بریدههایی از کتاب جاذبه و دافعه علی (علیه السلام)
۴٫۶
(۲۶۲)
حق و باطل را با میزان قدر و شخصیت افراد نمیشود شناخت. این صحیح نیست که تو اول شخصیتهایی را مقیاس قرار دهی و بعد حق و باطل را با این مقیاسها بسنجی: فلان چیز حق است چون فلان و فلان با آن موافقند و فلان چیز باطل است چون فلان و فلان با آن مخالف. نه، اشخاص نباید مقیاس حق و باطل قرار گیرند؛ این حق و باطل است که باید مقیاس اشخاص و شخصیت آنان باشند.
یعنی باید حقشناس و باطلشناس باشی نه اشخاص و شخصیت شناس؛ افراد را (خواه شخصیتهای بزرگ و خواه شخصیتهای کوچک) با حق مقایسه کنی، اگر با آن منطبق شدند شخصیتشان را بپذیری و الاّ نه.
محمدحسین
علی همچون قوانین فطرت است که جاودانه میمانند.
مهدی
وقتی که به سیره نبوی مراجعه میکنیم میبینیم آن حضرت در تمام دوره سیزده ساله مکه به احدی اجازه جهاد و حتی دفاع نداد، تا آنجا که واقعا مسلمانان به تنگ آمدند و با اجازه آن حضرت گروهی به حبشه مهاجرت کردند، اما سایرین ماندند و زجر کشیدند. تنها در سال دوم مدینه بود که رخصت جهاد داده شد.
در دوره مکه مسلمانان تعلیمات دیدند، با روح اسلام آشنا شدند، ثقافت اسلامی در اعماق روحشان نفوذ یافت. نتیجه این شد که پس از ورود در مدینه هرکدام یک مبلّغ واقعی اسلام بودند و رسول اکرم که آنها را به اطراف و اکناف میفرستاد، خوب از عهده برمیآمدند. هنگامی هم که به جهاد میرفتند میدانستند برای چه هدف و ایدهای میجنگند. به تعبیر امیرالمؤمنین علیهالسلام:
حَمَلوا بَصائِرَهُمْ عَلی اَسْیافِهِمْ.
همانا بصیرتها و اندیشههای روشن و حسابشده خود را بر شمشیرهای خود حمل میکردند.
چنین شمشیرهای آبدیده و انسانهای تعلیماتیافتهای بودند که توانستند رسالت خود را در زمینه اسلام انجام دهند. وقتی که تاریخ را میخوانیم و گفتگوهای این مردم را ـ که تا چند سال پیش جز شمشیر و شتر چیزی را نمیشناختند ـ میبینیم، از اندیشه بلند و ثقافت اسلامی اینها غرق در حیرت میشویم.
محمد پهلوان
هر آن دل را که سوزی نیست دل نیست
دل افسرده غیر از مشت گل نیست
الهی! سینهای ده آتشافروز
در آن سینه دلی وان دل همه سوز
saeid
فیلسوفان شاگرد میسازند نه پیرو، رهبران اجتماعی پیروان متعصب میسازند نه انسانهای مهذّب، اقطاب و مشایخ عرفان ارباب تسلیم میسازند نه مؤمن مجاهد فعال.
در علی، هم خاصیت فیلسوف است و هم خاصیت رهبر انقلابی و هم خاصیت پیر طریقت و هم خاصیتی از نوع خاصیت پیامبران
maryhzd
از زمان شخص نبیاکرم که این مذهب پایهگذاری شده است زمزمه محبت و دوستی بوده است. آنجا که در سخن رسول اکرم جمله «عَلِیٌّ وَ شیعَتُهُ هُمُ الْفائِزونَ» را میشنویم، گروهی را در گرد علی میبینیم که شیفته او و گرم او و مجذوب او میباشند.
Hadim222
بلبل از فیض گل آموخت سخن ورنه نبود
اینهمه قول و غزل تعبیه در منقارش
parian
فیلسوفان شاگرد میسازند نه پیرو، رهبران اجتماعی پیروان متعصب میسازند نه انسانهای مهذّب، اقطاب و مشایخ عرفان ارباب تسلیم میسازند نه مؤمن مجاهد فعال.
کتاب باز
روزها چشم انسانها مواسات و ازخودگذشتگیهای او را میدید و گوشهایشان پند و اندرزها و گفتارهای حکیمانهاش را میشنید، و شب چشم ستارگان اشکهای عابدانهاش را میدید و گوش آسمان مناجاتهای عاشقانهاش را میشنید
احسون
من بر امتم از مؤمن و مشرک نمیترسم، زیرا مؤمن را خداوند به سبب ایمانش باز میدارد و مشرک را به خاطر شرکش خوار میکند، ولکن بر شما از هر منافقدلِ دانا زبان میترسم که آنچه را میپسندید میگوید و آنچه را ناشایسته میدانید میکند.
kordelia
من از هجوم فقر و تنگدستی بر امت خودم بیمناک نیستم. آنچه از آن بر امتم بیمناکم کجاندیشی است. آنچه فقر فکری بر امتم وارد میکند، فقر اقتصادی وارد نمیکند.
kordelia
وظیفه امر به معروف و نهی از منکر قبل از هر چیز دو شرط اساسی دارد: یکی بصیرت در دین و دیگری بصیرت در عمل. بصیرت در دین ـ همچنان که در روایت آمده است ـ اگر نباشد زیان این کار از سودش بیشتر است. و اما بصیرت در عمل لازمه دو شرطی است که در فقه از آنها به «احتمال تأثیر» و «عدم ترتّب مفسده» تعبیر شده است و مآل آن به دخالت دادن منطق است در این دو تکلیف
kordelia
گر در سرت هوای وصال است حافظا
باید که خاک درگه اهل هنر شوی
kordelia
بهترین همنشینان کیست؟ حضرت فرمود:
مَنْ ذَکرَکمْ بِاللّهِ رُؤْیتُهُ وَ زادَ کمْ فِی عِلْمِکمْ مَنْطِقُهُ وَ ذَکرَکمْ بِالاْخِرَةِ عَمَلُهُ.
آن کس که دیدنش شما را به یاد خدا بیندازد و گفتارش بر دانشتان بیفزاید و رفتارش شما را به یاد آخرت و قیامت بیندازد.
kordelia
ناتوانترین مردم کسی است که از دوست یافتن ناتوان باشد و از آن ناتوانتر آن که دوستان را از دست بدهد و تنها بماند.
t.ftm.s
به هر نسبت که شخصیتْ حقیرتر است کمتر خاطرها را به خود مشغول میدارد و در دلها هیجان و موج ایجاد میکند، و هر چه عظیمتر و پرنیروتر است خاطرهانگیزتر و عکسالعمل سازتر است، خواه عکس العمل موافق یا مخالف.
kordelia
علی بعد از پیغمبر جوانی سیوسه ساله است با یک اقلیتی کمتر از عدد انگشتان، در مقابلش پیرمردهای شصتساله با اکثریتی انبوه و بسیار. منطق اکثریت این بود که راه بزرگان و مشایخ این است و بزرگان اشتباه نمیکنند و ما راه آنان را میرویم. منطق آن اقلیت این بود که آنچه اشتباه نمیکند حقیقت است؛ بزرگان باید خود را بر حقیقت تطبیق دهند.
از اینجا معلوم میشود چقدر فراوانند افرادی که شعارشان شعار تشیع است و اما روحشان روح تشیع نیست.
ali osso
وظیفه امر به معروف و نهی از منکر قبل از هر چیز دو شرط اساسی دارد: یکی بصیرت در دین و دیگری بصیرت در عمل. بصیرت در دین ـ همچنان که در روایت آمده است ـ اگر نباشد زیان این کار از سودش بیشتر است. و اما بصیرت در عمل لازمه دو شرطی است که در فقه از آنها به «احتمال تأثیر» و «عدم ترتّب مفسده» تعبیر شده است و مآل آن به دخالت دادن منطق است در این دو تکلیف.
خوارج نه بصیرت دینی داشتند و نه بصیرت عملی
ali osso
فیلسوفان شاگرد میسازند نه پیرو، رهبران اجتماعی پیروان متعصب میسازند نه انسانهای مهذّب، اقطاب و مشایخ عرفان ارباب تسلیم میسازند نه مؤمن مجاهد فعال.
در علی، هم خاصیت فیلسوف است و هم خاصیت رهبر انقلابی و هم خاصیت پیر طریقت و هم خاصیتی از نوع خاصیت پیامبران.
elham
مراد از «قربی» هر که باشد مسلما از برجستهترین مصادیق آن علی علیهالسلام است.
فخر رازی میگوید:
زمخشری در کشّاف روایت کرده: «چون این آیه نازل گشت، گفتند: یا رسولَ اللّه! خویشاوندانی که بر ما محبتشان واجب است کیانند؟ فرمود: علی و فاطمه و پسران آنان.»
همای رحمت
حجم
۱۲۸٫۳ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۱۵۴ صفحه
حجم
۱۲۸٫۳ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۱۵۴ صفحه
قیمت:
۲۲,۰۰۰
۸,۸۰۰۶۰%
تومان