بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب بابا لنگ‌دراز | صفحه ۲۲ | طاقچه
۴٫۵
(۴۵۶)
من فقط سه چیز راجع به شما می‌دانم: ۱ـ شما قدبلندید. ۲ ـ شما متمولید. ۳ـ شما از دخترها بیزارید. حالا من اگر بخواهم شما را «آقای عزیز از دخترها بیزار» خطاب کنم اهانتی است نسبت به خودم، اگر بگویم «آقای متمول عزیز» این برای شما موهن است، مثل این‌که پول مهم‌ترین چیزاهاست، از کجا معلوم که انسان همه‌ی عمر غنی بماند، ولی آن‌چه مسلم است شما همیشه دارای این لنگ‌های دراز خواهید بود لذا من تصمیم گرفته‌ام که شما را بابا لنگ‌دراز خطاب کنم. امیدوارم به شما برنخورد. این شوخی بین ما دو نفر خواهد بود و به مادام لیپت هم نخواهیم گفت.
ز.م
آخر شما را به خدا چگونه نسبت به کسی که اسم خود را ژان اسمیت می‌گذارد احترام به جا بیاورم؟ این هم شد اسم؛ چرا اسمی انتخاب نکردید که کمی باشخصیت‌تر باشد؟
ز.م
قوه‌ی تخیل جروشا خیلی قوی بود به‌طوری که مادام لیپت معتقد بود در آینده برای وی ایجاد دردسر خواهد کرد.
ز.م
وقتی که کسی عقیده به تقدیر داشته باشد طبیعی است که می‌نشیند و می‌گوید: «هر چه خدا بخواهد همان است.»
me
می‌دانید بابا، من معتقدم که مهم‌ترین خصوصیت آدمی قوه‌ی تخیل و تصور است، برای این‌که آدم می‌تواند خودش را به جای دیگری فرض کند. این خصوصیت آدم را مهربان و دلسوز و فهمیده می‌کند
me
آدم هوس چیزهایی که مزه‌اش را نچشیده هرگز نمی‌کند، ولی بعد از این‌که یک بار مزه‌ی نعمتی را چشید آن‌وقت دیگر محرومیت از آن مشکل است.
|ݐ.الف
«آن‌قدر در دنیا چیزهای جوراجور هست، که یقیناً همه ما مثل پادشاه سعادتمند خواهیم بود.»
|ݐ.الف
در این‌جا ۶ تا گوساله داریم که من آن‌ها را اسم‌گذاری کرده‌ام: ۱ـ ‌سیلویا برای این‌که در جنگل به دنیا آمده. ۲ـ لسبیا ۳ـ سالی ۴ـ‌ ژولیا ۵‌ـ جودی ۶ـ بابا لنگ‌دراز مانعی که ندارد؟
|ݐ.الف
می‌خواهم به خودم تلقین کنم که زندگی یک صحنه بازی است و من باید آن را با مهارت بازی کنم، و اگر ببرم یا ببازم، در هر حال شانه‌ها را بالا بیندازم و بخندم
|ݐ.الف
تنها عاملی که مانع از قورباغه جمع کردن من می‌شود اینست که در این‌جا هیچ قانونی جمع کردن قورباغه را منع نکرده است.
|ݐ.الف
شاید صحیح نباشد که من بنویسم «با یک دنیا محبت» اگر چنین است معذرت می‌خواهم، ولی آخر من باید یک نفر را دوست بدارم و باید بین شما و مادام لیپت یکی را انتخاب کنم بنابراین بابا جون عزیزم، شما باید این بار را به دوش بکشید برای این‌که من نمی‌توانم مادام لیپت را دوست بدارم.
|ݐ.الف
من فقط سه چیز راجع به شما می‌دانم: ۱ـ شما قدبلندید. ۲ ـ شما متمولید. ۳ـ شما از دخترها بیزارید. حالا من اگر بخواهم شما را «آقای عزیز از دخترها بیزار» خطاب کنم اهانتی است نسبت به خودم، اگر بگویم «آقای متمول عزیز» این برای شما موهن است، مثل این‌که پول مهم‌ترین چیزاهاست، از کجا معلوم که انسان همه‌ی عمر غنی بماند، ولی آن‌چه مسلم است شما همیشه دارای این لنگ‌های دراز خواهید بود لذا من تصمیم گرفته‌ام که شما را بابا لنگ‌دراز خطاب کنم
|ݐ.الف
من سِرّ خوشبختی را پیدا کرده‌ام و آن اینست که برای «حال» زندگی کن. افسوس گذشته را خوردن و به انتظار آینده به سر بردن غلط است بلکه باید از این لحظه حداکثر استفاده را کرد.
مارتینوس بایرینک
۱۶ اکتبر بابا لنگ‌دراز بسیار عزیزم، البته می‌آیم بابا ساعت چهار و نیم روز چهارشنبه. البته که می‌توانم راه را پیدا کنم، من سه دفعه به نیویورک رفته‌ام و بچه هم نیستم، باور نمی‌کنم که شما را حقیقتاً خواهم دید، آن‌قدر من راجع به شما فکر کرده‌ام که نمی‌توانم باور کنم که شما از گوشت و استخوان ساخته شده‌اید و قابل لمس هستید. این منتهای لطف و محبت است که با این کسالتی که دارید به خاطر من خود را به زحمت بیندازید. مواظب باشید سرما نخورید، هوای پاییز خطرناک است. با یک‌دنیا محبت
عضوی از قبیله لیلی ها
آدم وقتی که راجع به موضوعی که اطلاع دارد صحبت کند یا بنویسد می‌تواند حرف خود را به دیگران بقبولاند و مؤثر واقع شود.
samin
برای من کافی نیست که در امتحانات قبول شوم بلکه باید خوب قبول بشوم،
samin
بابا من سِرّ خوشبختی را پیدا کرده‌ام و آن اینست که برای «حال» زندگی کن. افسوس گذشته را خوردن و به انتظار آینده به سر بردن غلط است بلکه باید از این لحظه حداکثر استفاده را کرد. من می‌‌خواهم هر ثانیه از زندگیم را خوش باشم و می‌خواهم وقتی که خوش هستم بدانم که خوش هستم.
samin
افتادگی یا تسلیم و رضا یا هر چه می‌خواهید اسمش را بگذارید علامت سستی و درماندگی است.
itshirin
تنها عاملی که مانع از قورباغه جمع کردن من می‌شود اینست که در این‌جا هیچ قانونی جمع کردن قورباغه را منع نکرده است.
مهشید احمدی
خیلی مشکل است که آدم بخواهد تمام وقت مواظب خود باشد تا آن‌چه را احساس می‌کند نگوید. من طبعاً دوست دارم درد دل خود را بگویم، اگر شما را نداشتم تا همه چیز را برایتان بگویم دق می‌کردم.
Tala Ramezani

حجم

۸۶۱٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۶۸ صفحه

حجم

۸۶۱٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۶۸ صفحه

قیمت:
۱۵,۰۰۰
۷,۵۰۰
۵۰%
تومان