بریدههایی از کتاب پدر پولدار، پدر بیپول
۳٫۷
(۳۹۸)
اگر بفهمی که دلیل مشکلاتت خودت هستی آنوقت خودت را عوض میکنی، چیز یاد میگیری و عاقلتر میشوی
صابر
زندگی همه ما را به این سو و آن سو میکشاند. بعضیها تسلیمش میشوند و بعضیها با او میجنگند. تعداد بسیار کمی هستند که درسهای زندگی را یاد میگیرند و به جلو میروند. آنها از فراز و نشیبهای زندگی استقبال میکنند. به نظر آنها این فراز و فرودها یعنی لازم است چیزی را یاد بگیرند. آنها یاد میگیرند و جلو میافتند. بیشتر افراد تسلیم میشوند و یک عده معدودی هم مثل تو میجنگند.
صابر
اگر درسهای زندگی را یاد بگیری آنوقت در زندگیات موفق میشوی. وگرنه زندگی همچنان تو را همراه خودش به هر طرف میکشد. مردم دو دستهاند یک دسته اجازه میدهند تا زندگی آنها را به هر طرف بکشاند. یک عده هم هستند که عصبانی میشوند و جبهه میگیرند اما جبههگیری را در مقابل رئیس، شغل، همسر یا شوهرشان انجام میدهند. آنها متوجه نیستند که آن چیزی که مغلوبشان میکند فشارهای زندگی است.
صابر
زندگی بهترین معلم آدم است. بیشتر وقتها زندگی با تو حرف نمیزدند بلکه فقط تو را همراه خودش به این طرف و آن طرف میکشد. هر تکانی که به تو میدهد مثل آن است که میگوید بیدار شو دارم چیزی به تو یاد میدهم که آنرا فرا بگیری.
صابر
نکتهای که میخواهم دراین جا مطرح کنم آن است که موقعیتهای سرمایهگذاری میآیند و میروند، بازار بالا و پایین میشود. وضع اقتصادی گاهی بهبود پیدا میکند و گاهی خراب میشود. دنیا همیشه دارد هر روز فرصتی را که عمری منتظرش بودید به شما تقدیم میکند اما اغلب اوقات ما متوجه این موضوع نمیشویم. اما فرصتها وجود دارند و هر چه دنیا بیشتر تغییر کند و تکنولوژی پیشرفته تر بشود فرصتهای بیشتری هم در اختیار شما و خانوادهتان قرار میگیرد تا برای نسلها امنیت مالیتان را تأمین کنید.
Arezou
یادتان باشد که در راه کسب موفقیت ثروت همیشه باید به شما خوش بگذرد. پول درآوردن فقط یک بازی است. بعضی وقتها میبرید و بعضی وقتها یاد میگیرید. در هر صورت به شما خوش میگذرد. خیلی از افراد چون بیشتر از باختن میترسند هرگز برنده نمیشوند. مدرسه هم به همین دلیل به نظرم احمقانه میآمد. در مدرسه به بچهها یاد میدهند که اشتباه کردن بد است و اگر اشتباه کنی به خاطرش تنبیه میشوی. با این وجود انسان با اشتباه کردن است که یاد میگیرد. با زمین خوردن راه رفتن را یاد میگیریم. اگر هیچ وقت زمین نمیخوردیم که هرگز راه رفتن را یاد نمیگرفتیم.
Arman Bsw
پرسیدم یعنی قیمتها نباید بالا بروند؟
وی گفت در یک جامعه تحصیل کرده و فهمیده با دولتی که از عهده امور برمیآید نه. در واقع قیمتها باید پایین هم بیاید. البته این حرف فقط در نظر درست است. قیمتها به خاطر ترس و حرص حاصل از جهالت بالا میرود. اگر در مدارس در مورد پول به افراد آموزش میدادند آن وقت پول بیشتر میشود و قیمتها پایین میآمد اما تمرکز مدارس فقط روی این است که به افراد یاد بدهند برای پول کار کنند نه اینکه یاد بگیرند قدرت پول را تحت کنترل خودشان در بیاورند.
@shaparak
زندگی انسان تقلایی است میان جهالت و دانایی.
وی توضیح داد همین که یک نفر دست از جستجو به دنبال اطلاعات و آگاهی در مورد خودش برمیدارد جهالت جای دانایی را میگیرد. این تقلا لحظه به لحظه اتفاق میافتد و طی آن فرد تصمیم میگیرد که فکر بکند یا نه.
@shaparak
پدر پولدار گفت دلیل اصلی و اولیه فقر یا مشکلات مالی، ترس و جهالت است نه وضع اقتصادی یا دولت یا ثروتمندان یک جامعه. ترس و جهالت خود ساخته است که افراد را در دام نگه میدارد
@shaparak
خیلی از این افراد گر چه پولدارند و پول بیشتری در میآورند به لحاظ احساسی ناامید و عصبیاند. من پرسیدم پس آیا فقرا شادترند؟
پدر پولدار گفت نه من این طور فکر نمیکنم. اجتناب از پول به اندازه وابسته بودن به آن آدم را دیوانه میکند.
@shaparak
ها همچنان به کار کردن ادامه میدهند و فکر میکنند پول میتواند مرهمی باشد برای روحی که از حرص و ترس در عذاب است اما پول چاره آنها نیست. مایک پرسید حتی برای پولدارها؟
پدر پولدار گفت حتی افراد پولدار هم از این قاعده مستثنی نیستند. در واقع دلیل اصلی پولدار بودن پولدارها آرزومندیشان نیست بلکه ترس آنهاست. آنها در واقع فکر میکنند که پول میتواند ترس نداشتن پول به میزان کافی و فقیر بودن را از بین ببرد. بنابراین آنها مقادیر هنگفتی از پول را جمع میکنند اما میبینند که ترسان بیشتر شده است. حالا آنها برای از دست دادن ثروتشان در هراس میمانند
@shaparak
بنابراین آرزومندی از دیگر دلایلی است که افراد برای پول کار میکنند. آنها آرزوی پولدار شدن را دارند چون فکر میکنند پول برایشان لذت میآورد
@shaparak
آنها وقتی میترسند میروند سر کار و امید دارند پولی که بدست میآورند ترسشان را زایل کند اما این طور نمیشود. آن ترس قدیمی مدام تنشان را میلرزاند. دوباره همان روند قبلی را تکرار میکنند اما فایدهای ندارد. ترس آنها را در تلهای دائمی انداخته است که وادارشان میکند مدام کار کنند پول بدست بیاورند و امید داشته باشند که ترسشان مدام از بین برود.
@shaparak
بسیاری از افراد از حرص و ترس بر ضد خودشان استفاده میکنند. جهالت از همین جا شروع میشود. خیلی از افراد در زندگیشان مدام دنبال دریافت چک حقوقی افزایش حقوق و پیدا کردنامنیت شغلی هستند چون احساساتشان از آرزومندی و ترسشان سرچشمه گرفته است. بنابراین از خودشان نمیپرسند که افکار احساسیشان آنها را به کدام سو میکشاند. مثل الاغی هستند که یک گاری را میکشد و صاحبش هویجی را جلوی چشمش گرفته است. شاید صاحب الاغ به این ترتیب به مقصدی که میخواهد برسد اما الاغ دارد به دنبال توهم هویج میرود. فردا که بیاید الاغ باید دوباره به دنبال هویج برود.
Mohammadii
پرسیدم شما چه توصیهای دارید؟
وی گفت من میخواهم به شما یاد بدهم که صاحب قدرت پول بشوید نه اینکه مرعوب آن باشید. این چیزها را هم در مدرسه درس نمیدهند. اگر هم یادشان نگیرید برده پول میشوید.
Mohammadii
به خیلیها اگر پول بیشتری بدهی فقط بدهیشان را بالاتر میبرند.
علاقه بند
ورشکستگی موقتی است اما فقر همیشگی است.
علاقه بند
سالها پیش ضرب المثلی را شنیدم به این مضمون که " خدا احتیاج به دریافت چیزی ندارداما انسانها نیازمند بخشش هستند". پدر پولدارم غالب اوقات میگفت فقرا از ثروتمندان حریص تر هستند. وی در توضیح این حرف میگفت که اگر کسی پولدار است به خاطر این بوده که به فراهم کردن چیزهایی میپرداخته که سایرین به آن نیاز داشتهاند.
AreA
گر بفهمی که دلیل مشکلاتت خودت هستی آنوقت خودت را عوض میکنی، چیز یاد میگیری و عاقلتر میشوی
" بامِ آسمون "
بچهها اگر تسلیم بشوید آنوقت فقیرید
" بامِ آسمون "
حجم
۵۱۲٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۲۴۸ صفحه
حجم
۵۱۲٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۲۴۸ صفحه
قیمت:
۶۵,۰۰۰
۳۲,۵۰۰۵۰%
تومان