بریدههایی از کتاب طرح کلی اندیشه ی اسلامی در قرآن
۴٫۷
(۵۳۷)
امام یعنی پیشوا، یعنی حاکم، یعنی زمامدار، یعنی آنکسیکه هرجا او برود، انسانها دنبالش میروند؛ که باید از سوی خدا باشد، عادل باشد، منصف باشد، بادین باشد، بااراده باشد
molkeiran
شیطان هر عنصریست که از خارج ِاز وجود آدمی، او را به کارهای شرارتآمیز و به کارهای فسادآمیز، به انحطاط، به پَستی، به زبونی، به ظلم، به بدی، به کجی وا میدارد؛ به او میگویند شیطان.
mohammadh_3
در تاریخ دقت کنید، با تاریخ یک خردهای مأنوس بشوید. اما بکوشید که از تاریخ، آنچه که در دلش هست، بگیرید. صرفاً به یک قصه سرودن، یک داستان گفتن، اکتفا نکنید از تاریخ.
mohammadh_3
شیطان هر عنصریست که از خارج ِاز وجود آدمی، او را به کارهای شرارتآمیز و به کارهای فسادآمیز، به انحطاط، به پَستی، به زبونی، به ظلم، به بدی، به کجی وا میدارد؛ به او میگویند شیطان.
mohammadh_3
آنوقتیکه میتوانید، مبارزه کنید، وقتی که دیدید دارید شکست میخورید، بازهم مبارزه کنید تا برسید به آن لحظهای که دیگر یقین میکنید که هان، حتماً شکست خواهید خورد، باز هم مبارزه کنید. وقتی در آن لحظهای که یقین دارید حتماً شکست میخورید، باز به تلاش و کوشش و مبارزهٔ خودتان ادامه دادید، آنوقت پیروزی و فتح نصیبتان خواهد شد.
mohammadh_3
بنده توصیهٔ بسیار اکیدم به همه، خواندن دعا و توجه به دعاهای مأثور از ائمه است در این دعاها این مطالب، مطالب روانی، آنچه که مربوط به روح انسان است، خیلی مورد توجه و دقت و تکیهٔ خاص قرار گرفته
ma.h
توحید از وحدت است، از مادهٔ وحدت، از ریشهٔ وحدت؛ یعنی یکی بودن. توحید صیغهٔ باب تفعیلش، بهقول ما طلبهها، میشود یکی کردن. توحید یعنی یکی کردن، واحد کردن، واحد ساختن. یعنی چه؟ یعنی خدایان متعدد را بهصورت خدای واحد درآوردن، جامعهٔ غیرتوحیدی را توحیدی کردن، مغز مشرک و دل مشرک را مغز موحد و دل موحد قراردادن. توحید، یکی کردن، همهاش تعهد است.
ma.h
تعهد توحید ازطرف یک موحد، درحقیقت خلاصه میشود در تعهد سازندگیِ یک دنیای توحیدی؛ تعهد توحید از نظر موحد و برای موحد، عبارت است از تعهدِ زدودن تمام آثار شرک؛ اینها تعهدات توحید است.
ma.h
ولایت یعنی بههمپیوستگی.
مؤمنین را اولیای یکدیگر میداند قرآن، آنکسانیکه دارای ایمان راستین هستند، همجبهگان و پیوستگان یکدیگرند و میگویند شیعه. از شیعه تعبیرِ مؤمن میشود در روایات.
molkeiran
جامعهٔ اسلامی یعنی آن جامعهای، آن تمدنی که در رأس آن جامعه خدا حکومت میکند، قوانین آن جامعه، قوانین خداییست، حدود الهی در آن جامعه جاری میشود، عزل و نصب را خدا میکند، در مخروط اجتماعی ـ اگر بهشکل مخروط فرض کنیم و ترسیم کنیم، همچنانیکه معمول و مرسوم عدهای از جامعهشناسهاست در رأس مخروط خداست و پایینتر از خدا، همهٔ انسانیت و همهٔ انسانها. تشکیلات را دین خدا بهوجود میآورد، قانون صلح و جنگ را مقررات الهی ایجاد میکند، روابط اجتماعی را، اقتصاد را، حکومت را، حقوق را، همه و همه و همه را دین خدا تعیین میکند و دین خدا اجرا میکند و دین خدا دنبال این قانون میایستد؛ این جامعهٔ اسلامیست.
molkeiran
کارخانهٔ انسانسازی، جامعه و نظام اسلامیست.
molkeiran
پیغمبر برای ساختن انسان، کارخانهٔ انسانسازی درست میکند. پیغمبر ترجیح میدهد که ده سال، بیست سال، دیرتر موفق بشود؛ اما آنچه میسازد، یک انسان و دو انسان و بیستتا انسان نباشد؛ کارخانهٔ انسانسازی درست کند که بهطور خودکار انسانِ کاملِ پیغمبرپسند تحویل بدهد. پس پیغمبر برای ساختن انسانها و به قِوام آوردن مایهٔ انسان، از کارخانهٔ انسانسازی استفاده میکند.
molkeiran
پیغمبر میآید برای بهتکاملرساندن انسان، میآید برای تخلّقدادن انسانها به اخلاقاللّه، میآید برای کاملکردن و بهاتمامرساندن مکارم اخلاق.
molkeiran
اساساً دین، بهمعنای ایجاد یک جبههبندی و صفبندی جدید است.
وقتیکه انسانها دارند زندگی میکنند در یک جامعهٔ جاهلی، پیغمبر که میآید در این جامعه، انسانهای همه مطیع و رام را، انسانهای همه به یکسو و یکجهت را دو دسته میکند؛ یک دسته را از این غِوایت، گمراهی، سرگشتگی نجات میدهد، راهشان را عوض میکند، میشوند دو دسته.
molkeiran
آنوقتی خداپرست بودن، موحد بودن، برای یک رهبر سیاسی، برای یک آدم معمولی، برای یک جامعه، برای یک ملت، برای یک جمعیت و یک گروه مهم است، مؤثر است، مفید است، لازم است، حیاتیست، که توحید را برای خاطر آثارش، برای خاطر آنچه بر توحید مترتب میشود، برای نظامی که توحید پیشنهاد میکند، برای شکلی از زندگی که توحید ارائه میدهد، برای این چیزهایش مطرح کنند و بفهمند و درک کنند
Zeynab
پیغمبر، در فضای جاهلی آن روز شالودهٔ اجتماع اسلامی را مثل پولادی مستحکم، با شکل و قالبی معیّن، ریخت. بعد انسانها را آورد در این قالب، انسانها را آورد در این مسیر و در این مجرا. و در این مسیر آوردن همان بود و آدم شدن و انسان شدن همان.
Zeynab
اگر دینی را پیدا کردید که با ظالم ساخت، با مستبد همکاری کرد، با مظلوم یکلحظه کنار نیامد، یک گره از کار فروبستهٔ مردم نگشود، برای امروز و فردای مردم، خشخاشی، ذرةٌ مثقالی، سود نداشت؛ تو هم ازطرف ما وکیل، اگر چنین دینی را پیدا کردی، هرجا پیدا کردی، رَدّش کن، یکلحظه این دین را نپذیر. برای خاطر اینکه دین اگر از سوی خداست، اینجوری نیست
Zeynab
اینها راههایی است که یک انسان بیخدا در بنبستها برایش مطرح میشود. وقتی به بنبست رسیدی، وقتی به جایی رسیدی که به نظرت میآید اینجا تَهِ کوچه است، راهی در بین نیست، بر روی مردم معمولی چند در باز میشود، درِ تسلیم، تسلیمِ دشمن شدن، درِ تسلیم، تسلیمِ حوادث شدن، تسلیمِ جریانِ طبیعی زندگی شدن، درِ خودکشی و انتحار، خود را نابود کردن و راحت شدن و احیاناً پشیمانیها، اما برای انسانِ باخدا درِ دیگری در بنبستها باز میشود که باز شدن آن در، درهای دیگر را، درهای شرافتکُش را به روی او میبندد. آن در، چه دری است؟ درِ توکل به خدا. میگویند اینجا بنبست است. میگویند خدایی که من میشناسم بنبست را هم میشکافد. بنبست چیست؟ ازنظر خدا بنبست نداریم ما. همهٔ بنبستها با دست قدرت خدا بُنباز است! راه دارد.
Zeynab
آنکسیکه توکل را دست بر روی دست گذاشتن، به امید آیندهٔ مجهول بیتلاش نشستن، ایمان خود را از نیروی خود سلب کردن، معنا میکند؛ آنکسیکه توکل را بهمعنای خط نسخی بر روی ارادهٔ انسان و قدرت او وانمود میکند؛ اینچنین آدمی یا توکل را نمیفهمد، اسلام سَرَش نمیشود، توکل را درک نمیکند، یا نه؛ میفهمد، شَرَف سَرَش نمیشود، میخواهد عوضی معنا کند، تا مردم بیتوکل بار بیایند، تا مردم عوضی بار بیایند.
Zeynab
آنوقتی کسی میتواند بگوید من به خدا مؤمن و معتقدم، که زندگی او و متنِ واقعیتِ وجود او، با آنکسیکه منکر خداست، تفاوتی داشته باشد. آنکسیکه امروز منکر خداست، عملش با عمل آنکسانیکه مدعی خدایند چه تفاوتی دارد؟ هر دو ظلم میکنند. هر دو در مادیات تا خرخره غرق شدند.
Zeynab
حجم
۴٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۴۹۳ صفحه
حجم
۴٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۴۹۳ صفحه
قیمت:
۱۵,۰۰۰
تومان