بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب انسان در جست‌وجوی معنا | صفحه ۲۴۲ | طاقچه
کتاب انسان در جست‌وجوی معنا اثر ویکتور فرانکل

بریده‌هایی از کتاب انسان در جست‌وجوی معنا

امتیاز:
۴.۰از ۹۴۳ رأی
۴٫۰
(۹۴۳)
برای ما معنای زندگی چرخهٔ وسیع‌تری از خود زندگی و مرگ، رنج و عذاب را دربرمی‌گیرد. زمانی که معنای درد و رنج برای ما آشکار شد دیگر راحت‌تر رنج و شکنجه‌ها را تحمل می‌کردیم و با نادیده‌گرفتن آنها و پناه‌بردن به تصورات واهی و خوش‌بینی‌های خیالی خودمان را آرام می‌کردیم. رنج‌بردن برای ما وظیفه‌ای شده بود که نمی‌توانستیم به آن پشت کنیم، و ما دیگر فرصت‌های پنهان برای رسیدن به کمال را در آن شرایط پیدا کرده بودیم،
کاربر ۲۰۷۸۳۷۰
«کسی که چرایی برای زندگی‌کردن دارد، از عهدهٔ چگونگی آن برخواهد آمد.»
خوب بود
درد و رنج یک انسان مشابه عملکرد گاز است. مقدار مشخصی از گاز که به داخل یک اتاق پمپاژ می‌شود و در نهایت بدون اهمیت داشتن اندازهٔ اتاق، گاز تمام آن را به‌طور یکسان در بر می‌گیرد. درد و رنج هم دقیقاً به همین شکل عمل می‌کنند. روح و ضمیر آگاه انسان را کامل در بر می‌گیرند و مهم نیست که میزانشان چقدر است. برای همین می‌توان گفت که «میزان» رنج بشر کاملاً نسبی است.
Saeid
«مرا همچون مُهری بر قلبت بزن، عشق هم به همان اندازهٔ مرگ نیرومند است.»
Saeid
ناگهان دو ضربهٔ محکم شلاق را روی سرم احساس کردم و آنجا بود که دیدم نگهبان با چوب به جان من افتاده است. در آن لحظه درد جسمانی نیست که به انسان ضربه می‌زند، بلکه آن ناعدالتی و بی‌منطقی است که بسیار آزاردهنده است (و این موضوع به همان اندازه که در تنبیه کودکان صادق است، در بزرگسالان هم صدق می‌کند).
Saeid
یک واکنش غیرطبیعی به یک موقعیت غیرطبیعی کاملاً طبیعی است
Saeid
. در این مرحله از زندگی انسان باید تصمیم بگیرد کدام روش را برای پذیرش سرنوشت خویش انتخاب کند. این انتخاب نشان‌گر آن است که آیا فرد ارزش تحمل رنج‌هایی که کشیده را داشته است یا خیر. گمان نکنید که این موضوع تنها جنبهٔ معنوی دارد و از زندگی واقعی به‌دور است. این یک حقیقت است که افراد اندکی توانایی رسیدن به چنین فضایل اخلاقی‌ای را دارند.
زهرا بی اذیت
اساساً هر شخصی حتی در شرایطی چنین دشوار می‌تواند تصمیم بگیرد که به چه شخصیتی تبدیل شود، چه از لحاظ روانی و چه از لحاظ روحی، او حتی در اردوگاه کار اجباری هم می تواند عظمت خود را حفظ کند. داستایوفسکی می‌گوید: «تنها یک چیز است که از آن می‌ترسم، این‌که ارزش رنج‌هایم را نداشته باشم.»
زهرا بی اذیت
هیچ‌کدام از ما معنی شومِ آن حرکت انگشتان به چپ و راست که بیشتر به سمت چپ اشاره می‌کردند را نمی‌دانستیم. نوبت به من رسید. یکی از زندانیان آرام در گوشم گفت، رفتن به سمت راست یعنی کارکردن، و رفتن به سمت چپ یعنی بیماربودن و توانایی کار نداشتن که این افراد را مستقیماً به اردوگاه مخصوصی می‌فرستند. من هم منتظر ماندم تا ببینم تکلیفم چه خواهد شد، اینجا تازه آغازی بود برای اتفاقاتی که قرار بود در ادامه برایم بیفتند.
کاربر ۱۲۹۴۵۱۸
تمام گرسنگی‌ها، تحقیرها، ترس‌ها، و عصبانیت از ناعدالتی‌ها از طریق فکرکردن به کسانی که عاشقشان هستیم، مذهب، شوخ‌طبعی، و حتی زیبایی‌های کوچکِ طبیعت مانند یک درخت یا یک غروب آفتاب قابل تحمل می‌شوند
کاربر ۱۲۹۴۵۱۸

حجم

۱۴۰٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۵۵ صفحه

حجم

۱۴۰٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۵۵ صفحه

قیمت:
۴۰,۰۰۰
تومان