بریدههایی از کتاب خورشید حتماً میتابد
نویسنده:آنتونی ری هینتون، لارالاو هاردین
مترجم:فاطمه سهسلطانی
انتشارات:مهرگان خرد
دستهبندی:
امتیاز:
۴.۵از ۲۰ رأی
۴٫۵
(۲۰)
میدانستم حق انتخاب دارم. همانطور که به آسمان نگاه میکردم میدانستم میتوانم عصبانی شوم یا ایمان داشته باشم. همیشه این انتخاب را داشتم. خیلی راحت میتوانستم عصبانی شوم، شاید هم باید میشدم. این زمین، زمین خدا بود و من انتخاب کردم که به جای عصبانیشدن، همهٔ رنگهای آبی آسمانش را دوست داشته
کاربر ۱۷۱۷۲۵۷
«ممکنه گاهی بتونن شکستت بدن، اما این به این معنی نیست که میتونن خردت کنن. قرار نیست چیزی که هستی و جوری که بزرگ شدی رو به خاطر هیچکس تغییر بدی. بچهای که من تربیت کردم قرار نیست توی زمین بیسبال یا هر جای دیگهای کجخلقی کنه و سروصدا راه بندازه»
کاربر ۱۷۱۷۲۵۷
درحالیکه بهترین لباسش را میپوشید و با عشقی که قلب هر کسی را به درد میآورد به همهٔ حاضران در دادگاه لبخند میزد. او همیشه من را باور داشت، همیشهٔ همیشه... حتی حالا که هیئت منصفه هم من را گناهکار اعلام کرده بود.
کاربر ۱۷۱۷۲۵۷
درحالیکه بهترین لباسش را میپوشید و با عشقی که قلب هر کسی را به درد میآورد به همهٔ حاضران در دادگاه لبخند میزد. او همیشه من را باور داشت، همیشهٔ همیشه... حتی حالا که هیئت منصفه هم من را گناهکار اعلام کرده بود.
کاربر ۱۷۱۷۲۵۷
نیاز داریم بدانیم که قطعاً همهٔ ما ارزشمندتر و بهتر از بدترین کاری هستیم که تابهحال انجام دادهایم.
کاربر ۳۵۶۸۶۵۶
نیاز داریم بدانیم که قطعاً همهٔ ما ارزشمندتر و بهتر از بدترین کاری هستیم که تابهحال انجام دادهایم.
کاربر ۳۵۶۸۶۵۶
چرا قضاوت میکنیم که بعضی آدمها کمتر از بعضی دیگر لایق عدالتاند؟
"هلاله"
میزان تمدن یک جامعه را میتوان از تعداد زندانیانش فهمید.
"هلاله"
ارزش هر شخص بیشتر از بدترین کاری است که انجام داده است.
"هلاله"
داغی که قسمت شود، کمتر هم میشود
"هلاله"
بحث زندهماندنمان مطرح بود و آنقدر برای هم ارزش قائل بودیم که اجازه دهیم هرکس به شیوهٔ خودش زنده بماند.
"هلاله"
بعضی شبها، فقط برای گریهکردن بودند.
"هلاله"
بعضی آدمها هستند که وقتی با آنها آشنا میشوی، میدانی که قرار است زندگیات را برای همیشه تغییر دهند.
"هلاله"
بعضی آدمها هستند که وقتی با آنها آشنا میشوی، میدانی که قرار است زندگیات را برای همیشه تغییر دهند.
"هلاله"
میدانستم اگر ذهن باز شود، قلب هم همراهیاش میکند.
"هلاله"
حتماً دلیلی داشته است که در عصر بردهداری، اربابان دوست نداشتند بردههایشان خواندن و نوشتن یاد بگیرند.
"هلاله"
ظاهراً همیشه همهچیز به پول ختم میشد.
"هلاله"
وقتی از لبهٔ پرتگاهی آویزانی دیگر چه فرقی میکند دستی که برای نجات به سمتت دراز شده چه رنگی است؟
"هلاله"
کاری که تو تاریکی انجام شده باشه حتماً یه روز توی روشنایی برملا میشه.»
"هلاله"
همانطور که به آسمان نگاه میکردم میدانستم میتوانم عصبانی شوم یا ایمان داشته باشم. همیشه این انتخاب را داشتم.
"هلاله"
حجم
۲۸۷٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۲۸ صفحه
حجم
۲۸۷٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۲۸ صفحه
قیمت:
۶۵,۰۰۰
۳۲,۵۰۰۵۰%
تومان