بریدههایی از کتاب همرزمان حسین (ع)
۴٫۵
(۳۶۰)
مردم میبینند که امام باقر (علیهالسّلام) از جهت تقوا و از جهت آشنایی به ایدئولوژی اسلام و طرز فکر اسلام و معارف اسلام و فقه اسلام از همهٔ مردم زمان خود بهتر و بالاتر است. مردم چون این را میبینند، نمیتوانند تحمّل کنند _ هیچکسی نمیتواند تحمّل کند _ همچنانکه امام باقر (علیهالسّلام) هم نم
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
مردم میبینند که امام باقر (علیهالسّلام) از جهت تقوا و از جهت آشنایی به ایدئولوژی اسلام و طرز فکر اسلام و معارف اسلام و فقه اسلام از همهٔ مردم زمان خود بهتر و بالاتر است. مردم چون این را میبینند، نمیتوانند تحمّل کنند _ هیچکسی نمیتواند تحمّل کند _ همچنانکه امام باقر (علیهالسّلام) هم نم
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
به هشام گزارش رسیده است که امام باقر (علیهالسّلام) مدّعی است که هشامبن عبدالملک بیخود در آن مسند نشسته است و من باید در آن مسند باشم و درصددم او را از آن مسند پایین بکشم و خودم بروم جایش؛ و هشام میداند که علاقهمندان این مرد که اسمش محمّدبن علی الباقر (علیهالسّلام) است دارند برای محقّق کردن این هدف تلاش میکنند؛ والّا اگر میدانست کسی به این حرف اعتنائی ندارد، باز هم با امام باقر (علیهالسّلام) کاری نداشت
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
فلان مرد رفت فلان مطلب علمی را یا فلان فرمول ریاضی را کشف کرد؟ یا اگر مثلاً رفت به ماه و پایش را روی خاک ماه گذاشت و عکسش را برداشتند در موزهها گذاشتند، نیکسون حسودیاش میشود؟ اصلاً این دو در یک راه نیستند، در دو راهند، به هم ارتباطی ندارند. قدرت در اختیار او است، همهٔ چیزها دست او است؛ این چه حسادتی است
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
میکردند، بلکه از خدا میخواستند که مردم مشغول مسائل کلامی و علمی و فقهی شوند و سرشان بند شود، نفهمند که هشام دارد چه کار میکند؛ دلشان میخواست که مردم همیشه در مسجد و مدرسه و مجلس پای منبر این فقها و این علما، از جمله امام باقر (علیهالسّلام) _ اگر امام باقر (علیهالسّلام) آن کار دیگر را با اینها نداشت _ جمع شوند، آنها مدام بگویند، مدام بحث کنند دائماً های و هوی [کنند] و نفهمند که هشام آنجا دارد چه کار میکند
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
یک مبارز نستوه است که هروقتی از دستش برآید، ضربت را بر مغز او وارد خواهد کرد؛ از این جهت با شیعه بد بود. والّا اصل فتوا دادن، اصل حرف زدن، اصل درس گفتن و مطالب علمی را منتشر کردن، از نظر دستگاه خلافت هشام و عبدالملک و دیگران هیچ عیبی محسوب نمیشد؛ آنها علما را تشویق میکردند که بنشینید درس بدهید، چه بکنید، مدارس را برقرار کنید؛ و میکردند.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
بر اثر ضعف دستگاه خلافت، یک فرصت بزرگی در اختیار امام باقر (علیهالسّلام) قرار گرفت. این فرصت، عامل دیگری هم داشت و آن، کثرت جمعیّت شیعه در زمان امام باقر (علیهالسّلام) است. جمعیّت زیاد شده، فرصت به امام باقر (علیهالسّلام) داده شده، او هم فرزند پیغمبر (صلّیاللهعلیهوآله) است، مینشیند از زبان پیغمبر (صلّیاللهعلیهوآله) معارف اسلامی و احکام اسلامی را بیان میکند؛
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
بهرهگیری امام باقر (علیهالسّلام) از ضعف امویان و کثرت جمعیّت شیعه برای انجام وظایف
در زمان امام باقر (علیهالسّلام) وضع یک قدری بهتر است. اوّلاً آن خفقانِ عجیب نیست، برای خاطر اینکه بنیامیّه دارند به آخر کار نزدیک میشوند. خلفائی از بنیامیّه حکومت میکنند که اینها سرگرم عیّاشیاند.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
اثر فعّالیّت همان سه نفر آدم بزرگ که دور امام سجّاد (علیهالسّلام) را گرفته بودند _ یعنی یحییبن امّالطّویل و جبیربن مطعم و ابوخالد الکابلی _ فداکارها عدّهٔ زیادتری شدند. بعد اتّفاقاً این سه نفر هم شناخته شدند. همین یحییبن امّالطّویل را حَجّاج به یک وضع فجیعی کشت؛ این دستش را برید، آن دستش را برید، این پایش را برید، آن پایش را برید، بعد زبانش را قطع کرد، بعد هم او را کشت
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
اگر یک جایی دیدی که با دادن این جان و این عمر، میشود بهشت را گرفت، بدهی؛ والّا به جای دیگر ندهی؛ حیف است، این قیمت تو است.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
لأهلها». امام میایستاد در مقابل مردم، میفرمود یک آزادمرد نیست که این آبِ گندِ دهن سگ را بیندازد جلوی اهلش؟
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
لأهلها». امام میایستاد در مقابل مردم، میفرمود یک آزادمرد نیست که این آبِ گندِ دهن سگ را بیندازد جلوی اهلش؟
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
زهد اسلامی معنایش این است که تو انسانی که هزار جاذبهٔ مادّی که در روح و نفست هست _ جاذبهٔ شهوت هست، جاذبهٔ مقام هست، جاذبهٔ راحتی هست، جاذبهٔ کم کار کردن و بسیار بهره بردن هست، جاذبهٔ پول هست و خلاصه جاذبهٔ یک زندگی عافیتمندانهٔ بیدردسرِ بیمسئولیّت در روحت هست _ برای خاطر هدف، خودت را از این همه جاذبه خلاص کنی؛ از اینهمه انگیزه، از اینهمه چنگکهای گوناگونی که بهطرف تو و بهطرف روح تو میافتد و لباس تو و لباس روح تو را میکشد، خودت را نجات بدهی و خلاص کنی و بهطرف هدف بدوی.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
دنیاگرایی و عافیتطلبی خواص؛ علّت تنها شدن امام سجّاد (ع)
آن فکر اوّلی که فکر ترس باشد، مال عامّهٔ مردم بود؛ و فکر دوّم یعنی فکر طمع مال یک عدّهٔ معدودی بود، مال طبقات بالاتر جامعه بود. اینها موجب شد که دور و بر امام چهارم (علیهالسّلام) عملاً خلوت شود و کسی جز همان سه نفر فداکار در اوّل کار باقی نماند.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
دنیاگرایی و عافیتطلبی خواص؛ علّت تنها شدن امام سجّاد (ع)
آن فکر اوّلی که فکر ترس باشد، مال عامّهٔ مردم بود؛ و فکر دوّم یعنی فکر طمع مال یک عدّهٔ معدودی بود، مال طبقات بالاتر جامعه بود. ا
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
و خلاصه اگر بخواهند راحت زندگی کنند و از مزایای دنیا و مزایایی که دستگاه خلافت بیدریغ به طرفداران خود میدهد، استفاده کنند، راهش این است که این حرفها را ببوسند بگذارند کنار و فراموش کنند که امام حسنی بود و امام حسینی بود و تعلیماتی بود و تشکیلاتی بود و کارهایی بود و هدفی بود و راهی بود و فکری بود!
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
این یک کاری بوده است که همهٔ ائمّهٔ هشتگانهٔ بعد از امام حسین (علیهالسّلام) تا امام یازدهم (علیهالسّلام)، این کار را داشتهاند و خلاصهاش عبارت است از تشکیل و ادارهٔ یک حزب مذهبی سیاسی مخفی، و مجهّز کردن فکری و روحی اینها برای اینکه در روزی که امر ما _ به تعبیر روایات _ ظاهر خواهد شد، یعنی ما داعیهٔ خود را علنی خواهیم کرد و صفوف خود را در مقابل لشکر دشمن که قدرت حاکم است، به حرکت درخواهیم آورد،
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
نشسته، امام حرف را برگردانده. با این وضع و با این ترتیب امام صادق (علیهالسّلام) چهار هزار شاگرد را تربیت کرد و فرستاد به اقطار عالم. اینجور نبود که منصور و قبلش خلفای بنیامیّه اجازه میدادند که امام بنشیند و امام حرف بزند و مردم هم بنشینند و از حرفهای امام استفاده کنند. اصلاً عمر امام صادق (علیهالسّلام) یک عمر آرامِ اینجوری نبوده
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
چهار هزار نفر کسانی هستند که در طول عمر طولانی نسبی امام صادق (علیهالسّلام) _ در طول چهل سال عمر امامت، یا اندکی کمتر _ بتدریج آمدهاند خدمت امام صادق (علیهالسّلام) رسیدهاند و مطالبی را استفاده کردهاند و حقایقی را شنیدهاند و در ج
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
اوّلکسی که این جمله را گفت، عبدالملک مروان بود که رفت روی منبر و گفت: «لا یأمرنی أحدٌ بتقوی الله إلّا ضربت عنقه» هرکس بعد از این فضولی کند و آنچنان که مرسوم مسلمانان صدر اسلام بود، به من که خلیفهٔ مسلمانها و حاکم و سلطان شما هستم، دستوری بدهد و توصیهٔ اخلاقی بکند، یا بگوید: «ای امیرالمؤمنین! تو فلان جا را چرا اشتباه کردی یا گناه کردی.»، گردنش را میزنم! یعنی برای اوّلبار بهطور قانونی و رسمی خفقان بهوجود آورد
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
حجم
۳۷۸٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۴۲۴ صفحه
حجم
۳۷۸٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۴۲۴ صفحه
قیمت:
۷۰,۰۰۰
۳۵,۰۰۰۵۰%
تومان