بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب فدک در تاریخ | طاقچه
تصویر جلد کتاب فدک در تاریخ

بریده‌هایی از کتاب فدک در تاریخ

۴٫۵
(۳۲)
من در سایهٔ محمد از نعمت بهره می‌بردم و از هیچ ستمی بیم نداشتم و او حامی من بود. اما امروز تسلیم ذلیلان شده‌ام و از این‌که بر من ستم رود، بیم دارم و خودم با ردایم در برابر کسی که به من ستم روا می‌دارد دفاع می‌کنم. فاطمه زهرا (س)
عبدالحبیب
در این مبارزهٔ فاطمی، دو جنبه بود که اگر امام علی (ع) نیز می‌خواست همانند همسرش به مبارزه برخیزد، آن دو جنبه برایش فراهم نمی‌شد: ۱. فاطمه به سبب وضع خاص مصیبت‌زده‌اش و نیز جایگاه ویژه‌اش نزد پدر، بیشتر از امام، می‌توانست عواطف را برانگیزد و مسلمانان را با رشته‌ای از کهربای روحانی به پدر بزرگوارش (ص) و روزگار تابناک او پیوند دهد و احساسات آن‌ها را برای همراهی با اهداف اهل‌بیت بسیج سازد. ۲. مبارزهٔ او هر شکلی که می‌یافت، هرگز رنگ نبرد مسلحانه نمی‌گرفت که مقابلهٔ با آن، فرماندهی نظامی را طلب کند؛ زیرا وی زن بود و همسرش، هارون پیامبر، نیز در خانه مانده و تا زمانی که مردم به سراغش آیند، اعلان آتش‌بس کرده بود و اوضاع را رصد می‌کرد تا در وقت مناسب دخالت کند؛ یعنی اگر مبارزه به نقطه اوج رسید، راهبری انقلاب را به دست گیرد و اگر چنین فضایی فراهم نشد، فتنه را مهار گرداند. بنابراین،‌ مقاومت آن بهشتی‌بانو دو حالت بیشتر نداشت: یا با حرکتی همگانی خلیفه را سرنگون می‌ساخت و یا از دایره جدال و ستیز بیرون نمی‌رفت و به آشوب و تفرقه امت نمی‌انجامید.
عبدالحبیب
نامه معاویة‌بن‌ابی‌سفیان به محمدبن‌ابی‌بکر سخنی آمده که پدر او (ابوبکر) و عمر را متهم می‌سازد که حق علی را غصب نمودند و پنهانی برای یورش بر وی نقشه کشیدند. آن سخن چنین است: «ما و پدرت فضیلت فرزند ابوطالب و حق وی را که بر ما بایسته و نیکو بود، می‌دانستیم. آن گاه که خداوند آن‌چه را نزد خویش داشت، برای پیامبرش - سلام و درود بر او باد!- برگزید و وعده‌ای را که به او داده بود وفا کرد و دعوتش را آشکار فرمود و حجت وی را نمایان ساخت و او را - که درودهای خداوند بر او - نزد خویش برکشید، پدرت و فاروقش نخستین کسانی بودند که حق وی را ستاندند و در حکومت با او به مخالفت پرداختند و بر این کار توافق و همدستی نمودند. سپس آن دو، علی را به بیعت فراخواندند و چون وی در این کار تأخیر ورزید و سرگرانی نمود، آن گرفتاری‌ها را برایش پدید آوردند و اهدافی عظیم را ( مانند قتل یا سوزاندن خانه) برای او در سرشان پروراندند
عبدالحبیب
آیا از رسول خدا (ص) نشنیدید که فرمود: خشنودی فاطمه از خشنودی من و خشم او از خشم من است. پس هر که فاطمه را دوست بدارد، با من دوستی ورزیده و هر که او را خشنود سازد، مرا خشنود ساخته و هر که وی را به خشم آورد، مرا به خشم آورده است؟
feri
من در سایهٔ محمد از نعمت بهره می‌بردم و از هیچ ستمی بیم نداشتم و او حامی من بود. اما امروز تسلیم ذلیلان شده‌ام و از این‌که بر من ستم رود، بیم دارم و خودم با ردایم در برابر کسی که به من ستم روا می‌دارد دفاع می‌کنم. فاطمه زهرا (س)
عبدالحبیب
من در سایهٔ محمد از نعمت بهره می‌بردم و از هیچ ستمی بیم نداشتم و او حامی من بود. اما امروز تسلیم ذلیلان شده‌ام و از این‌که بر من ستم رود، بیم دارم و خودم با ردایم در برابر کسی که به من ستم روا می‌دارد دفاع می‌کنم. فاطمه زهرا (س)
عبدالحبیب
من در سایهٔ محمد از نعمت بهره می‌بردم و از هیچ ستمی بیم نداشتم و او حامی من بود. اما امروز تسلیم ذلیلان شده‌ام و از این‌که بر من ستم رود، بیم دارم و خودم با ردایم در برابر کسی که به من ستم روا می‌دارد دفاع می‌کنم. فاطمه زهرا (س)
عبدالحبیب
من در سایهٔ محمد از نعمت بهره می‌بردم و از هیچ ستمی بیم نداشتم و او حامی من بود. اما امروز تسلیم ذلیلان شده‌ام و از این‌که بر من ستم رود، بیم دارم و خودم با ردایم در برابر کسی که به من ستم روا می‌دارد دفاع می‌کنم. فاطمه زهرا (س)
عبدالحبیب
خلافت را از کوه‌های استوار رسالت و پایه‌های نبوت و روشنگری و جایگاه نزول روح امین و آگاه به دنیا و دین، به کجا کشاندند؟ بدانید که این زیان آشکار است. از ابوالحسن ( علی) چه چیزی را نپسندیدند؟ به خدا سوگند! ناخرسند بودند از صلابت شمشیرش و گام‌های استوارش و شدت حمله‌هایش و سرسختی او در راه خدا. به خدا سوگند! اگر از گرفتن مهاری که پیامبر (ص) آن را به علی سپرده بود، خودداری می‌کردند، ( علی) آن را به راحتی در دست می‌گرفت و آنان را چنان به آرامی سیر می‌داد که حتی جای بستن مهار آسیبی نبیند و سوار آن خسته نشود و آنان را بر رودی فراوان و گوارا و زلال فرود می‌آورد که آب آن از دو سوی نهر لبریز باشد و آنان را در حالی که سرگشته بودند، از آن جا سرمست و سیراب بیرون می‌آورد؛ و خود از آن استفاده نمی‌کرد، مگر به اندازهٔ رفع عطش و دفع شدت گرسنگی؛ و برکات آسمان و زمین بر آنان گشوده می‌شد. پس به زودی خداوند آنان را به کیفر اعمالشان بازخواست می‌نماید.
عبدالحبیب
او اعتقاد داشت که «کار فکری ایجابی و مستقل، از ورود به بحث و جدل‌های مذهبی بهتر است، حتی اگر آن بحث‌ها بسیار موفق و عمیق نیز باشد»
جوان انقلابی
۱. انقلاب فاطمی در برابر خلیفهٔ اول که نزدیک بود ارکان سیاسی آن را به لرزه اندازد و خلافت او را به فراموشخانهٔ تاریخ بیفکند. ۲. موضع معکوس که در آن، ام المؤمنین، عایشه دختر خلیفهٔ درگذشته، در برابر علی، همسر صدّیقه که در مقابل پدرش به پا خاسته بود، قیام کرد. دست سرنوشت مقدر ساخت که این هر دو بانوی انقلابی در حرکت خویش با شکست روبه‌رو شوند. البته میان این دو شکست تفاوتی بود که به میزان رضایت آن دو بانو از انقلاب خود و اطمینان قلبی از درستی راهشان و بهرهٔ هر کدام از پیروزی بر اساس معیار حق - که هیچ کژی در آن نیست - برمی‌گشت. آن تفاوت این بود که شکست فاطمه پس از آن رقم خورد که او توانست کاری کند که خلیفهٔ اول بگرید و بگوید: «بیعت خویش را از من برگیرید!» اما بانو عایشه هنگامی که شکست خورد، آرزو کرد که ای کاش برای نبرد حرکت نکرده و از فرمان‌برداری از امام روی نگردانده بود.
عبدالحبیب
مادرم! لبیک! لبیک! من صدای تو را در اعماق جانم می‌شنوم که مرا به مقاومت در برابر حاکمان فرامی‌خواند.
khorasani
نقش فاطمی در این خلاصه می‌شد که صدّیقه از خلیفهٔ اول بخواهد تا اموالی را که از او گرفته بود، بازپس دهد و این درخواست را دستاویزی برای مناقشه دربارهٔ مسألهٔ بنیادین، یعنی خلافت، قرار دهد و این حقیقت را به مردم بفهماند که آن لحظه که از علی به سوی ابوبکر روی گرداندند، لحظهٔ هوس‌رانی و انحراف بوده و بدین‌سان، به ناکامی گراییده و با کتاب خداوندگارشان مخالفت ورزیده و در پی سراب رفته‌اند. هنگامی که این اندیشه در ذهن فاطمه استوار شد، بر پا خاست تا اوضاع زمانه را تصحیح نماید و از حکومت اسلامی که بنیانش در سقیفه بنا نهاده شد، آلودگی‌هایی را که به آن درآمیخته بود، پاک گرداند. روش او برای دستیابی به این مقصود، این بود که خلیفهٔ حاکم را متهم سازد که به خیانتی آشکار دست زده و حرمت قانون را به بازی گرفته است و نیز بیان کند که دستاوردهای آن معرکهٔ انتخاباتی که ابوبکر به عنوان خلیفه از آن سر برآورده، مخالفت با کتاب خدا و راه صواب است.
عبدالحبیب
اگر کسی ماجرای فدک و تحولات و گونه‌های مبارزاتی آن را به دقت بررسی کند، رویدادی از قبیل مطالبهٔ یک زمین را در آن نمی‌بیند؛ بلکه مفهومی گسترده‌تر در ذهنش تجلی می‌یابد؛ مفهومی که خواسته‌ای بلندهمتانه را در دل خود دارد که برانگیزانندهٔ انقلاب است و در پی بازپس گرفتن قدرت غصب‌شده و حاکمیت از دست رفته و شکوه بزرگ و به راه آوردن امتی است که به قهقرا بازگشته بودند.
feri
کنار نهادن پیش‌داوری‌ها، درنگ در صدور حکم و آزاداندیشی سه شرط اصلی حیات فکری ثمربخش و مهارت فنی در هر پژوهش عقلی با هر گونه و هر موضوع به شمار می‌روند
khorasani
گاهی ناکامی در دستیابی به آرزویی نزدیک، رسیدن به توفیقی بزرگ را در پی دارد.
khorasani
باید توجه داشت که فاطمه پس از آن که حزب حاکم میراث وی را مصادره کرد، به نزاع بر سر آن برخاست؛ زیرا مردم عادت نداشتند که برای دریافت میراث خود یا سپردن آن به صاحبانش از خلیفه اجازه بگیرند. پس وی نیز نیاز نداشت که در این مورد،‌ ابتدا به خلیفه مراجعه کند و در حالی که او را ستمگر و غاصب حکومت می‌دانست، به رأی او توجه نماید. بنابراین،‌ مطالبهٔ میراث، واکنشی در برابر آن حرکت خلیفه بود که میراث پیامبر را - به تعبیر امروزین - ملی‌سازی نمود و آن را مصادره کرد. حال با توجه به این که فاطمه پیش از غصب حقوق خویش به درخواست آن نپرداخته بود، برایمان آشکار می‌شود که فضای این مطالبه، کاملاً آماده بود که مخالفان، مسألهٔ میراث را دستمایه‌ای مناسب برای رویارویی در برابر حزب حاکم با شیوه‌ای مسالمت‌آمیز قرار دهند؛ شیوه‌ای که مصالح برتر در آن وضعیت ایجاب می‌نمود. آنان با استفاده از این مطالبه، حزب حاکم را به رفتار غاصبانه و بازی کردن با قواعد شریعت و هتک حرمت قانون، متهم می‌ساختند.
عبدالحبیب
اگر می‌خواهی در اندیشیدن آزاد باشی و دنیای مردم در تاریخ را به تصویر بکشی، نه آن که داستان بپردازی و از دنیای ذهن خویش چیزهایی را الهام بگیری و بنگاری، احساسات خود را کنار بگذار!
ali farhadi
بر پای ایستاد، درحالی‌که هیچ شکی برای انجام کاری که پیش روی داشت، به دلش راه نمی‌یافت و از آن موقعیت بیم‌انگیز،‌ ذره‌ای هراس یا لرزه بر وجودش نمی‌نشست. در تصمیم استوارش، هیچ درنگی رخنه نمی‌کرد و اضطراب و تشویش به خاطرش خطور نمی‌نمود. اکنون در اوج آمادگی شکوه‌مند و پایداری دلیرانه برای اجرای تدبیر بلندهمتانه و شیوهٔ دفاعی خویش قرار داشت. در پیش روی او، دو راه بود که جای درنگ بلند و بررسی گسترده را باقی نمی‌نهاد و او باید یکی از این دو را برمی‌گزید. وی آن راه طاقت‌فرسا را انتخاب کرد؛ راهی چنان سرشار از رنج‌ها و تنگناها که پیمودنش برای یک زن، با آن طبیعت ظریف، سخت بود. پیمودن این راه به دلیریِ ادیبانه و سخنوری اثرگذار و توانمندی ریختن همهٔ مفاهیم انقلاب در پیکر واژه‌ها نیاز داشت. این راه نیازمند چیره‌دستی
A.ranjbar
( حرمت) هر انسانی در فرزندانش حفظ می‌شود
Sindokht

حجم

۲۰۵٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۳۵ صفحه

حجم

۲۰۵٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۳۵ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
۱۵,۰۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲صفحه بعد