بریده‌هایی از کتاب پنج راز سلامت و شادابی مغز

براساس شواهد موجود، هرچقدر سطح فعالیت کاری و حرفه‌ای فرد دشوارتر و چالش برانگیزتر باشد به همان نسبت نیز بیشتر این فرد مثالی در معرض مسئله‌گشایی پیوسته قرار گرفته و درگیر ساختن سازنده مغز نیز سبب رشد بیشتر سیناپس شده و افزایش سیناپس نیز سلامت و ایمنی مغز را بیشتر تأمین می‌کند همینطور، شواهد موجود حاکی از این است که اشخاصی که از ضریب هوشی بالاتری برخوردارند این اشخاص به طور قیاسی از ذخیره مغزی بیشتری برخوردارند چون اشخاص تیزهوش پیوسته مغز خود را درگیر چالش کرده و آن را در معرض شرایط بکر و بدیع قرار می‌دهند.

چون استرس و اضطراب سبب تضعیف قوای مغزی و روحی می‌شود بنابراین معنویت گرایی می‌تواند به عنوان سدی محکم در برابر فشارهای روحی فرد عمل کند.

بنابراین جهت تأمین این نیاز ضروری مغز فرد باید تا سرحد امکان از چربی‌های اشباع نشده (مفید) استفاده کنند که منابع تأمین کننده این چربی به قرار زیر هستند: الف: چربی دریایی: چربی حاصله از شاه ماهی، ماهی سیباه، ساردین و قزل آلای غیر پرورشی. ب: غذاهای حاوی اسید اولئیک (OLEIC) مانند روغن زیتون، بادام زمینی و آووکادو و بالاخره غذاهای حاوی اسید آلفالینولنیک مانند روغن گیاه کتان، سبزی‌های برگدار سبز، گردو، تخم کدو و روغن دانه گیاه شاهدانه اشاره کرد.

این در حالی است که این دردهای ظاهراً بی‌درمان تنها با یک نسخه ساده قابل درمان بوده و این شفابخش جادویی نیز چیزی جز «معنویت‌گرایی» نیست بله، فرد می‌تواند در صورت پایبندی به لوازم این مفهوم (ماوراباوری) نه تنها دردهای روحی و روانیش را علاج کند. بلکه از آرامشی پایدار و جاودانه برخوردار شده و بدین وسیله با تقویت سیستم ایمنی بدنش پیامد آن، به کارکردهای نرمال مغزش کمک کند. چون معنویت باوری اصیل به طور ریشه‌ای تشنجات و غلیانات روحی فرد را مهار می‌کند چون این راهکار (مفهوم) از مولفه‌هایی چون وارستگی (احساس بی‌نیازی) ، اتکال به یک قدرت قادر تام (خداوند یگانه) ، گرایشات واسپارانه

لازم به ذکر است که کمترین امتیاز نوجویی و متمایل شدن به چالش‌های فکری این است که بدین وسیله مغز دستکم به طور ادواری تحریک می‌شود و تحریک شوندگی پیوسته نیز یکی از لازمه‌های اصلی رشد و سلامت مغز است

پرسش دیگری که در این رابطه قابل طرح است این است که اساساً چرا فعالیت‌های جدید و دشوار سبب افزایش ذخیره نورون‌ها و سلول‌ها در مغز می‌شود؟ پاسخ این است که زمانی که مغز در آستانه انجام رفتار آشنایی قرار می‌گیرد از آنجا که اجرای عمل آشنا توسط مدارات عصبی آشنا در مغز تسهیل می‌شود تازه بودن فعالیت سبب می‌شود که جهت به وقوع پیوستن عملی خاص، دیگر مدارات قبلی مسئول در این موقعیت تازه نتوانند نقش تسهیل کننده‌ای داشته باشند که در این صورت، مغز جهت اجرا کردن این رفتار چاره‌ای جز ساختن نورون و سلول‌های عصبی ندارد و در صورتی که فرد در عملی کردن عمل و رفتار تازه‌اش مصر باشد در این صورت فرد در اثر پشتکار و سماجت با یک تیر دو نشان را می‌زند بدین معنی که پیگیری و سماجت فرد سبب می‌شود که هم‌ توانایی و استعداد کاری تازه‌ای در فرد پدیدار شود و هم اینکه به ذخیره سلول‌های مغزی فرد افزوده شو

از آنجا که مغز انسان به مثل مغز حیوان سیستمی پویا، منعطف، شکل‌پذیر و دارای قابلیت بازسازی در همه طول عمر فرد است و چون مطالعات گسترده صورت گرفته بر روی حیوانات این نتیجه را بدست داده است که محیط مساعد و مناسب، سبب پویایی و رشد مغز حیوان می‌شود بنابراین اعمال این مولفه‌های مغزساز در زندگی نیز می‌تواند سبب بازتولید سلول‌های مغزی شود.

مغز انسان به مثل مغز حیوان سیستمی پویا، منعطف، شکل‌پذیر و دارای قابلیت بازسازی در همه طول عمر فرد است و چون مطالعات گسترده صورت گرفته بر روی حیوانات این نتیجه را بدست داده است که محیط مساعد و مناسب، سبب پویایی و رشد م