بریدههایی از کتاب اینترنت ما؛ اطلاعات زیاد و فهم کم در عصر کلانداده
۳٫۷
(۱۳)
گوگل آنقدر خوب ما را میشناسد که جملههای نیمهتماممان را تمام میکند.
محمدرضا میرباقری
صورت زندگی دیجیتالی ما دانش ما را توسعه میدهد و در عین حال، مانع از دستیابی ما به دانش میشود.
محمدرضا میرباقری
روزگاری عادت داشتیم بگوییم دیدن همانا و باور کردن همانا؛ اما حالا ممکن است بگوییم «گوگل کردن همانا و باور کردن همانا».
محمدرضا میرباقری
ما در روزگاری زندگی میکنیم که بدل خودمان را در فضای مجازی ساختهایم.
محمدرضا میرباقری
که آنچه شما باور دارید، بر آنچه مشاهده میکنید تأثیر میگذارد.
ریحانه شاکر
سیاست دانش به قدرتی اشاره دارد که مشخص میکند چه کسی میتواند بداند و چه چیزی باید دانسته شود.
محمدرضا میرباقری
عصر اطلاعات دیگر به پایان رسیده است. حالا ما در عصر شبکه میزییم، عصری که اطلاعات نه در بستههای مجزا از یکدیگر، بلکه در یک کلِ ساختارمند، ارسال و دریافت میشود.
محمدرضا میرباقری
هرچند صورت زندگی دیجیتالی ما فکتها و اطلاعات بیشتری به ما میدهد، اما در عرصهٔ ایجاد فهمِ بیشتر برای ما توفیق چندانی نداشته است.
محمدرضا میرباقری
همهٔ چیزی که میدانم این است که چیزی نمیدانم.
محمدرضا میرباقری
کانت میگفت: «روشنگری یعنی داشتن شهامت کافی برای آنکه انسان خود بیندیشد.»
امیدکربلایی
تکنولوژی آنقدر با فرهنگمان آمیخته شده و آنقدر با صورت زندگیمان پیوند خورده است که حتی اگر ملتفت شویم که واقعا چقدر به این نوع تکنولوژیها وابستهایم، باز هم دل کندن و جدا شدن از آنها سخت و طاقتفرساست.
محمدرضا میرباقری
سال ۱۹۶۵، ادوارد جی. بلوستین در مقالهای ادعا کرد که عیب اساسی تجاوز به حریم خصوصی این نیست که عامدانه افراد را دچار رنج ذهنی میکند، بلکه اصل ماجرا در این است که به عزت و کرامت انسان ضربه میزند و شخصبودگی او را زیر سؤال میبرد. هرچند شُنود و ورود به خانهٔ هر انسان منجر به رنج و محنت او میشود، اما علت غلط بودنِ این جنس تجاوزات فقط همین رنج و محنت نیست. این تجاوزات غلطاند، چون فردیت انسان را از معنا تهی میکنند حتی اگر به فرد ضربهٔ احساسی وارد نکنند.
رها
شواهد و مدارکی موجود است که در حال حاضر نیز در چنین محیطی زندگی میکنیم. اینترنت با ارائهٔ اطلاعات بیشتر به ما نهتنها باعث شده است که موضوعات اختلافی بیشتری پیش رویمان باشند، بلکه این امکان را فراهم کرده است که بهراحتی منابعی را انتخاب کنیم که مؤید آرای کنونیمان هستند. این وضعیت نیز ممکن است اختلافات ما را به هزارتوهایی بیانتها تبدیل کند.
رها
دانشِ بیشتر لزوما به فهمِ بیشتر منجر نمیشود.
محمدرضا میرباقری
سایبورگ کردن انسانها، دیگر یک فانتزی و تخیل نیست.
محمدرضا میرباقری
همانطور که پاول بلومِ روانشناس خاطرنشان کرده است، احتمالا همین تأملات و کنکاشهای عقلانی میتوانند منجر به ایجاد مفاهیم جدید اخلاقی شوند، مثلا مفاهیمی مثل حقوق بشر یا این ایده که همهٔ انسانها باید در برابر قانون مساوی و برابر باشند. غالبا تطورات مفاهیم اخلاقی تغییراتی هستند که با مقاومت داوریهای «شهودی» و «احساسی» برآمده از فرهنگها مواجه میشوند، اما نهایتا از پسِ این مقاومت برمیآیند.
☆Nostalgia☆
به قول سو هالپرن که از افرادی است که نکتهبینانه دربارهٔ عصر دیجیتالی کار میکند، «اینترنت اشیا بهترین موقعیت برای تقویت و گسترش نظارتهای حکومتی را فراهم میکند. در جهان اینترنت اشیا، ماشینتان، بخاریتان، یخچالتان، اپلیکیشنهای تناسب اندامتان، کارت اعتباریتان، دستگاه تلویزیونتان، سایبان پنجرههایتان، ترازویتان، داروهایتان، دوربینتان، دستگاه سنجش ضربان قلبتان، مسواک برقیتان، ماشین لباسشوییتان و البته گوشی تلفنتان جریان پیوستهای از دادهها را تولید میکنند، جریانی که عمدتا خارج از دسترس افراد معمولی اما در دسترس کسانی است که مایلاند برای آن پول بپردازند یا به طریقی بر آن دادهها سیطره پیدا کنند.»
رها
درست است که عصبرسانه فقط در ساحت داستانهای علمیتخیلی قابلطرح است، اما آنقدرها هم که فکر میکنید، دور از ما نیست. در روزگار ما، مهاجرت تکنولوژی به درون بدنهای ما، یعنی همان سایبورگ کردن انسانها، دیگر یک فانتزی و تخیل نیست. و البته عجیب نیست که چنین امکاناتی چشم شرکتهایی مثل گوگل را بگیرد. مثلا در کتاب اخیر استیون لوی به نام در کلاف، نقل قولی از لری پیج، مدیرعامل گوگل، آمده که از این قرار است: «وقتی دربارهٔ چیزی فکری میکنید و اطلاع چندانی از آن ندارید، به طور خودکار اطلاعاتی دربارهٔ آن کسب خواهید کرد... درواقع تراشهای در بدن شما کاشته میشود که هروقت به موضوعی فکر میکنید، بلافاصله پاسخ را به شما میدهد.»
foad fahmide
واضح و مبرهن است که دیوارهای زندگی دیجیتالی ما دستیابی به دانش عینی را سختتر کرده و نهایتا واضح و مبرهن است که اینترنت شیوهٔ دانستنی را ترویج میکند که در آن، فرد منفعلتر و گوشبهفرمانتر است. درست مانند آدمهای کذایی عصبرسانهدار، ما هم در معرض این خطر هستیم که بیش از اندازه بر شیوهٔ خاصی از دسترسی به جهان تکیه کنیم و بقیهٔ حواس و شیوهها را کنار بگذاریم.
nazanin
بعضیها هم ممکن است بگویند که: «هیچ صدق عینیای در کار نیست!» همهٔ کتابها به کتابهای دیگر وابستهاند. بااینحال بعضیها هم اعلام میکنند که تمسک به کتب مرجع و ثبت نقل قولها و استانداردهای عقلانی هیچ فایدهای ندارند، بلکه فقط ایمان به یک کتاب صادق است که میتواند این بحران را حل کند. چنین واکنشهایی قبیلهقبیله شدن را افزایش میدهد و به دنبال آن، حرف کسانی خریدار پیدا میکند که معتقدند تنها گزینه برای حل این دستهدسته شدن این است که کتابهای قبایل دیگر را بسوزانیم.
شواهد و مدارکی موجود است که در حال حاضر نیز در چنین محیطی زندگی میکنیم. اینترنت با ارائهٔ اطلاعات بیشتر به ما نهتنها باعث شده است که موضوعات اختلافی بیشتری پیش رویمان باشند، بلکه این امکان را فراهم کرده است که بهراحتی منابعی را انتخاب کنیم که مؤید آرای کنونیمان هستند. این وضعیت نیز ممکن است اختلافات ما را به هزارتوهایی بیانتها تبدیل کند.
☆Nostalgia☆
حجم
۳۱۸٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۴۳۸ صفحه
حجم
۳۱۸٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۴۳۸ صفحه
قیمت:
۳۵,۰۰۰
تومان