بریدههایی از کتاب حماسه حسینی (جلد اول)
۴٫۵
(۲۴۸)
وقتی انسان حسین را با این صفات و خصایل میشناسد، میبیند حق است و سزاوار است که نام او تا ابد زنده بماند، چون حسین مال خود نبود، خودش را فدای انسان کرد، فدای اجتماع انسانی کرد، فدای مقدسات بشر کرد، فدای توحید کرد، فدای عدالت کرد، فدای انسانیت کرد. از این جهت، افراد بشر همه او را دوست میدارند. وقتی انسان، دیگری را میبیند که در او هیچ چیزی از خودِ فردی وجود ندارد و هر چه هست شرافت و انسانیت است، او را با خودش متحد و یکی میبیند.
هدی✌
هیچ چیز بشر را بیشتر از عمل تحتتأثیر قرار نمیدهد.
هدی✌
«اَلسّائِحونَ» آن مطالعهکنندگان در تاریخ، آن مطالعهکنندگان در اوضاع اجتماع بشری، آن مطالعهکنندگان در قوانین خلقت، آنها که در مغز خود انبوهی از افکار و اندیشههای روشن دارند.
هدی✌
قرآن بشر را به سیر در زمین دعوت کرده است. سیر در زمین یعنی چه؟ یعنی مطالعه در جهان، نه سیاحتی که هدفش فقط تفنّن و ولگردی باشد. اسلام عمر انسان را عزیزتر از این میداند که او فقط برای اینکه تماشایی کرده باشد، سیاحت کند.
ولی اسلام سیاحتی را که بشر در آن تفکر کند، تدبّر کند، درس بیاموزد، توصیه میکند
هدی✌
شعارهای اباعبداللّه شعار احیای اسلام است، این است که چرا بیتالمال مسلمین را یک عده به خودشان اختصاص دادهاند؟ چرا حلال خدا را حرام، و حرام خدا را حلال میکنند؟ چرا مردم را دو دسته کردهاند: مردمی که فقیر فقیر و دردمندند، و مردمی که از پرخوری نمیتوانند از جایشان بلند شوند؟
علی دائمی
ای مردم! انتظار نداشته باشید دیگران از خارج بیایند وضع شما را سروسامان دهند. ملتی که بخواهد مستشار خارجی برایش تصمیم بگیرد، تا ابد آدم نخواهد شد
هدی✌
بزرگترین وظیفهای که ما داریم این است که ببینیم چه تحریفهایی در تاریخ ما شده است؟
هدی✌
هیچکس به اندازه اینها در تاریخ جهان تحریف نکرده است و به همین دلیل هیچ کس به اندازه اینها به بشریت ضربه نزده است، حقایق را قلب نکرده و بدعتها ایجاد نکرده است. اینها بودند که در هر دین و مذهبی افکار مزخرف خودشان را به نام اولیاء همان دین و مذهب پخش میکردند
هدی✌
علی علیهالسلام به سپاهیان خود گفت: شما هر روز اجازه بدهید که بیایند و آب بردارند. لشکریان گفتند: آنها به ما آب ندادند، پس ما هم به آنها آب نمیدهیم. ولی علی فرمود: خیر، این یک کار غیر انسانی است؛ آب یک چیزی است که هر جانداری حق دارد از آن استفاده کند. به آنها آب بدهید.
Hawra
من مخالف رثاء و مرثیه نیستم، ولی میگویم این رثاء و مرثیه باید به شکلی باشد که در عین حال آن حس قهرمانی حسینی را در وجود ما تحریک و احیا کند.
هدی✌
من در مقابل غیرخدا، هرچه هست، سر تعظیم فرود نمیآورم. من طرفدار عدالتم، طرفدار حق و احسانم، طرفدار فضیلتم. به این میگویند شخصیت.
هدی✌
دستگاه بنیامیه خیال کرد که حسین را کشت و تمام شد، ولی بعد فهمید که مرده حسین از زنده حسین مزاحمتر است، تربت حسین کعبه صاحبدلان است. زینب هم به یزید همین را گفت، گفت: اشتباه کردی، «کدْ کیدَک وَ اسْعَ سَعْیک، ناصِبْ جَهْدَک، فَوَاللّهِ لا تَمْحو ذِکرَنا وَلاتُمیتُ وَحْینا» هر نقشهای که داری بهکار ببر ولی مطمئن باش تو نمیتوانی برادر مرا بکشی و بمیرانی؛ برادر من زندگیاش طور دیگر است، او نمرد بلکه زندهتر شد.
هدی✌
زندگی این است که بمیرید ولی فائق باشید و مردن این است که زنده باشید ولی توسری خور.
برای او
مسئله احساس شخصیت مسئله بسیار مهمی است. از این سرمایه بالاتر برای اجتماع وجود ندارد که در خودش احساس شخصیت و منش کند، برای خودش ایدهآل داشته باشد و نسبت به اجتماعهای دیگر حس استغنا و بینیازی داشته باشد، یک اجتماع اینطور فکر کند که خودش و برای خودش فلسفه مستقلّی در زندگی دارد و به آن فلسفه مستقلّ زندگی خودش افتخار و مباهات کند، و اساسا حفظ حماسه در اجتماع یعنی همین که اجتماع از خودش فلسفهای در زندگی داشته باشد و به آن فلسفه ایمان و اعتقاد داشته باشد و او را برتر و بهتر و بالاتر بداند و به آن ببالد. وای به حال آن اجتماعی که این حس را از دست بدهد!
دلداده سید علی
دشمن نتوانست در حادثه کربلا تحریفی ایجاد کند. در حادثه کربلا با کمال تأسف هر چه تحریف شده است، از ناحیه دوستان است.
علی دائمی
وقتی که زن ارزان شد، در اماکن عمومی بسیار پیدا شد، هزاران وسیله برای استفاده مرد از زن پیدا شد، خیابانها و کوچهها جلوه گاه زن شد که خودش را به مرد ارائه بدهد و مرد بتواند از نظر چشمچرانی و تماشاکردن، از نظر استماع موسیقی صدای زن، از نظر لمسکردن، حداکثر بهرهبرداری را از زن بکند، آنجاست که زن از ارزش خودش، از آن ارزشی که برای مرد باید داشته باشد میافتد؛ یعنی دیگر شئ گرانبها نیست ولی ممکن است مثلاً باسواد باشد، درسی خوانده باشد، بتواند معلم باشد و کلاسهایی را اداره کند یا طبیب باشد، همه اینها را میتواند داشته باشد ولی در این شرایط (ارزانبودن زن) آن ارزشی که برای یک زن در طبیعت او وجود دارد دیگر برایش وجود ندارد. و درواقع در این وقت است که زن به شکل دیگر ملعبه جامعه مردان میشود بدون آنکه در نظر فردی از افراد مردان، آن عزت و احترامی را که باید داشته باشد دارا باشد.
جامعه اروپایی به این سو میرود، یعنی از یک طرف به زن از نظر رشد برخی استعدادهای انسانی از قبیل علم و اراده شخصیت میدهد ولی از طرف دیگر ارزش او را از بین میبرد.
H.H.
آدمی که امروز این کتاب، فردا آن کتاب و پسفردا کتاب دیگری را مطالعه میکند، مثل کسی میشود که وقتی میخواهد غذا بخورد، یک لقمه از این، دو لقمه از آن، چهار لقمه از نوع دیگر و پنج لقمه از آن دیگری میخورد. آخر معده خودش را فاسد میکند، کاری هم انجام نداده است. اینها مربوط است به سبک و روش و اسلوب.
H.H.
میفرماید: در عقلهای مردم، در فکر مردم، در روح مردم، در اعماق باطن مردم گنجهایی مدفون است؛ گنجهایی عقلانی در عقل مردم وجود دارد، ولی روی این گنجها را خاک و غبار پوشانیده است؛ پیغمبران آمدهاند تا این غبارها و لایههای خاک را بزدایند و این گنجی را که مردم در درون خود دارند به خود آنها بنمایانند. هر فردی در خانه روح و روان خود گنجی دارد و از آن بیخبر است؛ پیغمبران آمدهاند آن گنج را بنمایانند تا هر کس با کمال شوق و شور و ابتهاج درصدد بیرون آوردن گنج خودش باشد.
H.H.
مسئله احساس شخصیت مسئله بسیار مهمی است. از این سرمایه بالاتر برای اجتماع وجود ندارد که در خودش احساس شخصیت و منش کند، برای خودش ایدهآل داشته باشد و نسبت به اجتماعهای دیگر حس استغنا و بینیازی داشته باشد، یک اجتماع اینطور فکر کند که خودش و برای خودش فلسفه مستقلّی در زندگی دارد و به آن فلسفه مستقلّ زندگی خودش افتخار و مباهات کند، و اساسا حفظ حماسه در اجتماع یعنی همین که اجتماع از خودش فلسفهای در زندگی داشته باشد و به آن فلسفه ایمان و اعتقاد داشته باشد و او را برتر و بهتر و بالاتر بداند و به آن ببالد. وای به حال آن اجتماعی که این حس را از دست بدهد! این یک مرض اجتماعی است، و این غیر از آ
H.H.
مرا عار آید از این زندگی
که سالار باشم کنم بندگی
F.Shaker
حجم
۴۵۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۳۹۹ صفحه
حجم
۴۵۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۳۹۹ صفحه
قیمت:
۴۹,۰۰۰
۱۹,۶۰۰۶۰%
تومان