بریده‌هایی از کتاب ثروت درون

آن چیزی که هرروز به زندگی ما جهت می‌دهد، ارزش‌هایی هستند که سال‌ها در وجود ما شکل‌گرفته‌اند.

زندگی شما به سمتی خواهد رفت که با بالاترین ارزش‌های شما شباهت داشته باشد.

تعریف دیگری از شغل وجود دارد که هرکس آن را تجربه کند، در کنار کسب درآمد احساس آرامش و لذت نیز خواهد داشت. بنابراین شغل یعنی بخشی از زندگی که باید از آن لذت برد.

برای یک بار هم که شده با بهانه‌ها تسویه‌حساب کنید.

اما به‌عکس کسانی که هیچ مقصودی از زندگی ندارند، به‌شدت به نظر دیگران وابسته هستند، از نحوهٔ لباس پوشیدن، خرید خودرو و سبک زندگی تا انجام امور معنوی آن‌ها برای جلب نظر دیگران است

کافی است قدم اول را بردارید تا قدم دوم به شما گفته شود.

درواقع برای هر باور محدودکننده‌ای که وجود دارد، ده‌ها نمونه موفق وجود دارد که می‌توان با دیدن یا خواندن زندگی‌نامهٔ آن‌ها به باور محدودکننده، آرام‌آرام پایان داد.

زمانی که هدف را به‌صورت واضح و مشخص مکتوب کردیم، قدرت و انرژی بیشتری برای رسیدن به آن داریم و احتمال رسیدن به آن، به‌مراتب افزایش پیدا می‌کند.

با چشم‌دوختن به مقصود زندگی باید اهداف تدوین شوند.

افراد چندپتانسیلی‌ها باید در نظر داشته باشند که بین جستجوگر بودن و آزمودن رشته‌های مختلف و همچنین پیشرفت شغلی یک تعادل برقرار کنند، یعنی نباید همه‌چیز را برای کنجکاوی یا برای کسب درآمد انتخاب کنند.

افرادی که نمی‌دانند که از زندگی چه می‌خواهند، می‌توانند از طریق ناخواسته‌ها به خواسته‌های خود برسند.

درواقع تنش و تضادهایی که هرروزه به وجود می‌آید، به‌صورت غیرمستقیم با فرد صحبت می‌کند و به او می‌گوید که چه می‌خواهد. کاری که باید انجام دهد، این است که از دل ناخواسته‌ها، خواسته‌ها را پیدا و آن‌ها را یادداشت نماید، نه اینکه مجدد روی ناخواسته‌ها تمرکز کند.

باید بدانیم که ما دارای چه ارزش‌هایی هستیم و کدام ارزش در درون ما جایگاه بالاتری دارد.

شما باید سختی‌های کارتان را بپذیرید و به حل آن بپردازید.

وقتی شما به‌صورت مستمر و هرروزه قدم‌های کوچک اما منظمی بردارید، بعد از چند ماه شما می‌توانید حرفی برای گفتن داشته باشید.

مهم نیست که شما چقدر هدفتان بزرگ است، بلکه مهم این است که با خلاقیت خودتان راه‌حلی برایش بسازید.

کسی که اشتیاق سوزان دارد یا راهی پیدا می‌کند یا راهی می‌سازد.

افرادی که علاقهٔ واقعی خودشان را پیدا کردند، این باور که من پول ندارم، پس شروع نمی‌کنم را درک نمی‌کنند. این افراد هر لحظه به‌دنبال راهکار و ایده‌پردازی هستند و فرصت‌ها را برای خودشان به وجود می‌آورند.