بریدههایی از کتاب طرح کلی اندیشه ی اسلامی در قرآن
۴٫۷
(۵۳۷)
آن تجهیز لازم را، آن زره لازم را درمقابل آسیب گناه، بر تن میپوشد و وارد منطقهٔ گناه میشود، برای دستگیری گناهکاران؛ خلاصه تقوا این است.
Taha Anari
طرح اسلام به صورت مسلکی اجتماعی و دارای اصولی منسجم و یکآهنگ و ناظر به زندگی جمعی انسانها، یکی از فوریترین ضرورتهای تفکر مذهبی است.
khorasani
غفران یعنی التیامدادن و پُرکردن یک خلأ.
زهرا جاویدی
اطاعت خدا به چیست؟ به اینکه تمام تکالیف و حجتهای الهی را بر دوشمان حمل کنیم؛ آنچه را که بر عهدهٔ ما نهاده شده است، انجام بدهیم
زهرا جاویدی
«وَ ما اُولئِک بِالمُؤمِنینَ»، آنکسانیکه این کارها را ندارند، (که تلاوتش را یا امروز یا فردا خواهیم دید) مؤمن نیستند، ایمان ندارند
zahra javidi
در زمان پیغمبر، هم پیغمبر مدعی عبودیت و اطاعت خدا بود، هم آنکسانیکه در جبههٔ مقابل او، با او میجنگیدند، اخلال میکردند، رهبران و آقایان و رهبانان مسیحیت و احبار یهود، اینها هم ادعا میکردند
zahra javidi
اطاعت از خدا با اطاعت از پیغمبر تفاوتی ندارد، به چه مناسبت میفرماید که اطاعت کنید از خدا و اطاعت کنید از پیامبر؟ ذکر کردن هر دوتا باهم، زائد نیست؟ نه. اگر چنانچه فقط بگوید «اَطیعُوا اللّهَ» اطاعت کنید از خدا، پیغمبر را بهعنوان مصداق و نمونهای ذکر نکند و اطاعت از پیغمبر را متذکر نگردد، آنکسانی هم که در نقطهٔ مقابل پیغمبر قرار دارند، ممکن است ادعا کنند ما داریم اطاعت از خدا میکنیم. دامنهٔ ادعا که وسیع است، همهکس میتواند داعیهٔ دین و ایمان و تقوا را علنی کند. همهکس میتوانند مدعی بشوند که بندهٔ خدایند و مطیعِ او.
zahra javidi
تقوای خدا پیشه کنید، «لَعَلَّکم تُفلِحونَ» مگر پیروزمند و رستگار و موفق گردید.
zahra javidi
آیا تقوا مقدمه و وسیلهای برای پیروزی هست یا نیست؟ میبینید که خیلی آسان، وسیلهٔ پیروزیست
zahra javidi
یک فرد آگاه مسلمان، هر انسان مسلمان ـ که مسلمان بودن و مسئول بودن با یکدیگر لازم و ملزوم هستند همینجور است؛ سعی میکند غریق را، وَبازَده را، بیمار را، نجات بدهد؛ اینکه با فرار جور درنمیآید. خودش را متقی میکند، دارای تقوا؛ یعنی آن تجهیز لازم را، آن زره لازم را درمقابل آسیب گناه، بر تن میپوشد و وارد منطقهٔ گناه میشود، برای دستگیری گناهکاران؛ خلاصه تقوا این است.
zahra javidi
هر که فرمان راند درست است؟ گاهی میشود در یک جا دو نفر فرمان میرانند ضد یکدیگر، هر دو اولیالامرند؟ گاهی میشود یک آدمی فرمان میراند که عقل و خرد انسانی، فرمانرانی او را نفی میکند؛ باز هم اولیالامر است؟ اینجاست که بین ما و طرز فکر تسنن، یک اختلاف اساسی پیدا میشود. ما میگوییم اولیالامر، صاحب فرمان، آن صاحب فرمانیست که با معیارهای الهی تطبیق بکند. درحالیکه آنها این چنین شرطی را عملاً که نمیکنند، حالا در کتب فقهیشان چیست، مراجعهٔ درستی نداشتم ببینم. آنیکه شایع است در افواه و در زبانها، این است که نه، هرکسی که به مقام فرمانرانی و فرمانروایی رسید، برایشان محترم و معتبر است.
العبد
خوارج، زیر بهانهٔ حکومت الهی بود که میگفتند علیبنابیطالب باید نباشد. میگفتند «لا حُکمَ اِلّا لِلهِ» حکومت برای خداست. امیرالمؤمنین در جواب این میگوید «کَلِمَةُ حَقٍ یُرادُ بِها باطِلٌ» سخن، سخنِ درستیست، حاکم واقعاً خداست، آنکسیکه مقررات را میدهد و سررشتهٔ زندگی را به دست میگیرد، واقعاً خداست، اما شما میگویید «لا حُکمَ اِلّا لِلهِ» یا میگویید «لا اِمرَةَ اِلّا لِلهِ» قانون و حکومت برای خدا، مجری قانون کیست؟ آنهم شما میگویید که غیر خدا، کسی نباید مجری قانون باشد؟ بعد لذا در جواب این سخن میگوید: «لابُدَّ لِلنّاسِ مِن اَمیرٍ»، بالاخره انسانیت و جامعهٔ بشری امیر لازم دارد، حاکم و فرمانروا لازم دارد.
العبد
«اِستَعینوا بِالصَّبرِ وَ الصَّلاةِ» بهوسیلهٔ حربهٔ صبر بر دشمنان پیروز شوید، بهوسیلهٔ صبر هدفهای خودتان را از پیش ببرید، این معجزه برای صبر است، آن دستی که باید از آستین بیرون بیاید و کاری بکند، دست صبر انسانی است؛ صبر. ما صبر را هم بد معنا میکنیم. ما خیال کردیم صبر به این است که حالا بنشینیم ببینیم چگونه خواهد شد. بنده میگویم به شما چگونه خواهد شد، نمیخواهد بنشینیم ببینیم. اگر بدون فعالیت، بدون تلاش، بدون تپش نشستی، عاقبت، بدبختی است، ذلت است، خواری است، بیدینی است و بیدنیایی است. «خَسِرَ الدُّنیا وَ الآخِرَةَ ذلِک هُوَ الخُسرانُ المُبینُ»؛ اما اگر با صبر پیش رفتی، عاقبت هم دین است و هم دنیاست.
العبد
دین نمیگوید نیروهایت را متوقف بگذار، دین میگوید سرعت بگیر هرچه بیشتر، مسابقه بده هرچه زیادتر، اما بهسوی چه؟ بهسوی چیزی که شایستهٔ توست، نه بهسوی یک وجب آب و گِل، نه بهسوی فلان مبلغِ ناچیز، نه بهسوی زندگیِ مادی دنیا که هرچه باشد، برای تو کوچک و کم است. ای انسانِ بزرگ! بهسوی چیزی که با عظمت تو، با مقام تو سازگار باشد ـ که انسان عالیترینِ موجودات این جهان است، بزرگترینِ عظمتهای وجود، بعد از پروردگار، در همین کالبد کوچک و محدود است ای انسانِ بزرگ، سرعت بگیر، مسابقه بده، اما بهسوی چه؟ «اِلی مَغفِرَةٍ مِن رَبِّکم وَ جَنَّةٍ». سرعتت بهسوی مغفرت پروردگار باشد، بهسوی آن بهشت برین الهی باشد که همهٔ آسمانها درمقابل آن کوچکند، همهٔ زمین در برابر آن اندک است.
fati
نهفقط موسی، نهفقط پیغمبر خاتم، نهفقط عیسی، «اَرسَلنا رُسُلَنا» همهٔ پیغمبرها با این منظور و با این ایده و با این هدف فرستاده شدند. چیست آن هدف؟ «لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ» تا انسانها بر اساس قسط و عدل و داد زندگی بکنند. دین این است. اگر دینی دیدی که در جهت عکس فلسفهٔ ادیان حرکت میکند، بدان یا الهی نیست یا خرابش کردند.
کاربر ۲۲۱۶۷۶۹
اگر دینی را پیدا کردید که با ظالم ساخت، با مستبد همکاری کرد، با مظلوم یکلحظه کنار نیامد، یک گره از کار فروبستهٔ مردم نگشود، برای امروز و فردای مردم، خشخاشی، ذرةٌ مثقالی، سود نداشت؛ تو هم ازطرف ما وکیل، اگر چنین دینی را پیدا کردی، هرجا پیدا کردی، رَدّش کن، یکلحظه این دین را نپذیر. برای خاطر اینکه دین اگر از سوی خداست، اینجوری نیست. دینی که خدا میفرستد اَلَکی که نیست، نشانه دارد، خصوصیت دارد، مُهر استاندارد دارد
کاربر ۲۲۱۶۷۶۹
توحید همهچیز مکتب انبیا است. اعتقاد به توحید و وجود خدا و وحدانیت خدا هم تأمینکنندهٔ هدف نهایی و غایی انبیاست، و هم اینکه آن محیطی را که برای انسانسازی لازم میدانند، برای پیادهکردن کارخانهٔ آدمسازی؛ توحید بهترین و گویاترین شعار است؛ برای خاطر اینکه جامعهٔ توحیدی یعنی جامعهای که در آن، خدا فقط آقایی و خدایی میکند. هیچکس غیر خدا در آن خدایی نمیکند. هیچ موجودی در جامعهٔ توحیدی، تحمیل و تکلیف و قانونگذاری برای دیگران ندارد. هیچ موجود دیگری در جامعهٔ توحیدی، مردم را به اطاعت خود فرا نمیخواند، حتی پیغمبر؛ حتی پیغمبر که نمایندهٔ خداست.
العبد
معجزهٔ بزرگ نبوتها عبارت است از ساختن انسانهای خوب و مُتِحَلّی
العبد
پیغمبر، اول آتش به جان خودش زده شد، اول دل خودش متحول و منقلب شد، اول شورِ قیامت در باطن خودش بهوجود آمد که توانست دنیا را به شور قیامت بکشاند. توانست یک انسان درست کند که این انسان جانش را از دست بدهد، فکرش را از دست ندهد؛
العبد
بعثت بهمعنای برانگیختگیست. برانگیختگی یعنی چه؟ یعنی تحرک، حرکت بعد از رخوت و سستی و رکود. مردهای که سالیانی در گورستانی خوابیده و اجزای بدن او خاک شده، وقتی با قدرت پروردگار، در قیامت برمیخیزد، میگویند برانگیخته شد. «هَذا یَومُ البَعثِ» روز برانگیختگیست
العبد
حجم
۴٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۴۹۳ صفحه
حجم
۴٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۴۹۳ صفحه
قیمت:
۱۵,۰۰۰
تومان