بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب همرزمان حسین (ع) | صفحه ۱۶ | طاقچه
تصویر جلد کتاب همرزمان حسین (ع)

بریده‌هایی از کتاب همرزمان حسین (ع)

امتیاز:
۴.۵از ۳۵۹ رأی
۴٫۵
(۳۵۹)
«برادر! من و تو که با هم برادرِ دروغی هستیم، حرفمان و فکرمان و راهمان متناقض است امّا امام حسن و امام حسین (علیهماالسّلام) برادر واقعی‌اند، برادر فکری‌اند، برادر ایمانی‌اند علاوه بر برادری نژادی، لذا ممکن نیست راهشان متناقض باشد. تو اگر قبول کردی که امام حسین (علیه‌السّلام) یک جور خاصّی عمل کرده، باید قبول کنی که امام حسن (علیه‌السّلام) هم همان‌جور عمل میکند. اگر زندگی امام حسن (علیه‌السّلام) را غیر از آن میبینی، در بینش خود و در نگرش خود تجدید نظر کن و بدان که اشتباه کرده‌ای؛
f.r
متأسّفانه امروز هیچ‌یک از این دو فایده در اختیار ما نیست، ما نه به صورت آموزنده زندگی امام را فهمیده‌ایم و نه به صورت برانگیزاننده.
f.r
گفتیم که شناخت زندگی امام و سیرهٔ عملی امام، دارای این دو فایده است: یکی اینکه آموزنده است و دیگر اینکه برانگیزاننده و به‌اهتزاز درآورنده است؛ انسان را در پیچ‌وخم‌های زندگی کمک میکند، به انسان حالت تفاخر و مباهات میدهد. تعبیر جامعتری برای فایدهٔ دوّم هست و آن اینکه در انسان روح غروری به‌وجود می‌آورد. این احساس را در پیروان امام به‌وجود می‌آورد که راهی که او میرفت و امروز منِ شیعه مدّعی‌ام که راه او را میروم، راه خدا است، راه پرافتخار است، راه افتخارآفرین است؛ و بنابراین این راه را باید پیمود و باید رفت
f.r
شیعه امروز امام سجّاد (علیه‌السّلام) را یک بیمار میداند؛ در حالی که بیماری امام سجّاد _ آنچه در تاریخ هست _ محدود به همان چند روز کربلا است. خب، شما هم در عمرتان چند روز بیمار میشوید؛ بنده هم بیمار میشوم؛ هر آدم ورزشکارِ قوی‌هیکلِ نیرومندی هم در عمرش چند روزی بیمار میشود؛ اسم «بیمار» که دیگر نباید تا آخر روی این شخص بماند.
f.r
امام سجّاد (علیه‌السّلام) را یک آدم ضعیفِ بی‌ارادهٔ بازیچهٔ بیمار معرّفی کردند؛ امام بیمار! هیچ نام دیگری، هیچ عنوان دیگری، هیچ لقب افتخارآمیز دیگری غیر از «بیمار» برای یک امام پیدا نکردند! آن هم چه امامی؟! امام چهارمی که به نظر ما بنیان‌گذار نهضت مخفی شیعی بعد از واقعهٔ کربلا است؛ امام سجّادی که متزلزل‌کنندهٔ بنیان اموی است؛ کسی که ضامن همهٔ نهضتهایی است که در طول تاریخ تشیّع به وسیلهٔ شیعه انجام گرفته.
f.r
امّا متأسّفانه اینها این اشتباه را نکردند و راه معاویه تعقیب نشد و راهی بهتر از راه معاویه اختراع شد و آن این بود: چهره را از بین نبردند، نام را نخواستند زیر خروارها خاک دفن کنند، آمدند چهره را تحریف کردند؛ و این خطرناک است. این کار گرفت؛ آن‌چنان گرفت و آن‌چنان این تیر به هدف رسید که دورهٔ بنی‌امیّه سر آمد، دورهٔ بنی‌عبّاس سر آمد، قرنها بر این گذشت و دوستان اهل‌بیت، اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) را آن‌چنان می‌بینند که آن دشمنان میدیدند. در زندگی اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) این جنایت بزرگ موفّق شد.
f.r
معاویه دستور داده بود از علی (علیه‌السّلام) روایتی نقل نکنند، دربارهٔ علی (علیه‌السّلام) هم روایتی نقل نکنند، با شیعیان علی (علیه‌السّلام) هم معاشرت نکنند. کار به جایی رسیده بود که اگر کسی با کسی دشمن بود، میگفت این شیعهٔ علی (علیه‌السّلام) است؛ و این تهمت، استدلال و اقامهٔ بیّنه لازم نداشت!
f.r
یک وقت هست که یک شخصیّت را بکلّی پامال میکنند. یعنی ذکر ویاد او را و اسم او را اِنساء میکنند؛ بعدها دربارهٔ یک انسانی، توطئهٔ سکوت به‌وجود می‌آورند؛ دربارهٔ او حرف نمیزنند، از او سخنی نقل نمیکنند، از زیبایی‌ها و شگفتی‌های زندگی او مطلبی را یادآوری نمیکنند؛ یا بالاتر، اگر کسی نام او را برد، این را گناهی به شمار می‌آورند که مستحقّ مجازاتی است. مثل چه؟ مثل روش معاویه در زمان حکومتش.
f.r
عدّه‌ای به سوی آن مشتاقانه دست دراز کردند، حکومت را برای خود خواستند، قدرت را بناحق در اختیار خود گرفتند، «و سخت عنها نفوس آخرین»؛ عدّه‌ای هم بزرگوارانه با شرح صدر چشم پوشیدند مسئله همین بود.
sahar
برای اینکه کسی را تصرّف کنی، اوّل کوچکش کن، اوّل تحقیرش کن، اوّل به او حالی کن که چیزی نیست، اوّل در دل او این مطلب را فرو کن که هیچ نقطهٔ مثبتی در زندگی او وجود ندارد. وقتی که او خوب باورش آمد که هیچی نیست، وقتی باورش آمد که بی‌شخصیّت است، وقتی باورش آمد که حقیر است، وقتی باورش آمد که بی‌بُتّه و بی‌ریشه است، خیلی آسان میشود او را تصرّف کرد.
f.r
وقتی که این احساس در یک ملّت به‌وجود آمد که شخصیّت برجسته‌ای در پیشینهٔ زندگی تاریخی او وجود نداشته است، احساس حقارت میکند. وقتی احساس حقارت کرد، کار برای آن متصرّف مستبد، بسی آسان است.
f.r
اتّفاقاً آن کسانی هم که میخواسته‌اند و میخواهند در طول تاریخ، ملّتها را ضعیف کنند، بی‌شخصیّت کنند، استقلال روحی و فکری را از اینها بگیرند، روی همین نقطه _ مسئلهٔ شخصیّتها و رهبران و چهره‌های درخشنده _ انگشت گذاشته‌اند؛ رهبران را از اینها میگیرند، چهره‌های محبوب را از اینها میگیرند؛
f.r
امروز شما هم وقتی که زندگی گاندی را میخوانید، یا زندگی جمیله بوپاشا را میخوانید، یا زندگی فلان قهرمان دیگر را که در گوشهٔ دیگر دنیا زندگی میکرده، میخوانید، لذّت میبرید، احساس احتظاظ میکنید، احساس میکنید که به خاطر نیاز مشترکتان با او، در خودتان یک غروری وجود دارد.
f.r
یک جامعه مثل یک خانواده است. شما بچه‌های یک خانه را تصوّر کنید: اگر اینها احساس کنند که پدر باشخصیّتی نداشته‌اند، یا اصلاً پدر نداشته‌اند، یا عکس این را تصوّر کنید؛ اینها تصوّر کنند که پدر باشخصیّت عظیم‌الشأنِ آبرومندی داشته‌اند که میتوانند به او مباهات کنند؛ حالِ این دو جور بچه یکسان نیست.
f.r
دومین فایده‌ای که بر شناخت رهبران و پیشوایان مترتّب است، فایدهٔ روحی و فایدهٔ احساسی است، نه فایدهٔ آموزندگی.
f.r
ما امروز وقتی که برای پیدا کردن روش زندگی ائمّهٔ معصومین (علیهم‌السّلام) دنبال مدرک و مبنا میگردیم، مثل محقّقین قرن سوّم و چهارم هجری مجبوریم بگردیم دنبال همین روایات متفرّق و همین نقلهایی که وجود دارد و نمیتوانیم یک چیز شکل‌گرفته‌ای، یک نوشته‌ای، یک تألیفی، یک مطالعهٔ منظّمِ پیوسته‌ای را پیدا کنیم که ما را از بسیاری از مطالعات بی‌نیاز کند؛ نخیر، باید مثل همان محقّقین قرن سوّم و چهارم هجری عمل کنیم که میگشتند روایات را از دهان این و از دهان آن پیدا کنند و از مجموع نقلها یک چیزی خودشان استنباط کنند؛ امروز ما هم در همان وضع قرار داریم
f.r
سنّت چیست؟ سنّت عبارت است از قول معصوم، فعل معصوم و تقریر معصوم
f.r
خاصیّت مکبّر در نمازهای جماعت چیست؟ همین که میگوید امام بلند شد یا نشست، یا به رکوع رفت یا سجده کرد. این کار، لازم هم هست. اگر شما ندانید که امام سرش را از سجده بلند کرده، ممکن است سر را بلند نکنید؛ اگر ندانید که امام از جا بلند شده، ممکن است اصلاً از جا بلند نشوید. خب، این چه امامتی و چه مأمومیّتی است؟ این چه امامتی و اقتدایی است؟
f.r
طلبهٔ علم منطق که میخواست شروع کند، اوّل باید میفهمید که فایدهٔ این علم چیست و به چه درد او میخورد. تا این را نمیفهمید که این کارِ مفید و نافعی است، شروع نمیکرد
f.r
آن‌قدر از این نگفته‌ها هست که اگر کسی بگوید شیعه، ائمّهٔ خود را اصلاً نشناخته، خیلی نباید تعجّب کرد و حمل بر مبالغه کرد
f.r

حجم

۳۷۸٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۴۲۴ صفحه

حجم

۳۷۸٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۴۲۴ صفحه

قیمت:
۷۰,۰۰۰
۳۵,۰۰۰
۵۰%
تومان