و آنگاه، وقتی بادبان براَفراشته شد
میبینی که چشمهایت از اشک، نمناک است
همه ترسهایی که هرگز به سخن در نیامدهاند
به تو میگویند باید تصمیم نهاییاَت را بگیری
تو کیستی و من کیاَم که بگوئیم ما بر علت و انگیزه کارهای جهان ] آگاهیم؟
در زیر آسمان بیپایان
بعضی به دنیا میآیند
و بعضیها میمیرند
جنگ در میگیرد، صلح میشود
|amirali|
ما دو روح گمگشتهایم که سالها سال است در تُنگ ماهی شنا ] میکنیم
بر همان زمین قدیم و آشنا راه میرویم، چه یافتهایم؟
همان ترسهای قدیم را.
کاشکی اینجا بودی
|amirali|
Her love rains down on me easy as the breeze
I listen to her breathing, it sounds like the waves on the sea
I was thinking all about her, burning with rage and desire
Hooman babaei
Unheeded, empty and turned to stone
A soul in tension that's learning to fly
Condition grounded but determined to try
کاربر ۲۶۷۰۹۸۴
Unheeded, empty and turned to stone
A soul in tension that's learning to fly
Condition grounded but determined to try
کاربر ۲۶۷۰۹۸۴