بریدههایی از کتاب من ناشناخته
۲٫۵
(۱۸)
آنچه که عصر ما به آن فکر میکند، آن است که "سایه" و بخش تحتانی ذهن شامل چیزهایی بیشتر از چیزی است که صرفاً منفی است. این حقیقت که از طریق علم خود - یعنی با کشف روح خودمان، به غریزه و دنیای آنها بر میگردیم، باید کمی نور بر روی قدرتهایی که در روح به خواب میروند، که ما به ندرت از آن آگاه هستیم، به فراموشی بسپاریم، که همه چیز خوب پیش میرود. آنها تواناییهای بالقوه بسیار پویایی هستند، و به طور کامل به آمادگی و نگرش ذهن خودآگاه بستگی دارد که این نیروها و تصاویر و ایدههای مرتبط با آنها به سمت ساخت یا فاجعه گرایش دارند. به نظر میرسد که روانشناس تنها کسی باشد که از تجربه آمادگی روانی انسان مدرن آگاهی دارد، زیرا او تنها کسی است که خود را مجبور به جستجو در طبیعت بشر میکند و این نیروها و ایدههایی است که فرد را قادر ساختهاست تا راه درست را از طریق تاریکی و خطر پیدا کند.
esrafil aslani
عقیده آزاد به طور بیرحمانه سرکوب میشود و تصمیم اخلاقی بیرحمانه سرکوب میشود، به این بهانه که هدف، حتی پستترین روشها را توجیه میکند. سیاست دولت به نوعی اعتقاد متعالی است، رهبر جامعه یا رهبر حزب به حد اعلای خوبی و بدی تبدیل میشود و هواخواهان به عنوان قهرمانان، شهدا، حواریون، مبلغان مذهبی مورد احترام قرار میگیرند. از نظر آنها تنها یک حقیقت وجود دارد که خودشان می گویند و هرچیز غیر از آن حقیقت محسوب نمیشود و به عنوان امری مقدس درنظر گرفته شده که هیچ انتقادی نباید به آن کرد. هرکسی که متفاوت از آنها فکرکند فردی ملحد محسوب میشود
MaryLu521
در این دایرهٔ گستردهٔ ضمیر ناخودآگاه، که از نقد و کنترل ضمیرخودآگاه مصون است، ما کاملاً بی پناه هستیم و درمعرض انواع و اقسام تاثیرات و بیماریهای روانی مسری هستیم. با وجود همهٔ این خطرها، تنها وقتی میتوانیم درمقابل خطرات بیماریهای روانی خودمان را مصون نگه داریم که دقیقاً بدانیم چه چیزی و چه وقتی و چطور ذهن ما درمعرض حمله قرار میگیرد.
Behrouz
استدلال منطقی میتواند با مقداری چشم انداز رسیدن به موفقیت انجام شود تاوقتی که عاطفی بودن یک وضعیت خاص از یک حد مشخص منطقی فراتر نرود. اگر دمای عاطفی و احساسی به مرز بحران برسد، احتمال تأثیر منطق و خرد کم میشود و جایش را شعارها و آرزوهای واهی میگیرند. بهتر است بگوییم که این امر منجر به یک نوع دارایی جمعی میشود که به سرعت به سمت شیوع یک اپیدمی روانی سوق پیدا میکند. دراین حالت، همهٔ آن حالات و بیماریهای اجتماعی پا به عرصهٔ ظهور میگذارند و خودشان را در سطح جامعه نشان میدهند. چنین مواردی به هیچ وجه تنها نمونههای عجیب و جالبی نخواهند بود که فقط در زندانها و آسایشگاههای روانی دنبالشان بگردیم
Behrouz
حکومت دیکتاتور نشات گرفته از عقل بورژوایی یک مزیت بزرگ دارد: همراه با فرد، نیروهای مذهبیاش را هم میبلعد. حکومت، جای خدا را گرفتهاست؛ به همین دلیل است که از این زاویه، سوسیالیست هستند و بردهداری حکومتی نوعی عبادت است. اما تابع دینی را نمیتوان از هم جدا کرد و در این روش جعل کرد، بدون این که شک و تردیدهای نهفته را افزایش دهد، که بلافاصله مهار میشوند تا از تعارض با گرایش رایج به سمت توده اجتناب کنند. نتیجه، مانند همیشه در چنین مواردی، به شکل تعصب است، که به نوبه خود به عنوان سلاحی برای کوبیدن کوچکترین جنبش مخالف استفاده میشود.
soha
برای آزادسازی افسانهٔ حکومت مستقل یا به عبارتی دیگر هوا و هوس کسانی که آن را دستکاری میکنند، از هر محدودیت کلی، تمام جنبشهای سیاسی اجتماعی که در این راستا حرکت میکنند همیشه تلاش میکنند تا عرصه را ازکنترل ادیان خالی کنند. زیرا برای اینکه افراد را تحت سلطهٔ حکومت در بیاورند باید اتکا و وابستگی آنها را از هرچیزی جز دولت و حکومت قطع کنند. اما دین به معنای وابستگی و تحت سلطهٔ حقایق غیرعقلانی تجربیات است. این تجربیات به طور مستقیم به شرایط جسمی و اجتماعی مربوط نمیشوند بلکه مربوط به چیزی ماورای نگرش ذهنی فرد هستند.
MaryLu521
حجم
۶۹٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۰۱ صفحه
حجم
۶۹٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۰۱ صفحه
قیمت:
۵۰,۰۰۰
۳۵,۰۰۰۳۰%
تومانصفحه قبل
۱
صفحه بعد