کتاب هنر ارتباط با مردان

"هیچ‌کس به اندازه مرد عاقلی که عاشق باشد، دیوانه نیست "

مردان، موجوداتی هستند که تنها دو چیز از زندگی می‌خواهند، یک کار خوب که باعث شود احساس موفقیت کنند و یک زن خوب که از او قدردانی و او را تشویق کند.

هر چقدر که دختری برای مردی مهم‌تر باشد، برای ابراز علاقه بیشتر تردید می‌کند، عجیب است، نه؟ بیشتر مردان دوست دارند که در همان قرار اول ابراز علاقه کنند، اما اگر بدانند که آن زن چقدر برایش مهم است، بسیار با احتیاط عمل خواهند کرد، و با آن زن به مانند عروسک شیشه‌ای چینی که هر لحظه امکان دارد با رفتارش موجب شکستن آن شود، برخورد می‌کند. آیا می‌دانستید که یک مرد می‌تواند چنین احساساتی داشته باشد، ممکن است رفتارهای یک مرد را اشتباه تفسیر کنید، درحالیکه ندانید برای خیلی از مردان، زنان مانند برگِ گلی نازک هستند و نیاز به برخورد محتاطانه دارند. ولی این را به شما نمی‌گویند.

مردان، موجوداتی هستند که تنها دو چیز از زندگی می‌خواهند، یک کار خوب که باعث شود احساس موفقیت کنند و یک زن خوب که از او قدردانی و او را تشویق کند

"هیچ وقت خودتان را برای جلب توجه کسی تغییر ندهید. کسی که واقعیت شما را نپسندد، بعدها نیز همانگونه خواهد ماند. شاید او در آینده به خاطر از دست دادن شما تاسف بخورد، و زندگی شما از بابِت دانستنِ این نکته پُر از سپاسگزاری شود."

"اگر با مردی با زبانی که می‌فهمد صحبت کنید، حرفتان به ذهنش راه میابد، و اگر با زبان خودش صحبت کنید، حرفتان به قلبش راه میابد"

مردان در پی آن هستند که شما آن‌ها را تایید کنید، اما یادتان باشد که در همان ابتدای کار و به آسانی اعتراف نکنید که عاشقش شده‌اید، اجازه دهید تا برای فهمیدن آن به چالش بیافتد، ما مردان قدر زن هایی را که با مشقّتِ بیشتری به دست آورده‌ایم، بیشتر می‌دانیم، تشویقش کنید، اما احساسِ عشقتان را به راحتی تسلیمش نکنید، اجازه دهید تا برایش تلاش کند، در نظر داشته باشید که زیاد هم سرسخت نباشید که او را خسته کنید.

با مردان طوری صحبت نکنید که گویی دوست هم‌جنس شماست و می‌توانید همه آنچه در ذهنتان می‌گذرد بلافاصله به زبانتان بیاورید. تا زمانی که به شناخت خوبی از یکدیگر نرسیده‌اید، کلماتتان را به دقت انتخاب کنید، باهوش باشید و کلماتتان را به نحوی انتخاب کنید که او را به شما نزدیک‌تر کند، نه دورتر.

روزی با زنی قرار داشتم که خیلی به نظرم جذاب می‌آمد، اما وقتی برای اولین قرارمان دنبالش رفتم، از لحظه‌ای که سوار ماشین شد شروع کرد به حرف زدن، فقط راجع به خودش، دوستانش، علاقه‌مندی‌هایش و چیزهایی که از آنها خوشش نمی‌آید، درست مانند یک برنامهٔ سخنرانی که او مهمان این برنامه باشد، نمی‌توانستم صبر کنم تا قرارمان به انتها برسد، برایم واضح بود که این خانم نمی‌خواهد حتی ذره‌ای راجع به من بداند، و فقط می‌خواست من را تحت‌تاثیر خودش قرار دهد. شاید هم فقط مضطرب بود، نتوانستم بفهمم، چون قرار دیگری در کار نبود. بنابراین، بگذارید مردان افسار مکالمه را بدست بگیرند، بگذارید بپرسند و اوضاع را کنترل کنند، غرور مردانه‌شان را نوازش کنید و به آنها احساس مرد بودن دهید.

وقتی باهم هستید، انرژی و احساس عجیب و غریبی به شما دست می‌دهد، چشمانتان از نگاه کردن به یکدیگر سیر نمی‌شود و او هر لحظه که شانسی ببیند، شما را لمس خواهد کرد. تصویری که از یک قرارِ آشناییِ عالی داریم همین است.