بریدههایی از کتاب ایهام
۴٫۰
(۲۲۵)
ضعف و عاشقی نسبت مستقیمی با هم دارند. هرچه نسبت به یک نفر ضعیفتر شوی، یعنی داری بیشتر عاشقش میشوی. اصلاً تماماً میشوی نیاز. حقیر میشوی در برابر وجود او. منتظری که او کاری بخواهد انجام دهد، تو کمکش کنی. چیزی بخواهد، تو برایش فراهم کنی. هرکاری میتوانی و نمیتوانی برایش انجام دهی. هرچه محبتت پنهانیتر باشد، عیار عشقت هم بالاتر میرود. اصلاً از یک جایی به بعد، دلت نمیخواهد او بفهمد چه برایش گذاشتهای! از یک جایی به بعد همهچیز سخت میشود و ضعیفشدن، از همهچیز سختتر است. چون از طرفی درون آدم گُر گرفته است و سرتاپا شامل محبت معشوق شدهاست و از طرفی هم غرورش اجازهٔ انجام بعضی از کارها را نمیدهد... این کشمکش، روزی به پیروزی یکی از این دو منتهی میشود. عیارت اگر بالا باشد، اگر صادقانه محبت ورزیدهباشی، درونت پیروز میشود...
Atikh
قبل از تو هر چیزی معنای خودش را داشت. بعد از تو همهچیز معنای تو را به خودش گرفت!
Mary gholami
چرا باید منتظر شمارهدادن و قرار گذاشتن باشم در حالی که این کارها را بد میدانم؟!...
دیدن روی تو ظلم است و ندیدن مشکل است
چیدن این گل گناه است و نچیدن مشکل است
Jimbo Market
قبل از تو هر چیزی معنای خودش را داشت. بعد از تو همهچیز معنای تو را به خودش گرفت! حالا هرچیزی بهانهایست برای اینکه یاد تو را در دل من زنده کند.
Z.k95
کارمان که تمام شد، تشکر کردم و گفتی:
خواهش میکنم. فعلاً...
و چه آتشی در دلم بهپا شدهبود برای همین یک فعلاً! فعلاً یک کلمهٔ ساده نیست! فعلاً در خودش ادامهداشتن را نشان میدهد؛ یعنی تا الان هرچه بوده، باز هم ادامه خواهد داشت! یعنی فعلاً میروم تا بعد دوباره هم را ببینیم! یا دوباره باهم صحبت کنیم! چه چیزها که در خیالم با همین یک کلمه ساختم...
n re
میدانی! قبل از تو هر چیزی معنای خودش را داشت. بعد از تو همهچیز معنای تو را به خودش گرفت! حالا هرچیزی بهانهایست برای اینکه یاد تو را در دل من زنده کند. گل، ماه، رود، سرو... هر چیزی و هر مفهومی که شاعران از آنها وام میگیرند... ردپای تو در همهٔ این مفاهیم دیده میشود...
n re
از طرفی تمام لغات این مکالمه، منطقی و سادهاند، بدون کوچکترین احساسی! اما باید اقرار کنم که برای من مطلوب و جذاباند. حتی برای یک حرف «م» هم ذوق کردهام! آنجایی که آخرین کلمه را گفتی: ممنونم! میتوانستی بگویی ممنون. میتوانستی بگویی ممنونیم! به هرحال یک تیم هستید دیگر. اما این کلمه، یک کلمهٔ شخصی است... مالکیت دارد. یعنی من ممنون هستم! به هر حال طرفت یک آدم ادبیاتی است! هر واژه و هجایی برای خودش معنایی دارد! اصلاً به این چیزها فکر میکنی؟!...
لیلا
کسی که حاجت برادر دینی خود را برآورده کند، مانند کسی است که همه عمر، خدا را عبادت کرده باشد...!
ح. دوست حافظ
تمام دانشجویان ادبیات مثل من برای هر شعری اینقدر وقت میگذارند؟! چقدر پر از سؤال شدهام این روزها...
Mahtab
چشمت به چشم ما و دلت پیش دیگریست
جای گلایه نیست که این رسم دلبریست
هر کس گذشت از نظرت در دلت نشست!
تنـها گنـاه آینـهها زودباوریست
مِهرت به خلق بیشتر از جِور بر من است
سهـم برابر همگان نابرابریست
دشنام یا دعای تو در حق من یکیست
ای آفتـاب هر چه کنی ذرهپروریست
ساحل جواب سرزنش موج را نداد
گاهی فقط سکوت سزای سبکسریست
Mahtab
حجم
۱۲۷٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه
حجم
۱۲۷٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه
قیمت:
۱۵,۰۰۰
۷,۵۰۰۵۰%
تومان