌کنه که از خودت بترسی. مثل یه سایهٔ زشت و سیاه همه‌جا دنبالت می‌آد و بهت می‌گه تو همیشه شرور می‌مونی... تا اینکه یه روز بالاخره... بخشی از وجودت می‌شه.»

شرورهای واقعی فقط یه دشمن قسم‌خورده دارن. یه نفر که راه خوشبختی‌شون رو می‌بنده

قدکوتاه‌تر و لاغرتر بود، ولی جرئت کرده بود مقابل تمام مدرسه جلوی آن‌ها اظهار وجود کند.

«اون آرزو به نتیجه نمی‌رسه مگر اینکه از تهِ دل باشه.»

آگاتا پرسید: «دختر یعنی چی؟» «یعنی تمام چیزهایی که یه پسر نیست.» آگاتا اخم کرد. «اون‌وقت پسر یعنی چی؟» «یعنی تمام چیزهایی که یه دختر نیست.» «ولی باز هم بهم نگفتی دختر یا پسر یعنی چی.»

دوستی‌ای که بر پایهٔ دروغ باشه، دوستی نیست.

«شاید من به اون خوبی که تو فکر می‌کنی، نباشم.»

هیچ‌چیز در این دنیا قطعی نبود. شاهزاده‌ها می‌توانستند به اندازهٔ غول‌ها ترسناک باشند. شاهدخت‌ها می‌توانستند شرور شوند. بهترین دوست‌ها می‌توانستند با هم دشمن شوند.

بعضی‌وقت‌ها ما چیزهایی رو می‌بینیم که دلمون می‌خواد ببینیم

بعضی‌وقت‌ها ما چیزهایی رو می‌بینیم که دلمون می‌خواد ببینیم.