تونیک، دامنهای تا زانو، و شلوارهای چسبان تا مچ پا. اول از همه الیزابت استنتن مشتاقانه این لباسها را پوشید تا بتواند بهراحتی کار خانهاش را انجام بدهد، همانطور که امروزه یک زن جوان شاید شلوار و دامنی گشاد بپوشد.
اما وقتی فمینیستها تصمیم گرفتند به عنوان نماد آزادیشان لباسهای بلومر را به تن کنند، متلکهای روزنامهها، ولگردهای گوشهٔ خیابان، و پسربچهها برای احساسات زنانهشان تحملناپذیر شد. الیزابت استنتن با گفتن اینکه «ما این لباس را برای آزادی بیشتر به تن کردیم، اما آزادی جسمانی در مقایسهٔ با اسارت روانی چیست؟» دست از پوشیدن بلومر برداشت. بسیاری هم مانند لوسی استن به یک دلیل زنانه از پوشیدن این لباسها صرفنظر کردند: چندان زیبنده نیست، مگر برای خود خانم بلومر بسیار ریزنقش و زیبا.
اما، باید بر آن نزاکت پست در اذهان مردان، در اذهان سایر زنان، و در اذهان خودشان غلبه میشد. وقتی تصمیم گرفتند که بهنفع حقوق زنان متأهل برای مالکیت اموال امضا جمع کنند، نیمی از اوقات، حتا زنان با حرفهایی کوتهنظرانه، که شوهر دارند، که محتاج قانونی نیستند که حفاظتشان کند، در را به رویشان میکوبیدند.
:)