بریدههایی از کتاب حماسه حسینی (جلد اول)
۴٫۵
(۲۴۸)
این مرحوم آقا سید محمّد عرب مرد بسیار متدینی بود و مورد احترام همه علمای مشهد. شاگردان زیادی در قرائت قرآن تربیت کرد و قرائت را به دو گونه تعلیم میداد: یکی اینکه قواعد علم قرائت را میآموخت ـ که متأسّفانه در ایران نیست و در کشورهای عربی بالخصوص مصر رایج است ـ و دیگر اینکه چندین آهنگ داشت (رسما به نام آهنگ) که اینها را در مسجد گوهرشاد تعلیم میداد. آن روزها آهنگهایی بود که اسم آنها شبیه اسم آهنگهای موسیقی بود، ولی آهنگهای قرآنی بود. شاگردان او این آهنگهای لطیف قرآنی را میآموختند.
این خودش یک مطلبی است و باید هم چنین باشد. یکی از معجزات قرآن، آهنگپذیری آن است، آنهم آهنگهای معنوی و روحی نه آهنگهای شهوانی، که در این مورد یک متخصص باید اظهارنظر کند.
کاربر ۱۵۲۸۲۸۰
اقبال لاهوری میگوید پدرم سخنی به من گفت که در سرنوشت من فوقالعاده اثر بخشید. میگوید: روزی در اتاق خود نشسته و مشغول خواندن قرآن بودم. پدرم آمد از جلوی اتاق من بگذرد، رو کرد به من و گفت: محمّد! قرآن را آنچنان بخوان که گویی بر خودت نازل شده است. از آن وقت، من هرگاه به آیات قرآن مراجعه میکنم و آنها را مطالعه میکنم، چنین فرض میکنم که این خدای من است که با من که محمّد اقبال هستم دارد حرف میزند.
کاربر ۱۵۲۸۲۸۰
قرآن را همه میخوانند؛ همه کسانی که میخوانند، موظفند آن را هرچه میتوانند زیبا بخوانند. این، هم در روح قاری بهتر اثر میگذارد و هم در روح شنونده. این مسئله ترتیل در قرآن (وَ رَتِّلِ الْقُرْ انَ تَرْتیلاً) یعنی چه؟ یعنی وقتی که کلمات را میخوانی آنقدر تند نخوان که چسبیده به یکدیگر باشد، آنقدر هم بین آنها فاصله نینداز که این کلمه از آن کلمه بیخبر باشد؛ طوری این کلمات را بخوان که حالت القائی داشته باشد، طوری بخوان که گویی خودت داری با خودت حرف میزنی. به قول عرفا انسان همیشه باید قرآن را طوری بخواند که فرض کند گوینده خداست و مخاطبْ خودش، و خودش مستقیما دارد این سخن را از خدا میشنود و تلقی میکند.
کاربر ۱۵۲۸۲۸۰
بوعلی در «مقامات العارفین» سخن بسیار عالی و لطیفی دارد راجع به اینکه تجمع روحی به چه وسیله برای انسان پیدا میشود. عواملی را ذکر میکند، از آن جمله میگوید: «اَلْکلامُ الْواعِظُ مِنْ قائِلٍ زَکی» سخن واعظی که در درجه اول پاک باشد. اینها را که میگوییم آن وقت شما خواهید فهمید که ما خیلی از این شرایط را واجد نیستیم. اولاً خود واعظ باید پاکدل باشد. بعد میگوید: «بِعِبارَةٍ بَلیغَةٍ وَ نَغْمَةٍ رَخیمَةٍ» آهنگ صدای آن واعظ باید آهنگ خوبی باشد تا بهتر بر دل مستمع اثر بگذارد. سخن واعظ باید بلیغ باشد تا بر روح مستمع اثر بگذارد. خود قیافه واعظ در میزان تأثیر سخن او مؤثر است. اینها را عرض میکنم برای اینکه بدانید که معنی رساندن، خودش نقش مهمی است.
کاربر ۱۵۲۸۲۸۰
مردی است به نام همّام؛ از امیرالمؤمنین درخواست کرد که سیمای پرهیزکاران را برای من توضیح بده، رسم کن. اول حضرت امتناع کردند، دو سه جمله گفتند. گفت: کافی نیست، من میخواهم شما سیمای پرهیزکاران را به طور کامل برای من بیان کنید. علی علیهالسلام فیالمجلس شروع میکند سیمای متّقیان را بیان کردن: متّقیان شبشان این جور است، روزشان این جور است، لباس پوشیدنشان این جور است، معاشرتشان این جور است، قرآن خواندنشان این جور است. (من یک وقت شمردم، یکصد و سی وصف در چهل جمله فیالمجلس برای متّقیان بیان کرده است.) این مرد همینطور که میشنید التهابش بیشتر میشد؛ یکمرتبه فریاد کشید و مرد، اصلاً قالب تهی کرد. امیرالمؤمنین فرمود: «هکذا تَصْنَعُ الْمَواعِظُ الْبالِغَةُ بِأهْلِها» سخن اگر رسا و دل اگر قابل باشد، چنین میکند.
کاربر ۱۵۲۸۲۸۰
یک وقت استقصا کردم از قدیم و جدید، از همان زمان امیرالمؤمنین تا عصر جدید و امروز، دیدم همه ادبا و فصحای عرب در مقابل کلمات امیرالمؤمنین از نظر فصاحت و بلاغت خضوع دارند.
کاربر ۱۵۲۸۲۸۰
غرض این است که اینچنین جمودْ فکریها و خشکمغزیها بیمورد است. بلندگو تقصیری ندارد، رادیو و تلویزیون و فیلم فی حد ذاته تقصیری ندارند، تا محتوا چه باشد؟ آنچه در رادیو گفته میشود چه باشد، آنچه در تلویزیون نشان داده میشود چه باشد، آنچه در فیلم ارائه میشود چه باشد؟ اینجا دیگر انسان نباید خشکی به خرج بدهد و چیزی را که فی حد ذاته حرام نیست و مشروع است، به صورت یک چیز نامشروع جلوه بدهد.
کاربر ۱۵۲۸۲۸۰
یادم هست در سالهایی که در قم بودیم در آنجا هم یک نمایشها و شبیههای خیلی مزخرفی در میان مردم بود. سالهای اول مرجعیت مرحوم آیتاللّه بروجردی (رضواناللّه علیه) بود که قدرت فوقالعاده داشتند. قبل از محرم بود. به ایشان گفتند وضع شبیهخوانی ما این جور است. دعوت کردند، تمام رؤسای هیئتها به منزل ایشان آمدند. از آنها پرسیدند: شما مقلّد چه کسی هستید؟ همه گفتند: ما مقلّد شما هستیم. فرمودند: اگر مقلّد من هستید، فتوای من این است که این شبیههایی که شما به این شکل درمیآورید حرام است.
کاربر ۱۵۲۸۲۸۰
عوامل دیگری هم برای موفقیت یک پیام هست که مربوط به ماهیت و محتوای آن نیست. یک پیام وقتی میخواهد از روحی به روح دیگر برسد و در روحهای مردم نفوذ کند، جامعهای را تحت تأثیر و نفوذ معنوی خودش قرار بدهد، بدون شک احتیاج به پیامرسان دارد. خصوصیات و شخصیت و لیاقت پیامرسان و شرایطی که باید در پیامرسان وجود داشته باشد، خود مطلبی است که باید جداگانه دربارهاش بحث کنیم.
کاربر ۱۵۲۸۲۸۰
وسایل و ابزار پیامرسانی
در جلسه پیش گفتیم که برای موفقیت یک پیام شروطی لازم است. موفقیت یک پیام، وابسته به چهار شرط است که اولین آنها مربوط است به ماهیت خود پیام، به غنی بودن و قدرت معنوی خود پیام و به تعبیر قرآن به حقانیت خود پیام. این، یک شرط است که مربوط به پیامرسان نیست، مربوط به خود پیام است. و در اینکه حقانیت یک پیام، خود عامل بسیار مؤثری در موفقیت آن پیام است، نه از نظر علمی و روانشناسی جای تردید است و نه از نظر منطق دینی و مذهبی. قرآن مجید روی این مطلب تکیه دارد که یک امر اگر حق و حقیقت باشد، خود همان حقیقت بودن عاملی است برای بقای آن، و نیز باطل بودن، بیمحتوا بودن، بیفایده و بیاثر بودن یک پیام، خود عامل فنای آن و چیزی است که از درون آن را از بین میبرد.
کاربر ۱۵۲۸۲۸۰
فرمود: دخترکم! من به جای پدرت هستم. بعد از او من جای پدرت را میگیرم. صدای گریه از خاندان اباعبداللّه بلند شد. اباعبداللّه رو کرد به فرزندان عقیل و فرمود: اولاد عقیل! شما یک مسلم دادید کافی است، از بنیعقیل یک مسلم کافی است؛ شما اگر میخواهید برگردید، برگردید. عرض کردند: یا اباعبداللّه! یابنَ رسولاللّه! ما تا حالا که مسلمی را شهید نداده بودیم در رکاب تو بودیم، حالا که طلبکار خون مسلم هستیم رها کنیم؟ ابدا، ما هم در خدمت شما خواهیم بود تا همان سرنوشتی که نصیب مسلم شد نصیب ما هم بشود.
و لا حول و لا قوّة الاّ باللّه العلی العظیم و صلّی اللّه علی محمّد و آله الطّاهرین.
کاربر ۱۵۲۸۲۸۰
فرمود: مسلم وظیفه خودش را انجام داد، نوبت ماست.
کاروان شهید رفت از پیشوان ما رفته گیر و میاندیش
او به وظیفه خودش عمل کرد، دیگر نوبت ماست. البته در اینجا هر یک سخنانی گفتند. عدهای هم بودند که در بین راه به اباعبداللّه ملحق شده بودند، افراد غیراصیل که اباعبداللّه آنها را غیظ و در فواصل مختلف از خودش دور کرد. اینها همینکه فهمیدند در کوفه خبری نیست یعنی آش و پلویی نیست، بلند شدند و رفتند (مثل همه نهضتها). «لَمْ یبْقِ مَعَهُ اِلاّ اَهْلَ بَیتِهِ وَ صَفْوَتَهُ» فقط خاندان و نیکان اصحابش با او باقی ماندند کهالبته عده آنها در آن وقت خیلی کم بود (در خود کربلا عدهای از کسانی که قبلاً اغفال شده و رفته بودند در لشکر عمر سعد، یک یک بیدار شدند و به اباعبداللّه ملحق گردیدند)، شاید بیست نفر بیشتر همراه اباعبداللّه نبودند.
کاربر ۱۵۲۸۲۸۰
امام حسین علیهالسلام در هشتم ذیالحجّه، در همان جوش و خروشی که حجّاج وارد مکه میشدند و در همان روزی که باید به جانب منی و عرفات حرکت کنند، پشت به مکه کرد و حرکت نمود و آن سخنان غرّای معروف را ـ که نقل از سیدبن طاوس است ـ انشاء کرد.
کاربر ۱۵۲۸۲۸۰
روزنامه لوموند نقل کرده بود ـ که در طول چند سال اخیر، چهارده میلیون نفر از مردم دنیا مسلمان شدهاند. با کدام تبلیغ؟ مبلّغی نبوده، شاید حد اکثر یک رادیوی ترانزیستوری داشتهاند که گاهی از کشورهای عربی برنامههایی میگرفتهاند. با یک شخص مطلع که از اروپا آمده بود این موضوع را درمیان گذاشتم. او که سالهای سال در اروپا بوده و الان هم در اروپاست، گفت: من با فلان مقام مسیحی که صحبت کردم، گفت لوموند اشتباه کرده، در سالهای اخیر بیست و پنج میلیون نفر مسلمان شدهاند، و گفت در افریقا دو نیرو در حال پیشروی است: اسلام و کمونیسم،
کاربر ۱۵۲۸۲۸۰
شما میبینید یک نفر یهودی یک عمر در یک رشته از رشتههای اسلامی درس میخواند برای اینکه یک کرسی اسلامی را در یک دانشگاه اشغال کند و در آن کرسی کار خود را انجام بدهد، یا یک کتاب بنویسد و در آن کتاب فکر خودش را پخش کند. هیچ میدانید که (این را من از اهل اطلاع، مکرر شنیدهام) بیش از ۹۰ درصد کرسیهای اسلامشناسی جهان در اشغال یهودیهاست؟ اسلامشناسهای جهان یهودیها هستند! شما ببینید اینها چقدر قدرت ضربهزدن دارند! آن، مسیحیت و این یهودیت! شما همینهایی که اسمشان را فرقه ضاله گمراه سیاسی گذاشتهاید و در کشور خودمان وجود دارند، همین حزب کوچک را ببینید چقدر دستگاه تبلیغاتیاش قوی است!
با این حال، چند سال پ
کاربر ۱۵۲۸۲۸۰
واقعا عجیب است! وقتی به خودمان نگاه میکنیم، میبینیم از نظر دستگاه تبلیغاتی واقعا در حد صفر هستیم. هیچ دینی در دنیا به اندازه اسلام از نظر دستگاه تبلیغاتی و مبلّغینش ضعیف نیست. حتی وقتی به یهود که اقلیت است نگاه میکنیم، میبینیم این آبهای زیرکاه بسیار مجهز هستند، لااقل به عوامل تحریف. اینها جنبه اثباتی ندارند که مردم را دعوت به یهودیگری کنند، ولی جنبه تخریبیشان زیاد است، یعنی تخریب مکتبهای دیگران.
کاربر ۱۵۲۸۲۸۰
واقعا عجیب است! وقتی به خودمان نگاه میکنیم، میبینیم از نظر دستگاه تبلیغاتی واقعا در حد صفر هستیم. هیچ دینی در دنیا به اندازه اسلام از نظر دستگاه تبلیغاتی و مبلّغینش ضعیف نیست. حتی وقتی به یهود که اقلیت است نگاه میکنیم، میبینیم این آبهای زیرکاه بسیار مجهز هستند، لااقل به عوامل تحریف. اینها جنبه اثباتی ندارند که مردم را دعوت به یهودیگری کنند، ولی جنبه تخریبیشان زیاد است، یعنی تخریب مکتبهای دیگران.
کاربر ۱۵۲۸۲۸۰
شرایط موفقیت یک پیام: غنا و حقانیت محتوای پیام
اما شرط موفقیت یک پیام چیست؟ چگونه پیامی میتواند موفق بشود؟ آیا اسلام خودش پیام موفقی بوده است؟ اگر آری، راز موفقیت اسلام در چیست؟ شرایط موفقیت یک پیام چهار چیز است که اگر این چهار شرط در یک جا جمع بشود موفقیت آن پیام قطعی است ولی اگر این چهار شرط جمع نشود شکلهای مختلفی پیدا میشود.
کاربر ۱۵۲۸۲۸۰
چون دوره ختمیه دوره کمال و بلوغ بشر است. در این دوره آن وظیفهای را که صد و بیست و چهار هزار پیغمبر منهای پنج تا انجام میدادند (و درواقع خدا خودش انجام میداد، یعنی پیغمبرانی را برای این کار مبعوث میکرد)، یعنی تبلیغ را، باید مردم عادی انجام بدهند. این است که مبلّغین واقعی اسلام، پیامبرانِ پیامبرند، یعنی پیام پیامبر را به مردم میرسانند.
کاربر ۱۵۲۸۲۸۰
«وَ یثیروا لَهُمْ دَفائِنَ الْعُقولِ» (چه جملههای عجیبی!) میفرماید: در عقلهای مردم، در فکر مردم، در روح مردم، در اعماق باطن مردم گنجهایی مدفون است؛ گنجهایی عقلانی در عقل مردم وجود دارد، ولی روی این گنجها را خاک و غبار پوشانیده است؛ پیغمبران آمدهاند تا این غبارها و لایههای خاک را بزدایند و این گنجی را که مردم در درون خود دارند به خود آنها بنمایانند. هر فردی در خانه روح و روان خود گنجی دارد و از آن بیخبر است؛ پیغمبران آمدهاند آن گنج را بنمایانند تا هر کس با کمال شوق و شور و ابتهاج درصدد بیرون آوردن گنج خودش باشد.
کاربر ۱۵۲۸۲۸۰
حجم
۴۵۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۳۹۹ صفحه
حجم
۴۵۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۳۹۹ صفحه
قیمت:
۴۹,۰۰۰
۱۹,۶۰۰۶۰%
تومان