بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب همرزمان حسین (ع) | صفحه ۲۹ | طاقچه
تصویر جلد کتاب همرزمان حسین (ع)

بریده‌هایی از کتاب همرزمان حسین (ع)

امتیاز:
۴.۵از ۳۵۸ رأی
۴٫۵
(۳۵۸)
چون در آن، درگیری نیست؛ چون در آن، مقابلهٔ با یک قدرت مضرّی نیست؛ چون در این عمل، یک نوع ستیزه‌گری با مخالف، با آن کسی که سدّ راه است، مندرج نیست؛ لذا به آن نمیگویند جهاد.
Samira Hozouri
امام دو شغل دارد: یکی مربوط به مکتب، یکی مربوط به جامعه. امام دو بال دارد که با این دو بال در آفاق محیط امامت پرواز میکند؛ یکی مربوط به فکر، یکی مربوط به عمل؛ یکی مربوط به ذهن، یکی مربوط به واقعیّت؛ یکی این است که قرآن را در دست بگیرد، دیگر این است که زمام جامعهٔ اسلامی را قبضه کند.
Samira Hozouri
این خاصیّت عظیم اسلامی _ اینکه مؤمن، مؤمن را نگه میدارد _ در جامعهٔ شیعی آن روز بود. «مؤمن‌آفرینی» در جامعهٔ شیعهٔ زمان ائمّه بود و امروز نیست. «مؤمن‌زیستی» در جامعهٔ صدر اسلام بود و امروز نیست. آنها مؤمن زیست میکردند و مؤمن میمردند و مؤمن می‌آفریدند.
Samira Hozouri
بنیان‌گذار مکتب می‌آید فکری را پیشنهاد و ارائه میکند؛ حتّی جامعه‌ای را هم بر بنیاد این فکر میسازد؛ امّا فکر باید در جامعه پخته شود. نه اینکه از لحاظ واقعیّت نپخته است؛ نه، در ذهن مردم باید پخته شود. این افکار اصولی باید تبیین شود، باید تصریح شود، باید تفسیر شود، باید به گوشه و کنارهای زندگی مردم تطبیق داده شود. این، کار افراد یا فرد خاصّی است که از همه بهتر به مکتب آشنا است.
Samira Hozouri
اسلام آمد و با یک فریاد، مقدّمات انقلاب خود را فراهم کرد. سیزده سال این مقدّمات به طول انجامید و انقلاب به ثمر نرسید. تا وقتی پیغمبر (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) در مکّه است، همه‌اش تلاش و کوشش است؛ امّا کوششی که از نظر کوته‌بینان، کوششی است بی‌ثمر؛ همه‌اش فدا دادن است، همه‌اش شکنجه کشیدن است، همه‌اش مطرود خویش و بیگانه بودن است و یک جا تبعید دسته‌جمعی شدن است به شعب ابی‌طالب؛ گرسنگی‌ها و محرومیّتها و صدمه خوردن‌ها و یأس‌ها و تردیدها و دودلی‌ها برای افراد کم‌ایمان. اینها مقدّمات انقلاب است؛ اینها ضرورتهایی است که رسیدن به آن قِمّه و قلّهٔ حاکمان یک جامعهٔ انسانی متوقّف است بر آن. تا اینکه پیغمبر (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) هجرت میکند. اینجا انقلاب به نقطهٔ ثمربخشی میرسد، آن وقت یک جامعه‌ای به‌وجود می‌آید.
جوان انقلابی
فرض کنید مثلاً موسای پیغمبر (علیه‌السّلام) بیاید در جوامع فرعونی، های‌وهویی هم راه بیندازد، فرعون را هم متوجّه بکند که ما آمدیم، یک اصول صحیحی را هم به مردم ارائه بدهد، احیاناً شورشی هم برپا کند و فرعون را هم از بین ببرد و از تخت فرعونی واژگون کند و اصلاً وضع اجتماع را در هم بپاشد، امّا یک اجتماع درستی بر طبق پیشنهاد خود نسازد و تحویل انسانیّت ندهد و خود در رأس آن اجتماع قرار نگیرد و برنامهٔ حرکت آن اجتماع و پیشرفت و تکامل آن را در اختیار این اجتماع و زیر بغل آن نگذارد، این موسی (علیه‌السّلام) رسالت خود را انجام نداده؛
جوان انقلابی
نبی می‌آید انقلاب میکند؛ یعنی می‌آید بنیان جامعه را بر هم میریزد و اصول جامعه را ویران میکند و قوارهٔ جامعه را عوض میکند و اصول دیگری به جای اصول کهن، اصول ارتجاعی و اصول غلط وضع میکند _ و اینها اصول انقلابی اسلام است، اصول انقلابی دین است _ اینها را میگذارد و جامعه‌ای به شکل نو تشکیل میدهد.
جوان انقلابی
ممکن است در نظر ما یک جاهایی ضدّ و نقیض بیاید، امّا چون میدانیم که اوّلاً یک انسان است و ثانیاً حرکت او و زندگی او یک جهت داشته و از یک جا الهام میگرفته است، یعنی از کتاب خدا و سنّت پیغمبر (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) و علومی که پروردگار، در امور دین به او داده و او برای یک هدف کار میکرده است، یعنی برای خدا و برای تعالی انسانیّت و ایجاد جامعهٔ اسلامی کامل، چون این وحدتها وجود دارد لذا باید دقّت کنیم و این تناقض را رفع کنیم؛ و اتّفاقاً هر جا دقّت میکنیم، تناقض به خودی خود رفع میشود.
جوان انقلابی
گاهی فرموده‌اند که آنچه از ما شنیدید، میتوانید به امام دیگری نسبت دهید. این در روایات ما وجود دارد و معمولٌ‌به هم هست. اگر شما سخنی را از امام صادق شنیدید و در ذهنتان نبود، مانعی ندارد که آن را به امام باقر نسبت دهید، چون اینها دو نفر نیستند؛ در حقیقت یک نفرند. ملاک وحدت در اینها هست و آن، وحدت فکر و وحدت شخصیّت است. و «کلّهم نور واحد»؛
جوان انقلابی
آنچه در زمینهٔ شناخت این بزرگ‌مردان الهی برای ما لازم است، شناخت سیمای واقعی آنها است؛ آنچه امروز به آن میگویند بیوگرافی. بیوگرافی یک انسان را چه چیزهایی تشکیل میدهد؟ آیا تاریخ ولادت او و تاریخ وفات او و عدد فرزندان او و نام زنان او است؟ یا نه، عناصر و عوامل تشکیل‌دهندهٔ شخصیّت او است؟ چه چیزهایی شخصیّت این رجل مورد نظر را تشکیل میدهد؟
جوان انقلابی
متأسّفانه امروز هیچ‌یک از این دو فایده در اختیار ما نیست، ما نه به صورت آموزنده زندگی امام را فهمیده‌ایم و نه به صورت برانگیزاننده. وقتی به زندگی ائمّهٔ هدی (علیهم‌السّلام) نگاه میکنیم، چیزی از زندگی اینها به دست نمی‌آوریم. خب، اگر بخواهید به ظاهر نگاه کنید، زندگی، زندگی متناقضی است: به حسب دریافت عوام مردم و آنهایی که در حکم عوامند؛ امام حسن (علیه‌السّلام) یک جور زندگی میکند امام حسین (علیه‌السّلام) نقطهٔ مقابل او زندگی میکند؛ هر دوی اینها زندگی‌شان با امام چهارم فرق دارد؛ هر سهٔ اینها زندگی‌شان با امام هشتم فرق دارد؛ هر چهار اینها زندگی‌شان با زندگی امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) فرق دارد؛ هر پنج نفر اینها زندگی‌شان با زندگی امام دوازدهم (علیه‌السّلام) فرق دارد. آیا تناقض نیست؟
جوان انقلابی
امام سجّاد (علیه‌السّلام) را یک بیمار میداند؛ در حالی که بیماری امام سجّاد _ آنچه در تاریخ هست _ محدود به همان چند روز کربلا است. خب، شما هم در عمرتان چند روز بیمار میشوید؛ بنده هم بیمار میشوم؛ هر آدم ورزشکارِ قوی‌هیکلِ نیرومندی هم در عمرش چند روزی بیمار میشود؛ اسم «بیمار» که دیگر نباید تا آخر روی این شخص بماند. به جای نامها و این عنوانهای افتخارآمیز: امام مجاهد، امام عالِم، امام آگاه، امام سازمان‌بخش، امام تشکیلات‌ده، امام به‌وجودآورندهٔ نهضت، امامی که موتور گردونهٔ تاریخی تشیّع است، بگویند: «امام بیمار»!
جوان انقلابی
امام سجّاد (علیه‌السّلام) را یک آدم ضعیفِ بی‌ارادهٔ بازیچهٔ بیمار معرّفی کردند؛ امام بیمار! هیچ نام دیگری، هیچ عنوان دیگری، هیچ لقب افتخارآمیز دیگری غیر از «بیمار» برای یک امام پیدا نکردند! آن هم چه امامی؟! امام چهارمی که به نظر ما بنیان‌گذار نهضت مخفی شیعی بعد از واقعهٔ کربلا است؛ امام سجّادی که متزلزل‌کنندهٔ بنیان اموی است؛ کسی که ضامن همهٔ نهضتهایی است که در طول تاریخ تشیّع به وسیلهٔ شیعه انجام گرفته. امام سجّاد (علیه‌السّلام) مادر همهٔ اینها و به‌وجودآورندهٔ همهٔ اینها است
جوان انقلابی
من به شما عرض کنم ای کاش همهٔ خلفای بنی‌امیّه و خلفای بنی‌عبّاس اشتباه میکردند و راه معاویه را دنبال میکردند. امّا متأسّفانه اینها این اشتباه را نکردند و راه معاویه تعقیب نشد و راهی بهتر از راه معاویه اختراع شد و آن این بود: چهره را از بین نبردند، نام را نخواستند زیر خروارها خاک دفن کنند، آمدند چهره را تحریف کردند؛ و این خطرناک است.
جوان انقلابی
شیخ راضی آل یاسین، مؤلّف بزرگوار کتاب «صلح الحسن (علیه‌السّلام)» میگوید: «در تکوین عالم، خاصیّت زور و استبداد این است _ کأنّه یک سنّتی است _ که هرگاه روی هر مسئلهٔ فکری و هر جریان فکری، زور و استبداد و قدرت‌نمایی به‌وجود آمد، آن جریان فکری رشد میکند؛ این خاصیّت طبیعی است.»
جوان انقلابی
برای اینکه کسی را تصرّف کنی، اوّل کوچکش کن، اوّل تحقیرش کن، اوّل به او حالی کن که چیزی نیست، اوّل در دل او این مطلب را فرو کن که هیچ نقطهٔ مثبتی در زندگی او وجود ندارد. وقتی که او خوب باورش آمد که هیچی نیست، وقتی باورش آمد که بی‌شخصیّت است، وقتی باورش آمد که حقیر است، وقتی باورش آمد که بی‌بُتّه و بی‌ریشه است، خیلی آسان میشود او را تصرّف کرد.
جوان انقلابی
یعنی به انسان می‌آموزد که خطّ زندگی را چگونه باید مشی کرد و رفت و پیمود. به شیعه می‌آموزد که اگر میخواهد پیرو امام و پیشوای خود باشد، در مقابل فلان مسئلهٔ تاریخی یا فلان حادثهٔ اجتماعی چگونه باید موضع بگیرد.
جوان انقلابی
ما امروز وقتی که برای پیدا کردن روش زندگی ائمّهٔ معصومین (علیهم‌السّلام) دنبال مدرک و مبنا میگردیم، مثل محقّقین قرن سوّم و چهارم هجری مجبوریم بگردیم دنبال همین روایات متفرّق و همین نقلهایی که وجود دارد و نمیتوانیم یک چیز شکل‌گرفته‌ای، یک نوشته‌ای، یک تألیفی، یک مطالعهٔ منظّمِ پیوسته‌ای را پیدا کنیم که ما را از بسیاری از مطالعات بی‌نیاز کند
جوان انقلابی
بحث ما دربارهٔ این است که زندگی ائمّهٔ معصومین از اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) _ همین دوازده نفر معهود _ به چه صورت و به چه کیفیّتی میگذشته است؛ هدف اینها چه بوده و برنامه‌های اینها را چه چیزهایی تشکیل میداده؛ و همان‌طوری که دیروز عرض کردم، مناسبات اینها اوّلاً با حکّام و قدرتهای زمان، ثانیاً با مکتب و با دین، ثالثاً با مردمانی که پیروشان بوده‌اند، رابعاً با علمایی که همبسته و هم‌سِلک قدرتهای زمان بوده‌اند، چه بوده. بحثهای ما اینها است.
جوان انقلابی
قدمت دست تحریف ائمّه (ع) به اندازهٔ قدمت امامت
بهنام

حجم

۳۷۸٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۴۲۴ صفحه

حجم

۳۷۸٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۴۲۴ صفحه

قیمت:
۷۰,۰۰۰
۳۵,۰۰۰
۵۰%
تومان