بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب هبذول | طاقچه
کتاب هبذول اثر امید کوره‌چی

بریده‌هایی از کتاب هبذول

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۱از ۶۲ رأی
۴٫۱
(۶۲)
هرچه بیشتر از عمرت می‌گذرد، زیستن سخت‌تر می‌شود گویی دردها به همراه تو بالغ می‌شوند
سروش
یه قانونی هست که خیلی بدرد می‌خوره... بیست و پنجمین قانون که می‌گه؛ هرکی به معنای اسمش برسه، به اون نهایتی که باید می‌رسیده، رسیده...
maria
استاد ماذر می‌گفت؛ «اگر برای دلت قدمی برنداری، همیشه پشیمان خواهی ماند و آنگاه افسوس هرگز رهایت نمی‌کند»!
م.ظ.دهدزی
مگر این عمر اندک چقدر است که بخواهیم با هم بودن را به فرداها گره بزنیم
جواد لک
اگر رؤیایی در ذهن داشته باشی، اجل معلق (۱۶) شرم می‌کند از اینکه جانت را بگیرد که رؤیا حرز ناامیدی است
سروش
من قسم می‌خورم اگر عاشقی بتواند وصال معشوق را تصور کند، هرگز عاشق نبوده و هوس وجودش را پر کرده، مگر می‌شود کهتر بتواند در مهتر بپیوندد!
ویکتـوریـا
تن مرد نورانی پر بود از زخم شمشیر و جراحت نیزه انگار تمام آن سپاه سیاه به مرد نورانی حمله می‌کردند و به او زخم می‌زدند، مردی که خورشید تاب روشنای چهره‌اش را نداشت، مردی با قامت افراشته اما تن خسته که یکه و تنها با تمام آن سپاه می‌جنگید در حالی که بدنش پاره پاره بود از شکاف تیر و دشنه، و زخم‌های بسیاری تمام بدنش را فرا گرفته بود
SimorQ
انتظار هرچیزی را اصیل می‌کند
SimorQ
عاشق، نه وصل می‌خواهد و نه رسیدن، عاشق فقط حضور معشوق را می‌خواهد، و من قسم می‌خورم اگر عاشقی بتواند وصال معشوق را تصور کند، هرگز عاشق نبوده و هوس وجودش را پر کرده، مگر می‌شود کهتر بتواند در مهتر بپیوندد
Akbar Aghaii
«اگر رؤیایی در ذهن داشته باشی، اجل معلق (۱۶) شرم می‌کند از اینکه جانت را بگیرد که رؤیا حرز ناامیدی است».
زهرا داودی

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۴۸۴ صفحه

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۴۸۴ صفحه

صفحه قبل
۱
۲
...
۶صفحه بعد