بریدههایی از کتاب همرزمان حسین (ع)
۴٫۵
(۳۶۰)
یک چیز برای ما لنگ است و آن این است که ما اگرچه این بزرگواران را به نام و نشان و منصب شناختهایم، امّا زندگی اینها برای ما ناشناخته است. بحث ما دربارهٔ این است که زندگی ائمّهٔ معصومین از اهلبیت (علیهمالسّلام) _ همین دوازده نفر معهود _ به چه صورت و به چه کیفیّتی میگذشته است؛ هدف اینها چه بوده و برنامههای اینها را چه چیزهایی تشکیل میداده
f.r
پروردگارا! به محمّد و آل محمّد، زندگی ما را تا زندهایم، زندگی آنان قرار بده. پروردگارا! مرگ ما را چون بمیریم، از باشکوهترین مرگهای آل محمّد انتخاب کن. پروردگارا! به محمّد و آل محمّد ما را در دنیا و آخرت از محمّد و آل محمّد جدا مکن. پروردگارا! آن دستهایی که به نام دوستی آل محمّد، خطّ بطلان بر معارف آل محمّد میکشند، قطع کن.
f.r
اینکه شما شنفتهاید که ائمّهٔ ما (علیهمالسّلام) طومار زندگیشان در مقابل این حکّام، سرتاسرش تملّق است و اظهار ضعف و زبونی است و خود را به آنها چسباندن است و خلاصه تبرئهٔ خود با زبانهای گوناگون است، بدون تردید همهاش تحریف است؛ برای خاطر اینکه چیزهایی در زندگی ائمّه هست که این روش متضاد را تضعیف میکند. نمیشود یک انسان واحد، دارای یک فکر واحد، در یک موقعیّت واحد، دو جور عمل کند؛ محال است.
f.r
خیلی طبیعی است که ربیع، غلام و مستخدم منصور بگوید که امام صادق، رهبر شیعیان آمد پیش ارباب ما منصور و اینجور تواضع کرد، اینجور دستش را بوسید، اینجور تملّق کرد. از ربیع چه توقّعی دارید؟ توقّع دارید ربیع بیاید بگوید امام صادق (علیهالسّلام) در مجلس منصور علیه او شعار داد؟ خب ربیع اینجوری حرف میزند دیگر. ربیع خادم منصور است، باید اینطور حرف بزند. بعد پسر ربیع از قول ربیع نقل میکند، نوهٔ او از قول او نقل میکند؛ باز یک نفر از شیعیان سادهلوحِ سادهدل هم از قول نوهٔ ربیع نقل میکند!
f.r
مگر گفته نمیشود که اشک بیمعرفت اثری ندارد، زیارت بیمعرفت اثری ندارد؟ این حرفها را که خود ماها میزنیم، غالباً حرفهای عامیانهای است که همهمان این حرفها را قبول داریم چون حرف درستی است؛ واقعاً اشک بیمعرفت فایده ندارد. واقعاً زیارت بیمعرفت فایده ندارد. اگر خود امام زنده هم میبود و تو به محضرش هم میرفتی، امّا معرفت نمیداشتی و نمیشناختیاش، این زیارت هیچ فایدهای نداشت
f.r
فرضاً در نماز جماعت، امام در حال سجده است، شما به یکباره بلند شوید بایستید یا به یکباره بروید به رکوع، بعد هم بگویید بنده نماز جماعت میخواندم و مأموم این امام بودم. خب، این حرف و این ادّعا، جز خنده و تمسخر، هیچ عکسالعملی را ایجاد نمیکند.
f.r
امیرالمؤمنین (صلواتاللهعلیه) فرمود: «ألا و إنّ لکلّ مأموم إماماً یقتدی به»؛ هر مأمومی امامی دارد که به آن امام اقتدا میکند، دنبالهرو آن امام است و باید دنبال آن امام برود؛ والّا امامِ او نیست و او هم مأموم او نیست. پس مسئلهٔ اقتدا کردن و دنبال خطّسیر و زندگی امام رفتن، مطلبی است لازم و مقتضای لفظ امام و مأموم.
f.r
وقتی که ما امام را به امامت شناختیم، باید راه امام را هم بشناسیم، خطّسیر زندگی او را هم بفهمیم و بدانیم؛ تا وقتی خطّسیر زندگی او را دانستیم، بتوانیم دنبال این خطّسیر را بگیریم و عمل کنیم.
f.r
واقعاً اشک بیمعرفت فایده ندارد
علی عباس
تا یک مقدار رگهٔ روشنبینی و درک صحیح از مسائل اجتماعی و اسلامی در میان یک ملّتی پیش آمد، فوراً یک کاری کردند که او را از آن رگهٔ روشنبینی و روشنفکری منصرف کنند و از این جریان دور بیندازند و متأسّفانه غالباً هم موفّق شدهاند.
f.r
این بحثهای جزئی و فرعی و غیر مهم و غیر لازم، پدر این ملّت را درآورده. این مسائلی که طرح کردن یا نکردنش تا صد سال دیگر هم اهمّیّتی ندارد، یا لزومی ندارد _ حالا اگر حق هم باشد، لزومی ندارد؛ که البتّه بعضی از آنها باطل هم هست _ به ما مردم مسلمان خیلی لطمه زده، خیلی صدمه زده.
f.r
ما در مسائل اوّلیمان مبتلای به ناشناسی و عدم معرفت هستیم؛ پس چه لزومی دارد که دنبال مسائلی برویم که در زندگی ما، برای آیندهٔ ما، برای خطّمشی ما اثری ندارد؟ چرا در این زمینه بحث کنیم؟
f.r
امروز آن روزی نیست که ما هر مسئلهای را بخواهیم بفهمیم و هر مشکلی را بخواهیم حل کنیم؛ برای خاطر اینکه ما اوّلیترین مشکلاتمان را هم هنوز ندانستهایم. ما هنوز ضروریترین مسائل زندگیمان را نمیدانیم؛ تعارف هم نداریم. هنوز در دست اوّل اعتقادات عالی اسلامی، عامل تحریف وجود دارد و بسیاری از حقایق از نظر ما پوشیده است
f.r
شما هر مسئلهای که برای ذهنتان مطرح شد اوّل نگاه کنید ببینید آیا این مسئله، مسئلهای است که برای زندگی شما، برنامهٔ شما، خطّمشی شما، آیندهٔ شما تأثیری دارد یا ندارد؟ جهتبخش است یا نیست؟ اگر نیست، رهایش کنید.
f.r
حالا مثلاً فرض کنید ملائکهٔ موکّلهٔ نکیرهای که شب اوّل قبر سراغ ما میآیند، آیا به شکل انسان میآیند یا به شکل دیگری میآیند؟ قدشان بلند است یا کوتاه است؟ اینها هم مسئلهای است. البتّه دانستن هر چیزی هم از ندانستنش بهتر است؛ امّا این مسئله، اوّلاً مسئلهٔ مثلاً درجهٔ پنجم است؛ ثانیاً حالا اگر ما دانستیم قدش بلند یا کوتاه است، این مسئله در زندگی ما چه اثری خواهد گذاشت؟ یا فرض بفرمایید: فاصلهٔ مابین مرگ من و قیامت چقدر میشود؟ یا قیامت چند ساعت میشود؟
f.r
پروردگارا! به محمّد و آل محمّد گوش حقشنو و فکر حقشناس و دل حقپذیر به ما عنایت کن
Reza
رهبر اگر گفتهاش و کردارش و برنامهاش برای پیروان معلوم شد، فایدهٔ بزرگ و مهمّی که دارد، این است که به پیروان میآموزد چگونه زندگی کنند.
ارباب دلها
این انسان در زندگی خود، فراز و نشیبهایی داشته است. ممکن است در نظر ما یک جاهایی ضدّ و نقیض بیاید، امّا چون میدانیم که اوّلاً یک انسان است و ثانیاً حرکت او و زندگی او یک جهت داشته و از یک جا الهام میگرفته است، یعنی از کتاب خدا و سنّت پیغمبر (صلّیاللهعلیهوآله) و علومی که پروردگار، در امور دین به او داده و او برای یک هدف کار میکرده است، یعنی برای خدا و برای تعالی انسانیّت و ایجاد جامعهٔ اسلامی کامل، چون این وحدتها وجود دارد لذا باید دقّت کنیم و این تناقض را رفع کنیم؛ و اتّفاقاً هر جا دقّت میکنیم، تناقض به خودی خود رفع میشود.
علی اکبر
اگر علی در رأس حکومت نبود و رقبای علی قدرت را در دست گرفتند، به انسانیّت ستم شد.
Seyyed Tabatabaei
برای اینکه کسی را تصرّف کنی، اوّل کوچکش کن، اوّل تحقیرش کن، اوّل به او حالی کن که چیزی نیست، اوّل در دل او این مطلب را فرو کن که هیچ نقطهٔ مثبتی در زندگی او وجود ندارد. وقتی که او خوب باورش آمد که هیچی نیست، وقتی باورش آمد که بیشخصیّت است، وقتی باورش آمد که حقیر است، وقتی باورش آمد که بیبُتّه و بیریشه است، خیلی آسان میشود او را تصرّف کرد.
فرزندِ آدم
حجم
۳۷۸٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۴۲۴ صفحه
حجم
۳۷۸٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۴۲۴ صفحه
قیمت:
۷۰,۰۰۰
۳۵,۰۰۰۵۰%
تومان