بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب بابا لنگ‌دراز | صفحه ۷ | طاقچه
۴٫۵
(۴۵۷)
دیروز یادم رفت این نامه را به پست بیندازم و حالا یک حاشیه‌ای اضافه می‌کنم. امروز صبح اسقفی برای ما صحبت کرد. حدس می‌زنید چه گفت؟ «حکمت بزرگی که انجیل به ما تعلیم داده است اینست، فقرا از این جهت خلق شده‌اند که برای دیگران مجال نیکوکاری به وجود آید!»
Pooria Mardani
بابا من سِرّ خوشبختی را پیدا کرده‌ام و آن اینست که برای «حال» زندگی کن. افسوس گذشته را خوردن و به انتظار آینده به سر بردن غلط است بلکه باید از این لحظه حداکثر استفاده را کرد. من می‌‌خواهم هر ثانیه از زندگیم را خوش باشم و می‌خواهم وقتی که خوش هستم بدانم که خوش هستم. بعضی‌ها زندگی نمی‌کنند، مسابقه‌ی دو گذاشته‌اند، می‌‌خواهند به هدفی که در افق دوردست است برسند و درحالی‌که نفسشان به شماره افتاده می‌‌دوند و زیبایی‌های اطراف خود را نمی‌بینند.
DanielNemati
«حکمت بزرگی که انجیل به ما تعلیم داده است اینست، فقرا از این جهت خلق شده‌اند که برای دیگران مجال نیکوکاری به وجود آید!»
علی
می‌دانید بابا، من معتقدم که مهم‌ترین خصوصیت آدمی قوه‌ی تخیل و تصور است، برای این‌که آدم می‌تواند خودش را به جای دیگری فرض کند.
«Ashkan»
از دیدن یک نفر که زبان مرا بفهمد خوشحال می‌شوم.
kosar
شما و خدای مهربان بیش از آن‌چه من لیاقت دارم به من محبت کرده‌اید،
زهرآ
بدون شک بابا خوشی‌ها عادلانه تقسیم نشده.
جو مارچ
اگر شوهر و ۱۲ بچه‌ام در اثر زلزله در عرض یک روز زیر خاک بروند، روز بعد با قیافه‌ای باز و متبسّم عقبِ شوهر دیگر می‌گردم.
Fatima
می‌خواستم از خوشحالی فریاد بزنم ولی بغض گلویم را گرفته بود.
j
به نظر من این کمال بی‌ادبی است که آدم دیگران را نادیده بگیرد و چنین وانمود کند که خودش تنها فرد قابل اهمیت است.
B.A.H.A.R
واقعاً اگر انسان بتواند در ییلاق زندگی کند در شهر ماندن دیوانگی است.
:)
می‌خواهم به خودم تلقین کنم که زندگی یک صحنه بازی است و من باید آن را با مهارت بازی کنم، و اگر ببرم یا ببازم، در هر حال شانه‌ها را بالا بیندازم و بخندم.
:)
حالا من اگر بخواهم شما را «آقای عزیز از دخترها بیزار» خطاب کنم اهانتی است نسبت به خودم، اگر بگویم «آقای متمول عزیز» این برای شما موهن است، مثل این‌که پول مهم‌ترین چیزاهاست، از کجا معلوم که انسان همه‌ی عمر غنی بماند، ولی آن‌چه مسلم است شما همیشه دارای این لنگ‌های دراز خواهید بود لذا من تصمیم گرفته‌ام که شما را بابا لنگ‌دراز خطاب کنم. امیدوارم به شما برنخورد.
:)
با این همه مناظر زیبا در اطراف و غذاهای فراوان و خوشمزه و یک تختخواب راحت، یک دسته کاغذ، یک دوات بزرگ جوهر دیگر از دنیا چه می‌خواهم؟
جو مارچ
من یک عهد غیرقابل‌نقض با خود بسته‌ام که هر چه تکلیف داشته باشم هرگز، هرگز، هرگز شب درس حاضر نکنم، و در عوض کتاب‌های معمولی بخوانم و این خیلی لازم است برای این‌که ۱۸ سال توخالی پشت سر گذاشته‌ام که بایستی آن را پر کنم. من حالا می‌فهمم که چقدر از قافله عقب هستم.
جو مارچ
خوشبختانه آقای... همین... این آقایی که الان رفتند خیلی شوخ‌طبع و ظریف‌‌‌پسندند و به خاطر همین انشاء مزخرف می‌خواهد تو را به دانشکده بفرستد.» چشم‌های جروشا گرد شد، خیره شد و پرسید: «به دانشکده؟» مادام لیپت سری به اثبات تکان داد و گفت: «به همین منظور بود که بعد از رفتن دیگران به دفتر آمدند تا راجع به شرایط این کار گفتگو کنند، به نظر من شرایط عجیبی است ـ این آقا معتقدند که قوه‌ی ابتکار تو قوی است و به همین جهت می‌خواهند وسایل تربیت تو را فراهم کنند که نویسنده بشوی.» «نویسنده.» حالت رخوتی به جروشا دست داد و فکر کرد خواب می‌بیند.
Emily
یک‌شنبه بابا لنگ‌دراز عزیز، مضحک نیست؟‌ دیروز بعدازظهر شروع کردم که به شما نامه بنویسم و همین که «بابا لنگ‌دراز عزیز» را نوشتم یادم آمد که قول داده‌ام برای شام توت‌فرنگی بچینم، لذا کاغذ را روی میز گذاشتم و رفتم و امروز وقتی که به سراغ آن آمدم، فکر می‌کنید چه روی کاغذ نشسته بود؟‌ یک بابا لنگ‌دراز واقعی! من هم یک لنگ آن را با ملایمت گرفتم، و از پنجره بیرون انداختم. به هیچ قیمتی من آن را اذیت نمی‌کردم برای این‌که مرا به یاد شما می‌انداخت.
book 🦔 worm
تحصیل چه کار پوچی است.
Rozhan
. شکر خدا که من هیچ خدایی را از هیچ‌کس به ارث نبرده‌ام. من آزادم که خدای خود را آن‌طور که دلم می‌خواهد مجسم و انتخاب کنم. خدای من، مهربان، بخشنده، دلسوز، چیزفهم اتفاقاً خیلی هم شوخ است.
|ݐ.الف
خیلی مشکل است که آدم بخواهد تمام وقت مواظب خود باشد تا آن‌چه را احساس می‌کند نگوید.
|ݐ.الف

حجم

۸۶۱٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۶۸ صفحه

حجم

۸۶۱٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۶۸ صفحه

قیمت:
۱۵,۰۰۰
۷,۵۰۰
۵۰%
تومان