بریدههایی از کتاب زنان عنکبوتی
۴٫۱
(۲۱۵)
پایهٔ یک مملکت خانواده است، پایهٔ خانواده؛ زن!
• Khavari •
- امیر گرهها همیشه برای باز کردن نیست! خیلی وقتها گرهها برای نزدیکتر شدنه!
• Khavari •
فالوورهای احمق! فلور از شما پول میگرفت اروپا را میگشت و فقط با عکسا روز و شب شما رو میسوزوند. احمقها! شما چی گیرتون میاد از این همه دنبال کردن؟ حسرت!
کاربر ۱۵۲۶۲۳۴
اینه که یه ایرانی توی کشور خودمون معماره، خونه و ماشین و اقوام و آزادی داره، احساس بدبختی میکنه اما توی آمریکا مستاجره و میشه کارگر و از شش صبح تا ده شب کار میکنه و میگه خوشبختم! این اثر تلقین و فضای کاذبیه که رسانه نشون میده
سحر
«و سستترین خانهها، خانهٔ عنکبوت است.»
zsmirghasmy
الآن تو دنیا به کسی که آدم میکشه میگن جنایتکار، اما اون کسی که میزنه روح و روان و اندیشهٔ آدما رو له میکنه و پر از شبهه، زندگیا رو لجنمال میکنه رو نمیگن جانی!
نقطه ویرگول
زنها را باید از مادری جدا کرد به فروشندگی، کارمندی، منشیگری، به آرایشگاهها سرگرم کرد. زنها را باید از لذت آرامش خانه کشاند به هیجان کاذب خریدها، تجملها، تلذذها...
Fatemeh Asadi
- مثلا دو بارش خود من عروس شدم. اصلش این بود که فضا را بشکنیم در بد پوشی فضای عروسی. دختر و پسر هم زیاد بود که دلش بخواهد خیلی کارها بکند. ما فقط هزینه میکردیم برای کرایهٔ باغ و خورد و خوراک و موسیقی! خودشان همه جوره بلد بودند چه ...هایی بکنند! من تو لباس عروس یاد خاطراتم میافتادم و کلافه میشدم، اما از ترس فروغ و فتانه نقش خودم را خوب بازی میکردم.
در تهران یک شو خیابانی واقعی راه میانداختیم! عروس و داماد را با ماشینهای مدل بالا و رو باز بدون هیچ پوشش، با همان لباس... در تهران! البته کمی اضطراب داشت اولین بار! دور دور در تهران با ماشین رو باز و یک میلیاردی... بارهای اول عروس و داماد دروغین یکی دو خیابان را تست کردند. خبری که نشد طول مسیر را بیشتر کردند. پخش فیلمها و عکسها درفضای مجازی الگویی میشد برای همه شهرها! حساسیت زدایی بود از افراد غیرتی
Ŧคtє๓єђ
- پول بد چیزیه! آدم رو وادار میکنه به وطنش خیانت کنه! به ناموسش خیانت کنه! حالا ما هی بگیم کوفیا نامردن! موجودی الآن خودمون از جیب کوفیا در اومدند!
- نه وجداناً! برای وطن پول بگیری از دشمن وطن، بری کشور خارجی که تا تونسته جونای ما رو هشت سال کشته و اونجا آموزش ببینی، بعد هم توی پیجت مدام وطنم وطنم کنی!
zsmirghasmy
و سینا با خودش فکر میکرد؛ پول و راحتطلبی، وجدان را میشوید و میبرد، دیگر وطن که اصلاً مهم نیست. انسانیت هم فراموش میشود.
Fatemeh Asadi
حجم
۱۸۵٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۳۲ صفحه
حجم
۱۸۵٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۳۲ صفحه
قیمت:
۵۲,۲۰۰
۲۶,۱۰۰۵۰%
تومان