بریدههایی از کتاب سلمان فارسی، پیشگام رابطهی ایران و اسلام
۳٫۸
(۱۱)
منصور بزرج میگوید: «نام سلمان را بسیار از زبان امامصادق (ع) میشنیدم. روزی به آن حضرت عرض کردم: نام سلمان فارسی را بسیار از زبان شما میشنوم. چرا؟» امامصادق (ع) فرمود:
مگو سلمان فارسی؛ او سلمان محمدی است. آیا میدانی چرا مکرر از او یاد میکنم؟ بهخاطر سه خصلتی که در او بود: او در همهجا خواستهٔ امیر مؤمنان علی (ع) را بر خواستهٔ خود مقدم میداشت؛ او فقرا و تهیدستان را دوست میداشت و آنها را بر ثروتمندان مقدم میکرد؛ او دانش و دانشمندان را دوست میداشت و بندهٔ صالح، مطیع و تسلیم پروردگار بود و از مشرکان نبود.
ali__2003
ز سلمان که بودی سر راستان
که دانش به او بود همداستان
نه بنشست بر تخت دانشوری
به دانشوری همچو او سروری
ندیده دو بینندهٔ روزگار
چو او دانشآموز اندوز کار
به کنج نهانی زبانش کلید
ز سیماش راز نهانی پدید
به دانشوری همچو او کس نبود
ⓈⒶⓂⒶⓃ
راهب به علی (ع) رو کرد و پرسید: «نامت چیست؟» علی (ع) فرمود: «نام من نزد یهود "الیا"، نزد مسیحیان "ایلیا"، نزد پدرم "علی" و نزد مادرم "حیدر" است.» راهب گفت: «چه نسبتی با پیامبر (ص) داری؟» علی (ع) فرمود: «او برادر و پسرعموی من است و من داماد او هستم.» راهب گفت: «سوگند به عیسی (ع)، مقصود و گمشدهام تو هستی!
mh.ranjbari
اساسِ حکومتداری سلمان در مدائن بر ویژگیهای ارزشی اسلام، مانند: عدالت، زهد، سادهزیستی، رعایت دقیق حقوق افراد جامعه و قاطعیت در اجرای حدود بود و شیوهٔ فرمانروایی او بر اساس شیوهٔ امیر مؤمنان (ع) تنظیم شده بود.
کاربر ۴۷۱۹۶۸۵
فرمانروایی سلمان بر اساس این اصول، پایهریزی شده بود: عدالت، ایثار، سادهزیستی، پارسایی، خدمت به مردم، کار و عدم استفادهٔ شخصی از بیتالمال، انتخاب رهبر حق، مبارزه با بلندپروازی و فساد، خوشبینی به مؤمنان، همدردی با دردمندان، جدّیت و قاطعیت در اجرای حدود الهی، و نفی و طرد رهبران ستمگر.
کاربر ۴۷۱۹۶۸۵
همانا هرگاه بندهٔ مسلمان برای نماز برخاست، خطاهای او فرو میریزد، همانگونه که برگ این درخت، از آن فرو افتاد.»
کاربر ۴۷۱۹۶۸۵
([بندگان هدایتشدهٔ خدا] کسانی هستند که کتاب و حکم و نبوت به آنان دادیم، و اگر [کافران] به آن [شرایع آسمانی] کفر ورزند [مهم نیست]؛ زیرا کسانی را نگهبان آن ساختهایم که به آن کافر نیستند.)
عمر گفت: «این بندگانِ هدایتشده و نگاهبان چه کسانیاند؟» رسول اکرم (ص) در پاسخ فرمود: «هُمْ وَاللهِ سَلْمانٌ وَ رَهْطُهُ؛ سوگند به خدا، آنها سلمان و قوم او (ایرانیان) هستند!»
mh.ranjbari
روزی در خانهٔ محقر سلمان، آتشسوزی شد. سلمان، شمشیر و قرآن خود را برگرفت و از آن خانه خارج شد، درحالیکه میگفت: «هٰکَذا یَنْجوا الْمُخَفَّفُونَ؛ در روز قیامت، سبکباران اینگونه نجات مییابند.»
کاربر ۴۷۱۹۶۸۵
ز سلمان که بودی سر راستان
که دانش به او بود همداستان
نه بنشست بر تخت دانشوری
به دانشوری همچو او سروری
ندیده دو بینندهٔ روزگار
چو او دانشآموز اندوز کار
به کنج نهانی زبانش کلید
ز سیماش راز نهانی پدید
به دانشوری همچو او کس نبود
پیمبر مر او را به دانش ستود
کاربر ۴۷۱۹۶۸۵
حصیربافی و نان جوین خوردنِ من عیب نیست. به خدا سوگند، بافتن حصیر، خوردن نان جو و بینیازی از فزونطلبی، نزد خدا بهتر است و به تقوا و پاکزیستی نزدیکتر است از طمع به مال مردم و ادعای بیجا!
کاربر ۴۷۱۹۶۸۵
حجم
۱۳۱٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه
حجم
۱۳۱٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه
قیمت:
۴۰,۰۰۰
۱۶,۰۰۰۶۰%
تومانصفحه قبل
۱
صفحه بعد