بریدههایی از کتاب امید علیه امید
۴٫۰
(۴۲)
مرگ هنرمند هرگز حادثه نیست. مرگ هنرمند آخرین عمل خلاقه اوست که به واسطه آن پرتو نیرومندی بر تمامیت زندگیاش افکنده میشود و آن را کاملاً روشن میکند.
میثم اکبرپوری
مخالف همه بودن و مخالف زمانه بودن کار چندان آسانی نیست. تا حدی، همگی ما زمانی که به یک دو راهی میرسیم وسوسه میشویم همان جادهای را انتخاب کنیم که اکثریت انتخابش کردهاند. ما دوست داریم به آنهایی ملحق شویم که به خیالمان راه و مقصد را بلدند. قدرت «اراده عمومی» بیکران است ــ مقاومت کردن در برابر چنین قدرتی سختتر از آن است که عموما تصور میشود ــ و ما جملگی تحت تأثیر زمانهای هستیم که در آن زندگی میکنیم.
الهام راگا
ما با اختیار کردن سکوت و امید بستن به اینکه قربانیان بعدی همسایگانمان خواهند بود و نه ما، آسانترین راه را انتخاب کردیم. ما حالا حتا به دشواری میتوانیم تشخیص دهیم در بین ما چه کسانی با سکوت خود در جنایتهای رژیم شریک بودند و چه کسانی صرفا در صدد نجات جان خویش بودند.
نازنین بنایی
بیمارستانها از اعلام درصد وفور بیماریهای شایعی مثل تیفوس، وبا و حصبه منع شده بودند و حتا کارکنان بیمارستانها بین خودشان مجاز نبودند اسم این بیماریها را بر زبان بیاورند. در عوض، به هر کدام از این بیماریها یک شماره خاص داده بودند، مثلاً منظور از «بیماری شماره ۳» بیماری وبا بود. اگر اشتباه نکنم شماره ۵ یا ۶ بیماری تیفوس خالدار بود. حتا درصد وفور بیماریهای مسری در سطح جامعه به اسرار مملکتی تبدیل شده بود. استدلال حکومت این بود که «دشمنان سوسیالیسم» اگر بدانند مردم ما به چه بیماریهایی مبتلا هستند میتوانند از این اطلاعات برای ضربه زدن به ما استفاده کنند.
نازنین بنایی
زندگی کردن در جایی که فرد مجبور به دروغگویی نباشد خیلی خوب است. آیا چنین جایی وجود دارد؟
Bookworm
ما قبلاً درک نکرده بودیم که وسوسه قدرت چیست. نه اینکه هر کسی دلش بخواهد ناپلئون باشد، اما آدمها نومیدانه به کوچکترین قدرتی که برایشان باقی مانده است محکم چنگ زدهاند و مایلند که نهایت استفاده را از آن بکنند. چنین تکثیری از جباران کوچک در کشورمان بیسابقه است. کشور ما هنوز مالامال از این جباران کوچک است.
نازنین بنایی
ما سالیان سال بود که در کشورمان «عناصر بیگانه» تلقی میشدیم
Bookworm
«چرا ناله میکنی؟ حالا که میتوانی زندگی کنی، خب زندگی کن، تا بعد ببینیم چه میشود. اوضاع که اینطوری نمیماند.»
پویا پانا
دیکتاتور تنها زمانی قدرتمند است که بتواند روی پیروانی که کورکورانه به وی باور دارند حساب کند.
پویا پانا
چه کسی جرئت کرد بگوید ما در این کشور هیچ «نسل سوخته» ای نداریم؟ صرف اینکه این آدم توانسته چنین دروغ موحشی را بگوید خودش یکی از عوارض حکومت وحشت است. در اینجا نسل از پی نسلْ «سوخته» اند، اما فرایند سوختنی که در اینجا رخ داده کاملاً متفاوت از آن چیزی است که احتمالاً در غرب رخ داده است. در اینجا مردم فقط کوشیدند به کار کردن ادامه دهند، برای معاش روزانهشان بجنگند، امیدوار به رهایی باشند، و فقط دلمشغول مسائل عاجلشان باشند. در چنین زمانههایی، کار روزمره شما در حکم داروست. هرچقدر بیشتر مجبور به کار کردن باشید بهتر است. اگر بتوانید خودتان را غرق در کارتان بکنید، سالها سریعتر میگذرد و فقط لکهای رنگپریده در خاطرتان باقی میماند
الهام راگا
حجم
۷۵۹٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۶۲۰ صفحه
حجم
۷۵۹٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۶۲۰ صفحه
قیمت:
۳۱۰,۰۰۰
۲۴۸,۰۰۰۲۰%
تومان