بریدههایی از کتاب همرزمان حسین (ع)
۴٫۵
(۳۶۰)
ملّاها و علمائی که در زمانهای گذشته از جهل قدرتها استفاده میکردند و مثل کالا دین به مردم میدادند و از قدرت و از خلیفه پول میگرفتند؛ اینها وقتی در مقابل علم قاطع علی، دانش بیپایان علی قرار میگیرند، طبعاً نمیتوانند آن وضع پیشین خود را حفظ کنند و میشوند ضدّ علی، ازاینقبیل فراوان است. کعبالأحبارها، ابوهریرهها، معاویهها، عمروعاصها، طلحهها، زبیرها، سعد وقّاصها، عبداللّه عمرها، گروههای مختلف، با علی مبارزه میکنند؛ و یک حکومت انقلابی فراوان دردسر دارد. آنقدر برایش ایجاد اشکال میکنند، تبلیغات علیه او میکنند، شمشیر علیه او میکشند، حرف علیه او میزنند؛ چرا؟ به جرم اینکه انقلابی است.
M. K.
حکومت علی (علیهالسّلام) یک حکومت انقلابی است؛ یک حکومتی است که جامعهٔ قبل از خود را از بنیان تغییر میدهد. جامعهٔ عثمانی را با جامعهٔ علوی قیاس نمیشود کرد؛ نمیشود گفت همان جامعه است منتها اصلاح شده؛ نه، تغییر بنیادی پیدا کرده، لذا مخالف دارد.
M. K.
معنای صحیح جهاد
پس اگر بخواهیم معنای جهاد را درست تشریح کنیم، درست بفهمیم، باید بگوییم جهاد بهطور مطلق یعنی درگیری و مبارزهٔ با قدرتهای ارتجاعی ضدّ تعالی و تکامل انسانی _ یعنی ضدّ اسلام و ضدّ قرآن _ هر جور که با اینها درگیری کردید، این در اسلام اسمش جهاد است. البتّه یکی از انواع جهاد درجهاش بالاتر است، شریفتر است، عزیزتر است، دارای اجر بیشتری است؛ و دیگری درجهاش درجهٔ نازلتری است، درجهٔ ضعیفتری است، درجهٔ کمارزشتری است؛ ولی همهٔ اینها تحت عنوان و سرپوش و واژهٔ «جهاد» محسوب است.
M. K.
کُمیت که میآید دربارهٔ علیبن الحسین (علیهالسّلام) شعر میگوید، شعرش جهاد است؛ چرا؟ چون مضمونش درگیری با هشامبن عبدالملک و با خود عبدالملک _ خلیفهٔ زمان _ است. همان روز خیلیها بودند که برای رسولالله (صلّیاللهعلیهوآله) شعر میگفتند، در توحید شعر میگفتند، امّا هیچگونه مبارزهای محسوب نمیشد، درگیری محسوب نمیشد؛ لذاست که جهاد هم نبود. بنابراین شعر گفتن فرق میکند. دعبل خزاعی شعرش جهاد است، کمیت شعرش جهاد است.
M. K.
جهاد فکری در اینجا این است که یک دانشمند، یک محقّق قلم در دست بگیرد و ثابت کند که این طرز فکر، یک طرز فکر غلط است. این هم کتابنویسی است، آن صورت قبلی هم کتابنویسی بود؛ امّا آن جهاد نبود، این جهاد است. چرا؟ برای خاطر اینکه در آن، درگیری با عبدالملک نبود؛ در این، درگیری با عبدالملک هست.
M. K.
شناخت زندگی امام و سیرهٔ عملی امام، دارای این دو فایده است: یکی اینکه آموزنده است و دیگر اینکه برانگیزاننده و بهاهتزاز درآورنده است؛ انسان را در پیچوخمهای زندگی کمک میکند، به انسان حالت تفاخر و مباهات میدهد. تعبیر جامعتری برای فایدهٔ دوّم هست و آن اینکه در انسان روح غروری بهوجود میآورد. این احساس را در پیروان امام بهوجود میآورد که راهی که او میرفت و امروز منِ شیعه مدّعیام که راه او را میروم، راه خدا است، راه پرافتخار است، راه افتخارآفرین است؛ و بنابراین این راه را باید پیمود و باید رفت. شناخت امام این دو فایده را دارد.
جعفری
امام سجّاد (علیهالسّلام) را یک آدم ضعیفِ بیارادهٔ بازیچهٔ بیمار معرّفی کردند؛ امام بیمار! هیچ نام دیگری، هیچ عنوان دیگری، هیچ لقب افتخارآمیز دیگری غیر از «بیمار» برای یک امام پیدا نکردند! آن هم چه امامی؟! امام چهارمی که به نظر ما بنیانگذار نهضت مخفی شیعی بعد از واقعهٔ کربلا است؛ امام سجّادی که متزلزلکنندهٔ بنیان اموی است؛ کسی که ضامن همهٔ نهضتهایی است که در طول تاریخ تشیّع به وسیلهٔ شیعه انجام گرفته. امام سجّاد (علیهالسّلام) مادر همهٔ اینها و بهوجودآورندهٔ همهٔ اینها است. شیعه امروز امام سجّاد (علیهالسّلام) را یک بیمار میداند؛ در حالی که بیماری امام سجّاد _ آنچه در تاریخ هست _ محدود به همان چند روز کربلا است.
جعفری
راه معاویه تعقیب نشد و راهی بهتر از راه معاویه اختراع شد و آن این بود: چهره را از بین نبردند، نام را نخواستند زیر خروارها خاک دفن کنند، آمدند چهره را تحریف کردند؛ و این خطرناک است. این کار گرفت؛ آنچنان گرفت و آنچنان این تیر به هدف رسید که دورهٔ بنیامیّه سر آمد، دورهٔ بنیعبّاس سر آمد، قرنها بر این گذشت و دوستان اهلبیت، اهلبیت (علیهمالسّلام) را آنچنان میبینند که آن دشمنان میدیدند. در زندگی اهلبیت (علیهمالسّلام) این جنایت بزرگ موفّق شد. هنوز آنچنان است که شیعهٔ امام صادق و مدّعی تبلیغ سخن امام صادق (علیهالسّلام)، ایشان را آنچنان معرّفی میکند که اگر چنانچه شما را آنجور معرّفی کنند، فحش تلقّی میشود؛ اگر من را آنجور معرّفی کنند، توهین تلقّی میشود؛ و اگر امروز هر چهرهٔ موجّهی را آنجور معرّفی کنند، بیادبی تلقّی میشود. امام سجّاد (علیهالسّلام) را همین جور معرّفی کردند.
جعفری
شیخ راضی آل یاسین، مؤلّف بزرگوار کتاب «صلح الحسن (علیهالسّلام)» میگوید: «در تکوین عالم، خاصیّت زور و استبداد این است _ کأنّه یک سنّتی است _ که هرگاه روی هر مسئلهٔ فکری و هر جریان فکری، زور و استبداد و قدرتنمایی بهوجود آمد، آن جریان فکری رشد میکند؛ این خاصیّت طبیعی است.» اتّفاقاً تجربهها هم همین را به ما نشان میدهد.
جعفری
بعضیها معتقد بودهاند که این، کار درستی بود؛ نه اینکه نسبت به همه این اعتقاد را داشته باشند، بلکه نسبت به یک نفر یا دو نفر یا یک سلسلهٔ خاصّی معتقد بودهاند که کار درستی بلکه کار لازمی بوده و اگر کسی این کار را نمیکرد، از حوزهٔ تشیّع خارج بود. بعضی اینطور عقیده داشتند مثلاً زیدیّه یعنی کسانی که قائل به امامت زید شدند جزو عقایدشان یکی هم این بود که امام آن کسی است که باید
کاربر ۹۴۵۲۸۶
علی یک روز هم خانهنشین نشد. آن کسانی که برنامهشان خانهنشینی است و زندگیشان با خانهنشینی میگذرد، سکوت علی را، از سطح عالی فرود آمدن علی را «خانهنشینی» نام دادهاند، ولی این خانهنشینی نبود؛ این را مکرّر شاید گفتهایم. علی در همان روزی هم که صحبت خلافتش بود، میگفت من همچنانکه تاکنون مورد مشورت بودم، فرد دوّم قدرت بودم، حالا هم همانجور باشم؛ پس علی در ۲۵ سال، فرد دوّم قدرت بود. در تمام مسائل حسّاس علی وارد بود، همهٔ تصمیمهای مهم با نظر علی گرفته میشد، در همهٔ غزوات نظر علی جلب میشد و سؤال میشد، در شوراهای مهمّ نظامی علی رأی قاطع داشت و از نظر علی استفاده میشد و نظر میداد؛ یک عضوی از اعضای جامعهٔ اسلامی بود و آن هم عضوی آنچنان بزرگ، آنچنان نیرومند، آنچنان روشنبین؛ و یکچنین عضوی حق ندارد خانهنشین باشد.
کاربر ۲۹۱۶۷۱۱
گاهی که بعضی از واجبات را میگویند بهخاطر تقیّه ترک کنید، واجباتی است که در راه هدف نیست.
Samira Hozouri
یک روایت ذیل آیهٔ معروف «یٰاأیّها الّذین آمنوا اصبروا و صابروا و رابطوا»؛ «ای مسلمانان پایداری کنید، پایمردی کنید و رابطه برقرار کنید» است. قال (علیهالسّلام): «اصْبروا علی الْمصائب»؛ امام دارد آیه را تفسیر میکند، میفرماید: «اصبروا» یعنی پایداری کنید در مصیبتها و ناراحتیها. «و صابروهمْ علی التّقیّة»؛ در مقابل آنها پایمردی کنید بهوسیلهٔ تقیّه. «و رابطوا علی منْ تقْتدون به»؛ با رهبرتان که به او اقتدا میکنید رابطه برقرار کنید. اگر تنها این جملهٔ اخیر استعمال شده بود، احتمال داشت که ارتباط، ارتباط روحی باشد، ارتباط بهوسیلهٔ توسّل مثلاً باشد، امّا چون دنبال آن دو جملهٔ قبلی است که «اصْبروا علی الْمصائب و صابروهمْ علی التّقیّة»، روشن است که این رابطه یک رابطهٔ پنهانی و تشکیلاتی است.
Samira Hozouri
ای ابنشهاب! اگر تو در کنار ظالم نمینشستی، اگر تو در جبههٔ ظالم قرار نمیگرفتی، او از خشم و عصیان مردم میترسید و بیم میبرد؛
Samira Hozouri
بعضی زیدبن علیبن الحسین را بشدّت و بیرحمانه میکوبند؛ همان زیدی که پیغمبر اکرم (صلّیاللهعلیهوآله) فرمود: «از فرزندان من کسی خواهد آمد که در راه خدا شهید خواهد شد و کسانی که در آن جنگ با او شهید میشوند، روز قیامت بر روی دوش خلائق سیر میکنند و زودتر از همه به بهشت میروند.»
Samira Hozouri
شما ببینید وقتی امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) ۲۵ سال بعد از رحلت پیغمبر (صلّیاللهعلیهوآله) و افول خورشید نبوّت در رأس حکومت قرار میگیرد، گذشتگان او، یعنی خلیفهٔ سوّم و پیش از او خلیفهٔ دوّم، در ظرف ۲۲ سال آنچنان زمینه را عوض کردهاند که جامعهٔ اسلامی نمیتواند علی (علیهالسّلام) را هضم کند. کسانی از صحابهٔ نزدیک پیغمبر (صلّیاللهعلیهوآله) پیدا میشوند که به روی علی (علیهالسّلام) شمشیر میکشند. اختلافات داخلی بهوجود میآید و جنگهای خانمانسوز و خانمانبرانداز، عالم اسلامی را پر میکند؛
Samira Hozouri
باید مردم اوّلاً زمینهٔ آمادهای برای پذیرش داشته باشند و پیش از پذیرش، شناخت طرز فکری اینچنین. بعد از این باید بقدر کافی یا بقدر لازم، طرز فکر انگیزانندهٔ اینها برای مردم روشن شده باشد؛ و هم پیش از شروع و هم پابهپای عمل، مسائل تبلیغی و فرهنگی و فکری مطرح شود.
Samira Hozouri
روشن است که همیشه مبارزات سیاسی و فعّالیّتهای حاد و تند و قاطع باید در وقتی صورت بگیرد که بقدر کافی فعّالیّتهای فکری و تبلیغاتی و ایدئولوژیکی انجام گرفته باشد. اگر یک عدّه مردمی که صاحب یک هدف خاصّی و برنامهٔ معیّنی و طرز فکر مشخّصی هستند، در آن لحظه مشغول انجام مسائل مورد نظر خود بشوند که کمترین فعّالیّت و کوششی در راه بیان فکر و مرام و عقیده و برنامه و هدف آنان انجام نگرفته باشد، پیدا است که این فعّالیّت با ناکامی مواجه خواهد شد.
Samira Hozouri
آن روز گفتم از قول مرحوم آلیاسین که هر فکری و هر خواستی که مورد خشم قدرتها قرار بگیرد، محکوم به رشد کردن است؛ مسلّماً رشد میکند. قدرتهای مادّی و ظاهری علیه هر نیازی و هر خواستی و هر فکر و اندیشهای که صفآرایی کردند، آن را رشد دادند و نفهمیدند. خاصیّت قدرتهای استبدادی و زور همین است که دشمنان خود را تقویت میکنند.
Samira Hozouri
باید بگوییم جهاد بهطور مطلق یعنی درگیری و مبارزهٔ با قدرتهای ارتجاعی ضدّ تعالی و تکامل انسانی _ یعنی ضدّ اسلام و ضدّ قرآن _ هر جور که با اینها درگیری کردید، این در اسلام اسمش جهاد است.
Samira Hozouri
حجم
۳۷۸٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۴۲۴ صفحه
حجم
۳۷۸٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۴۲۴ صفحه
قیمت:
۷۰,۰۰۰
۳۵,۰۰۰۵۰%
تومان