بریدههایی از کتاب انسان در جستوجوی معنا
۴٫۰
(۹۳۱)
هیچکدام از ما معنی شومِ آن حرکت انگشتان به چپ و راست که بیشتر به سمت چپ اشاره میکردند را نمیدانستیم.
نوبت به من رسید. یکی از زندانیان آرام در گوشم گفت، رفتن به سمت راست یعنی کارکردن، و رفتن به سمت چپ یعنی بیماربودن و توانایی کار نداشتن که این افراد را مستقیماً به اردوگاه مخصوصی میفرستند. من هم منتظر ماندم تا ببینم تکلیفم چه خواهد شد، اینجا تازه آغازی بود برای اتفاقاتی که قرار بود در ادامه برایم بیفتند.
کاربر ۱۲۹۴۵۱۸
تمام گرسنگیها، تحقیرها، ترسها، و عصبانیت از ناعدالتیها از طریق فکرکردن به کسانی که عاشقشان هستیم، مذهب، شوخطبعی، و حتی زیباییهای کوچکِ طبیعت مانند یک درخت یا یک غروب آفتاب قابل تحمل میشوند
کاربر ۱۲۹۴۵۱۸
تمام گرسنگیها، تحقیرها، ترسها، و عصبانیت از ناعدالتیها از طریق فکرکردن به کسانی که عاشقشان هستیم، مذهب، شوخطبعی، و حتی زیباییهای کوچکِ طبیعت مانند یک درخت یا یک غروب آفتاب قابل تحمل میشوند
کاربر ۱۲۹۴۵۱۸
هنگامی که درد و رنج معنا پیدا میکنند دیگر عذابدهنده نیستند و مفهومی همانند فداکاری و گذشت پیدا خواهند کرد.
Fa
هنگامی که بشر ناگهان متوجه میشود هیچچیز «جز تن عریان و تسخیرشده برایش باقی نمانده» چه واکنشی از خود نشان میدهد.
Mohammad Ali Zareian
عشق بسیار فراتر از جسم معشوق پیش میرود. عشق معنای واقعیاش را در وجود معنوی و درونی خودش پیدا میکند. چه معشوق حضور داشته باشد، چه نداشته باشد، چه زنده باشد و چه از این دنیا رفته باشد، عشق به طریقی اهمیت و جایگاه خودش را پیدا خواهد کرد.
Fahim Tol
خودم فکر کردم که مرگِ در حال خدمت به دوستان خیلی بهتر از مرگ بر اثر زندگی نباتی یا مرگ بهخاطر کارگرِ بیمصرف بودن (درست مثل من) است.
کاربر ۲۰۶۲۳۰۵
«گاهی چیزهایی هستند که باعث میشوند شما منطقتان را از دست بدهید، وگرنه دلیلی برای ازدستدادن آن ندارید.»
کاربر ۲۰۶۲۳۰۵
«هرگز هدفتان را فقط موفقیت قرار ندهید - هرچه بیشتر هدفتان رسیدن به موفقیت باشد بیشتر از آن دور خواهید شد. موفقیتهایی مانند خوشبختی را نمیتوان دنبال کرد، بلکه باید آن را بهوجود آورد؛ خوشبختی اثر جانبیِ تعهد یک انسان به هدفی والاست، یا به عبارت دیگر، خوشبختی محصولِ تسلیمشدن در برابر هر معنای ارزشمندی غیر از خود شخص است. خوشبختی باید اتفاق بیفتد، و همین امر برای موفقیت هم صدق میکند: باید بدون آنکه به آن اهمیت داده باشی اجازه دهی اتفاق بیفتد. از شما میخواهم به ندای درونتان گوش کنید، و به بهترین شکل ممکن برای تحقق آن تلاش کنید؛ و در نهایت در درازمدت خواهید دید که -توجه داشته باشید که میگویم در درازمدت!- موفقیت به دنبال شما خواهد آمد، زیرا شما فراموش کرده بودید که به آن فکر کنید.»
Mahsa Bi
تمام گرسنگیها، تحقیرها، ترسها، و عصبانیت از ناعدالتیها از طریق فکرکردن به کسانی که عاشقشان هستیم، مذهب، شوخطبعی، و حتی زیباییهای کوچکِ طبیعت مانند یک درخت یا یک غروب آفتاب قابل تحمل میشوند. اما این لحظات آرامشبخش میل به ادامهٔ زندگی را برنمیانگیزند، مگر اینکه به زندانی کمک کند تا معنای ژرفی برای رنجهای به ظاهر بیهودهاش بیابد. اینجاست که ما با مفهوم مرکزی هستیگرایی روبهرو میشویم: زندگی یعنی رنجبردن و زندهماندن؛ یعنی یافتن معنا در رنجهایی که میبریم. اگر در زندگی غایتی وجود دارد، پس باید معنایی در رنجکشیدن و مُردن وجود داشته باشد؛ اما هیچکس نمیتواند بگوید که آن غایت و معنا چیست. هرکس باید خودش معنای زندگی را پیدا کند و مسئولیت آن را بپذیرد.
Mahsa Bi
حجم
۱۴۰٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۵۵ صفحه
حجم
۱۴۰٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۵۵ صفحه
قیمت:
۴۰,۰۰۰
۲۴,۰۰۰۴۰%
تومان