بریدههایی از کتاب پدر پولدار، پدر بیپول
۳٫۷
(۳۹۸)
پرسیدم خوب ارتباط جهالت با ترس و حرص چیست؟
وی گفت جهالت باعث میشود مردم ترس و حرص داشته باشند. بگذارید چند تا مثال برایتان بزنم. دکتری را فرض کنید که میخواهد پول بیشتری داشته باشد تا خانوادهاش در رفاه بیشتری باشند پس حق ویزیتاش را بالا میبرد. وقتی حق ویزیت او بالا میرود هزینههای مراقبتهای بهداشتی افزایش پیدا میکند. خوب این جوری فقرا بیشتر از همه آسیب میبینند بنابراین میبینیم که وضعیت سلامتیشان از بقیه که پول دارند بدتر است.
محمدحسین
پدر پولدار گفت جهالت است که ترس و آرزومندی را تشدید میکند. به خاطر همین است که افراد پولدار وقتی پولدار میشوند غالباً ترسشان هم بیشتر میشود. پول همان هویج است همان توهم است. اگر الاغه میتوانست عاقبتش را ببیند آنوقت شاید در تصمیم خودش مبنی بر تعقیب هویج تجدید نظر میکرد. سپس پدر پولدار توضیح داد که زندگی انسان تقلایی است میان جهالت و دانایی.
وی توضیح داد همین که یک نفر دست از جستجو به دنبال اطلاعات و آگاهی در مورد خودش برمیدارد جهالت جای دانایی را میگیرد. این تقلا لحظه به لحظه اتفاق میافتد و طی آن فرد تصمیم میگیرد که فکر بکند یا نه.
محمدحسین
مایک پرسید یعنی شما میگویید وقتی من به دنبال داشتن دستکش بیس بال، اسباب بازی یا شیرینی بروم دارم مثل آن الاغ رفتار میکنم؟
پدر پولدار لبخند زد و گفت بله و به موازات بالا رفتن سنت اسباب بازیهایی که دنبالشان هستی هم گران تر میشود. مثلاً آن موقع دنبال داشتن ماشین جدید قایق یا خانه شیک خواهی رفت تا دوستانت را تحت تاثیر قرار بدهی. ترس ترا وادار میکند که هر روز از خانه بزنی بیرون و آرزومندی تو را به سوی خودش میخواند و تو را به سمت صخرهها میکشاند. تله همین است. مایک پرسید پس چاره چیست؟
محمدحسین
بسیاری از افراد از حرص و ترس بر ضد خودشان استفاده میکنند. جهالت از همین جا شروع میشود. خیلی از افراد در زندگیشان مدام دنبال دریافت چک حقوقی افزایش حقوق و پیدا کردنامنیت شغلی هستند چون احساساتشان از آرزومندی و ترسشان سرچشمه گرفته است. بنابراین از خودشان نمیپرسند که افکار احساسیشان آنها را به کدام سو میکشاند. مثل الاغی هستند که یک گاری را میکشد و صاحبش هویجی را جلوی چشمش گرفته است. شاید صاحب الاغ به این ترتیب به مقصدی که میخواهد برسد اما الاغ دارد به دنبال توهم هویج میرود. فردا که بیاید الاغ باید دوباره به دنبال هویج برود.
محمدحسین
ببین مدرسه نقش بسیار بسیار مهمی دارد. شما به مدرسه میروید تا مهارت یا حرفهای را یاد بگیرید تا بتوانید عضوی فعال و مشارکت جو در اجتماع باشید. همه فرهنگها نیازمند معلم، دکتر، مکانیک، آشپز، تاجر، افسر پلیس، آتش نشان و سرباز هستند. مدارس به تربیت این افراد میپردازند تا فرهنگ ما بدین ترتیب بتواند به رشد و شکوفایی برسد اما متاسفانه از نظر بسیاری از افراد مدرسه پایان کار است و نه شروع آن.
محمدحسین
پدر پولدار گفت دلیل اصلی و اولیه فقر یا مشکلات مالی، ترس و جهالت است نه وضع اقتصادی یا دولت یا ثروتمندان یک جامعه. ترس و جهالت خود ساخته است که افراد را در دام نگه میدارد
محمدحسین
ببین پدر تو به دانشگاه رفته است و مدرک تحصیلی بالایی کسب کرده است تا بتواند شغل پر درآمدی پیدا کند که البته موفق هم شده است. اما هنوز هم مشکلات مالی دارد زیرا هرگز در مورد پول در مدرسه چیزی یاد نگرفته است. تازه از اینها گذشته پدرت به کار کردن برای کسب پول اعتقاد دارد. پرسیدم شما اعتقاد ندارید؟
نه. من واقعاً چنین اعتقادی ندارم. اگر میخواهی یاد بگیری که برای پول کار کنی پس در مدرسه بمان. بهترین جا برای یادگیری این کار همان مدرسه است.اما اگر میخواهی یاد بگیری چطور عمل کنی که پول برای تو کار کند آنوقت من به تو یاد میدهم
محمدحسین
یکی از دلایلی که ثروتمندان ثروتمندتر میشوند و فقرا فقیرتر و طبقه متوسط هم در قرض دست و پا میزند این است که ثروتمندان آموزش در مورد امور مالی و پول را در خانه به فرزندان میدهند (و نه در نظام آموزشی و مدارس). بیشتر ما هر چه در مورد پول میدانیم را از والدینمان یاد میگیریم. پس فکر میکنید والدین فقیر به فرزندانشان چگونه آموزش مالیای میتوانند بدهند؟ آنها صرفاً میگویند" به درس خواندن ادامه بده و سخت تلاش کن". ممکن است که فرزند مزبور با نمرات عالی از مدرسه فارغ التحصیل شود اما نظام فکری اش و برنامهریزی مالی اش همانی است که افراد فقیری چون والدینش در ذهن دارند. بچه موقعیکه هنوز کوچک بوده اینها را یاد گرفته است.
محمدحسین
دنیا تغییر کرده است اما سیستم آموزشی ما همزمان با این تغییرات به پیش نرفته است. طبق گفته رابرت فرزندان ما سالها وقتشان را تحت نظام آموزشی قدیمی سپری میکنند و موضوعاتی را مطالعه میکنند که هرگز مورد استفاده شان قرار نمیگیرند. و نهایتاً برای زندگی در دورهای آماده میشوند که دیگر وجود خارجی ندارد.
محمدحسین
من هرگز شخصی را ملاقات نکردهام که بابت از دست دادن پولش خوشحال باشد و در تمام سالهای زندگیام نیز هرگز ثروتمندی را ندیدم که حتی برای یکبار هم شده پولش را از دست نداده باشد. اما در عوض افراد بی پول بی شماری را دیدهام که در زندگیشان حتی یک ده سنتی هم از دست ندادهاند. آنها به این میگویند سرمایهگذاری.
Rahman?!
گفت " پسرها بچسبید به کار. اما هر چه زودتر فکر در انتظار چک ماهیانه ماندن را از سرتان بیرون کنید آنوقت در بزرگسالی زندگی برایتان آسانتر خواهد شد. از مغزتان استفاده کنید و مجانی کار کنید. آنوقت مغزتان راهای پول درآوردن آن هم فراتر از مقداری که من میتوانم به شما بدهم نشان میدهد. شما متوجه چیزهایی میشوید که دیگران هرگز نمیشوند. متوجه فرصتهایی میشوید که درست جلوی چشم مردم است و خیلیها اصلاً آن را نمیبینند چون تنها دغدغهشان گشتن به دنبال کار وامنیت شغلی است.
امید
پولدارها میدانند که پول یک توهم است درست مثل هویجی که جلوی الاغ میگیرند. صدها میلیون نفر از افراد فقط به واسطه ترس و حرصی که دارند تو هم پول را در ذهنشان جای دادهاند و فکر میکنند پول یک چیز واقعی است در حالی که پول یک چیز قراردادی و ساختگی است. صرفاً به خاطر حماقت و اعتماد بی پایه مردم است که این خانه کاغذی (پول ) هنوز اعتبار دارد و سر پاست. در واقع از بسیاری جهات هویج الاغ از پول با ارزشتر است.
امید
تمدنهای بزرگ موقعی سقوط کردند که اختلاف میان دارا و ندار زیاد شد.
امید
اگر بدون فایق شدن بر ترس و حرصتان پولدار بشوید فقط در حکم بردهای خواهید بود که درآمد بالایی دارد.
امید
دلیل اصلی و اولیه فقر یا مشکلات مالی، ترس و جهالت است نه وضع اقتصادی یا دولت یا ثروتمندان یک جامعه
Zoe
برای این که معاملهای سود داشته باشد دو تا عامل در آن ضروری است : با صرفه بودن و تغییر. معاملات با صرفه گرچه زیاد هستند اما عاملی که باعث سودآور بودنشان میشود تغییر است
جواد
برای این که معاملهای سود داشته باشد دو تا عامل در آن ضروری است : با صرفه بودن و تغییر. معاملات با صرفه گرچه زیاد هستند اما عاملی که باعث سودآور بودنشان میشود تغییر است
جواد
وقتی نوبت به داشتن پول، عشق، شادی، فروش و مراودات برسد تنها کافی است که فرد ابتدا آنچه میخواهد را ببخشد و سپس از آن چیز دسته دسته به سویش سرازیر میشود.
جواد
اگر نمیتوانی قاطعانه تصمیم بگیری آن وقت هیچ وقت پول درآوردن را یاد نمیگیری. فرصتها میآیند و میروند. توانایی گرفتن تصمیمهای سریع مهارت مهمی است.
Arash
بسیاری از افراد از درک این نکته در زندگیشان غافل هستند که مهم نیست چقدر پول در میآورند مهم این است که چقدر پول برایتان میماند.
جواد
حجم
۵۱۲٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۲۴۸ صفحه
حجم
۵۱۲٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۲۴۸ صفحه
قیمت:
۶۵,۰۰۰
۳۲,۵۰۰۵۰%
تومان