بریدههایی از کتاب حماسه حسینی (جلد اول)
۴٫۵
(۲۴۸)
اسلام یک طرف دیگر هم دارد؛ قضایا را همیشه از جنبه شخصی مطالعه نمیکند، از جنبه اجتماعی هم مطالعه میکند. حادثه عاشورا از جنبه اجتماعی و نسبت به کسانی که مرتکب آن شدند، مظهر یک انحطاط در جامعه اسلامی بود. لذا دائما باید یادآوری بشود که دیگر چنین کاری را مرتکب نشوند.
مومنی
آخرین کسی که به میدان میآید خودش است. خیال کردند که دیگر در یک چنین شرایطی میتوانند با حسین مبارزه کنند. هر کسی که جلو آمد لحظهای مهلتش نداد که فریاد عمر سعد بلند شد، گفت: خدا مرگتان بدهد، مادرهایتان به عزایتان بنشینند، به مبارزه چه کسی رفتهاید؟! «هذَا ابْنُ قَتّالِ الْعَرَبِ» این، پسر کشنده عرب است، پسر علی بنابی طالب است «وَ اللّهِ لَنَفْسُ اَبیهِ بَینَ جَنْبَیهِ» به خدا روح پدرش علی در کالبد این است، به جنگ این نروید. این علامت شکست بود یا نه؟
乙_みG
حسین میگوید من نهضت کردم برای امر به معروف، برای اینکه دین را زنده کنم، برای اینکه با مفاسد مبارزه کنم. نهضت من یک نهضت اصلاحی اسلامی است
乙_みG
گفتند: در دستگاه امام حسین این حرفها مانعی ندارد. دستگاه امام حسین علیهالسلام از دستگاه دیگران جداست. اگر اینجا دروغ گفتی، بخشیده است؛ جعل کردی، بخشیده است؛ تحریف کردی، بخشیده است؛ شبیه سازی کردی، بخشیده است؛ به تن مرد لباس زن کردی، بخشیده است؛ هر گناهی که اینجا کردی، بخشیده است. هدف خیلی مقدس است. در نتیجه یک افرادی در این قضیه دست به جعل و تحریف زدهاند که انسان تعجب میکند.
乙_みG
اما متأسفانه عدهای این را نشناختند، خیال کردند که بدون اینکه مردم را به مکتب حسین علیهالسلام آشنا کنیم، به فلسفه قیام حسینی آشنا کنیم، عارف به مقامات حسینی کنیم، همینقدر که مردمی آمدند و نشستند و یک گریهای را نفهمیده و ندانسته کردند، دیگر کفاره گناهان است!
乙_みG
خواستند اینها زنده بماند، مکتب حسین زنده بماند، تربیت حسینی زنده بماند، پرتوی از روح حسینی در این ملت بتابد. فلسفهاش خیلی روشن است. گفتند نگذارید این حادثه فراموش بشود. حیات و زندگی شما بستگی به این حادثه دارد، انسانیت و شرف شما بستگی به این حادثه دارد، اسلام را با این وسیله میتوانید خوب زنده نگه دارید.
乙_みG
حسین مکتب عملی در اسلام تأسیس کرد. حسین علیهالسلامنمونه عملی قیامهای اصلاحی است. خواستند مکتب حسین زنده بماند، خواستند حسین سالی یک بار با آن نداهای شیرین و عالی و حماسهانگیزش ظهور پیدا کند
乙_みG
چرا برای زیارت حسین بن علی این همه اهتمام و ترغیب است، این همه تشویق است؟ ما باید به این «چرا» دقت کنیم. ممکن است کسی بگوید: «این برای این است که تسلی خاطری برای حضرت زهرا باشد.» آیا این حرف مسخره نیست که بعد از هزار و چهار صد سال، هنوز حضرت زهرا احتیاج به تسلیت داشته باشد؟ در صورتی که به نصّ خود امام حسین و به حکم ضرورت دین، بعد از شهادت امام حسین دیگر امام حسین و حضرت زهرا نزد یکدیگر هستند. این چه حرفی است؟! مگر حضرت زهرا بچه است که بعد از هزار و چهار صد سال هنوز هم دائما به سر خودش بزند، گریه کند، بعد ما برویم به ایشان سرسلامتی بدهیم! این حرفها دین را خراب میکند.
乙_みG
ما وظیفه داریم اینها را از چنگ این افسانه سازها بیرون بیاوریم. حالا برای هرات هر که هرچه میخواهد بگوید. اما برای حادثه عاشورا، حادثهای که ما دستور داریم هر سال آن را به صورت یک مکتب زنده بداریم، آیا صحیح است که در این داستان این همه افسانه وارد بشود؟!
乙_みG
در حادثه کربلا، یک قسمت از تحریفاتی که صورت گرفته است معلول حس اسطورهسازی است. مبالغهها و اغراقهایی شده است. مخصوصا اروپاییها میگویند در تاریخ مشرق زمین [مبالغه و اغراق] زیاد است، و راست هم میگویند.
乙_みG
دشمن نتوانست در حادثه کربلا تحریفی ایجاد کند. در حادثه کربلا با کمال تأسف هر چه تحریف شده است، از ناحیه دوستان است.
乙_みG
یعنی همدردی، همبستگی، همکاری، همگامی، تعرّف (شناسایی)، آگاهی، قدرت
میـمْ.سَتّـ'ارے
[نگویند] فلان روضهخوانی که مجلس او میگیرد، فلان روضهخوانی که کربلا میکند. کربلا میکند یعنی چه؟! شما باید روضه راست را بشنوید و معارف و سطح فکرتان بالا بیاید
乙_みG
ما مردم ایران یک حسن داریم و یک عیب. حسن ما مردم این است که در مقابل حقیقت، تعصب کمی داریم و شاید میتوانیم بگوییم بیتعصب هستیم؛ یعنی اگر با حقایقی برخورد کنیم و آنها را درک کنیم، شاید از هر ملت دیگر زودتر تسلیم آن حقایق میشویم. ولی یک عیب بزرگی در ما ملت ایران هست که به موازات اینکه در مقابل حقایق تسلیم میشویم، به حماسهها و ارکان شخصیت خودمان زیاد پایبند نیستیم و با یک حرف پوچ، زود آن را از دست میدهیم و رها میکنیم
乙_みG
اگر ما صفحه نورانی تاریخ حسینی را خواندیم، آن وقت از جنبه رثائیاش میتوانیم استفاده کنیم وگرنه بیهوده است
乙_みG
ولی یک عیب بزرگی در ما ملت ایران هست که به موازات اینکه در مقابل حقایق تسلیم میشویم، به حماسهها و ارکان شخصیت خودمان زیاد پایبند نیستیم و با یک حرف پوچ، زود آن را از دست میدهیم و رها میکنیم. هیچ ملتی به اندازه ما نسبت به شعائر خودش بیاعتنا نیست. شما هندیها و ژاپنیها و اعراب را دیدهاید؛ آنها هم مثل ما مشرقزمینی هستند، لکن از این نظر مثل ما نیستند. به اندازهای که ما در مقابل لغات و عادات اجنبی تسلیم هستیم، هیچ ملتی تسلیم نیست. به عکسهایی که در کتابهای تاریخ علوم هست نگاه کنید، میبینید دانشمندان درجه اول هند با همان عمامه و لباس خودشان هستند.
Sadra
هر کس دیگری، هر شخصیت تاریخی در شرایطی قرار بگیرد که حسین بن علی علیهالسلام در شب عاشورا قرار گرفت، یعنی در شرایطی که تمام راههای قوّت و غلبه ظاهری بر دشمن بر او بسته باشد و قطعا بداند که خود و اصحابش بهدست دشمن کشته میشوند، در چنین شرایطی زبان به شکایت باز میکند
میـمْ.سَتّـ'ارے
اگر اجتماعی این منش را از دست داد و احساس نکرد که خودش فلسفه مستقلّی دارد که باید به آن فلسفه متکی باشد، و اگر به فلسفه مستقلّ زندگی خودش ایمان نداشته باشد، هرچه داشته باشد از دست میدهد، ولی اگر این یکی را داشته باشد ولی همه چیزهای دیگر را از او بگیرند، باز روی پای خودش میایستد؛ یعنی یگانه نیرویی که مانع جذب شدن ملتی در ملت دیگر و یا فردی در فرد دیگر میشود، همین احساس منش و شخصیت است.
معروف است که آلمانها گفتهاند ما در جنگ دوم همه چیز را از دست دادیم مگر یک چیز را که همان شخصیت خودمان بود، و چون شخصیت خودمان را از دست ندادیم همه چیز را دوباره به دست آوردیم، و راست هم گفتهاند. اما اگر ملتی همه چیز داشته باشد ولی شخصیت خودش را ببازد، هیچچیز نخواهد داشت و خواهناخواه در ملتهای دیگر جذب میشود. وای به حال این خودباختگی که متأسفانه در جامعه امروز ما وجود دارد.
Sadra
کلید شخصیت حسین حماسه است، شور است، عظمت است، صلابت است، شدت است، ایستادگی است، حقپرستی است.
|نستوه|
خوشا به حال ملتی که شهادت را موفقیت بشمارد و جشن بگیرد، و بدا به حال ملتی که شهادت را شکست بداند و به خاطر آن مرثیهخوانی کند.
|نستوه|
حجم
۴۵۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۳۹۹ صفحه
حجم
۴۵۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۳۹۹ صفحه
قیمت:
۴۹,۰۰۰
۱۹,۶۰۰۶۰%
تومان