بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب بیت بازی | صفحه ۳ | طاقچه
تصویر جلد کتاب بیت بازی

بریده‌هایی از کتاب بیت بازی

ویراستار:مینا حامدی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۸از ۹۴ رأی
۳٫۸
(۹۴)
«نیست در شهر نگاری که دل ما ببرد» گشت عفت همه را باز فراری داده‌ست
(:Ne´gar:)
دست تنها ادعای کوه کندن کرده است من یقین دارم که این فرهاد شیرین می‌زند
Arezuwishi
«از قیل و قال مدرسه حالی دلم گرفت» مادر، چقدر مدرسه دولتی بد است
plato
مثل گردان‌های تخریب است کار فیسبوک چون‌که استعدادها را کشف و خنثی می‌کند
"Shfar"
«گویند رمز عشق مگویید و مشنوید» پسورد را ـ عزیز دلم ـ لو نمی‌دهند
(:Ne´gar:)
«چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی» ولی افسوس که گشت آمد و ما دررفتیم
"Shfar"
۵۲: ما اینیم «از نامه سیاه نترسم، که روز حشر» همراه خویش لاک غلط‌گیر می‌برم
miss_yalda
۵۹: رونق «بیا که رونق این کارخانه کم نشود» که هست شخص وزیر از سهامدارانش
miss_yalda
«آن ترک پریچهره که دوش از بر ما رفت» فردای همان روز خبر داد که لر بود
plato
«می خور که شیخ و حافظ و مفتی و محتسب» دارند پشت میکده پاسور می‌زنند
بهار قربانی
«در کوی نیکنامی ما را گذر ندادند» از بسکه گیر می‌داد نیروی انتظامی
سپیده
«تو را که حسن خداداد هست و حجله بخت» به حیرتم که چرا خواستگار کم داری
سپیده
«شاه ترکان سخن مدعیان می‌شنود» شاه لرها به گمانم سخن لرها را
ⓝⓐⓡⓖⓔⓢ
دست تنها ادعای کوه کندن کرده است من یقین دارم که این فرهاد شیرین می‌زند
Zahra h.Alami
«به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم» از آن تاریخ دینم کاملاً سوراخ سوراخ است
parisa_msi
«حکایت لب شیرین کلام فرهاد است» من از معین و ابی هم بدم نمی‌آید
"Shfar"
«من همان روز ز فرهاد طمع ببریدم» که طبیبان همه گفتند به او شیرین‌عقل
🌷
۱۵: غیرتمندی نگاه چپ به نوامیس دیگران نکنید حرمسرای خروس است مرغداری ما
سپیده
«زیر شمشیر غمش رقص‌کنان باید رفت» تا بگویند عجب رقص قشنگی دارد
Wariapk
دانش‌آموزان ما را بارها سوزانده‌اید ای بخاری‌های نفتی، معذرت‌خواهی کنید
ⓝⓐⓡⓖⓔⓢ

حجم

۴۱٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۸۸ صفحه

حجم

۴۱٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۸۸ صفحه

قیمت:
۱,۸۰۰
تومان