بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب چشمه جاودانگی؛ جلد اول | طاقچه
تصویر جلد کتاب چشمه جاودانگی؛ جلد اول

بریده‌هایی از کتاب چشمه جاودانگی؛ جلد اول

انتشارات:نشر ویدا
دسته‌بندی:
امتیاز:
۵.۰از ۵ رأی
۵٫۰
(۵)
همه‌چیز را زیرسؤال می‌برد و معتقد بود آداب و رسوم قدیمی لزوماً بهترین نیستند
sourina
هرچند کراسوس مثل تمام اعضای نژادش به توانایی‌های خود اعتماد داشت، درواقع در بیشتر مواقع با سرسختی راه خود را به تنهایی طی می‌کرد. بااین‌حال او به کسی نیاز داشت که هم حرف‌شنو باشد و هم در صورت قرارگرفتن در شرایط لازم بتواند براساس غریزهٔ خود عمل کند. برای چنین موقعیت غیرقابل‌پیش‌بینی‌ای تنها یک‌نفر واجد شرایطِ لازم بود. یک انسان.
sourina
مطمئن نبود ادامهٔ خط فکریش را تا رسیدن به نتیجهٔ منطقی دنبال کند.
sourina
نیمه‌خدا پاسخ داد: «اگر حواس شخص پرت شود حتی اگر بسیار باتجربه باشد ممکن است راه بازگشت به جسم خود را فراموش کند، حتی شخصی مثل من. در تمام مدت باید تمرکز و هدف مشخصی داشته باشی. در غیر این صورت... در غیر این صورت جسمت برای همیشه به‌خواب خواهد رفت.»
sourina
گذشته، حال و اتفاقات آن را دید و هرکدام را چنان که بود درک کرد.
sourina
مگر یک رؤیا چه خطری ممکن است داشته باشد؟ حتی رؤیایی که بارها و بارها تکرار می‌شود. همه رؤیا می‌بینند.
sourina
تو اولین شخصی هستی که استعداد و لیاقت ممکن را در خود دارد و ارادهٔ لازم از خود نشان می‌دهد که بتواند درک کند چگونه باید از قدرتی که درون طبیعت وجود دارد استفاده کرد... اما وقتی می‌گویم تو منظورم فقط خود تو هستی.»
sourina
اما حالا آن‌ها این‌جا در کنار هم بودند. رابطهٔ آنان چیزی فراتر از رابطهٔ یک نیمه‌خدا و الف‌شب، یک معلم و شاگرد بود... آن‌ها دوست بودند.
sourina

حجم

۳۴۷٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۴۷۲ صفحه

حجم

۳۴۷٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۴۷۲ صفحه

قیمت:
۲۶۰,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد