بریدههایی از کتاب همرزمان حسین (ع)
۴٫۵
(۳۵۸)
زیدبن علیبن الحسین (علیهالسّلام)
یکی زیدبن علیّبن الحسین (علیهالسّلام) است. او یکی از این بزرگوارها و از رجال عالیقدر عالم اسلام است و همان کسی است که قبلاً عرض کردم. پیغمبر اکرم (صلّیاللهعلیهوآله) در چند روایت از زیدبن علی نام آورده:
روایاتی در فضیلت زیدبن علی (ع)
در یک روایت پیغمبر اکرم (صلّیاللهعلیهوآله) خطاب میکند به امام حسین (علیهالسّلام) و میفرماید: از صُلب تو و از نسل تو مردی بیرون خواهد آمد به نام زید و او حبیب من است از اهلبیتم؛ در میان دودمان من، حبیب من، محبوب من او است. این یک روایت.
در یک روایت دیگر پیغمبر (صلّیاللهعلیهوآله) میفرماید: «از فرزندان حسین کسی به نام زید خروج خواهد کرد و کسانی که با او کشته بشوند و به شهادت برسند مانند شهدای بدر و اُحدند و در روز قیامت زودتر از دیگر شهیدان به بهشت وارد میشوند.» این هم یک روایت دیگر است که موجود است.
العبد
از طرف شام یک بخشنامهای به تمام مناطق قلمرو اسلامی صادر شد: «الا برئت الذّمّة ممّن روی فی آل ابیتراب»؛ هر کس که جملهای را دربارهٔ علی و خاندان علی (علیهالسّلام) نقل کند، من ذمّهٔ اسلام را از او برداشتم. یعنی او مسلمان نیست و با او باید معاملهٔ کافر حربی شود. یعنی هر کار توانستید، با او بکنید؛ اگر مالش را گرفتید، جانش را گرفتید، کتکش زدید، فحشش دادید، اسمش را از دیوان بیتالمال حذف کردید، اشکالی ندارد.
f.r
احادیثی که انسان میشنود، باید جهتش را بفهمد، باید بداند که در چه جهتی است و رو به چه چیزی دارد.
جوان انقلابی
الهی، یک مرد الهی مثل علی قرار نگیرد، بشریّت ستم دیده است، نهفقط آن مرد؛ بلکه اگر زمام و اختیارگردان جامعهٔ بشر دست مردی مثل علی باشد، بشریّت به تکامل و تعالی خود نزدیک شده است؛ و همیشه چنین است که حکومتهای ناصالح، قدرتهای ناشایست نهفقط به مردم زمان خود، که به انسانهای تاریخ، و نهفقط به یک عدّهٔ مردم خاص و انسانهای خاص، که به انسانیّت جفا میکنند. هر قدمی که برداشته میشود، یا انسانیّت را پیش میبرد، ترقّی میدهد، اوج میدهد و یا انسانیّت را متوقّف میکند، جلوی پرواز انسانیّت را میگیرد. و اگر علی در رأس حکومت نبود و رقبای علی قدرت را در دست گرفتند، به انسانیّت ستم شد
محمد طاهر پسران افشاریان
امام سجّاد (علیهالسّلام) را یک آدم ضعیفِ بیارادهٔ بازیچهٔ بیمار معرّفی کردند؛ امام بیمار! هیچ نام دیگری، هیچ عنوان دیگری، هیچ لقب افتخارآمیز دیگری غیر از «بیمار» برای یک امام پیدا نکردند! آن هم چه امامی؟! امام چهارمی که به نظر ما بنیانگذار نهضت مخفی شیعی بعد از واقعهٔ کربلا است؛ امام سجّادی که متزلزلکنندهٔ بنیان اموی است؛ کسی که ضامن همهٔ نهضتهایی است که در طول تاریخ تشیّع به وسیلهٔ شیعه انجام گرفته. امام سجّاد (علیهالسّلام) مادر همهٔ اینها و بهوجودآورندهٔ همهٔ اینها است. شیعه امروز امام سجّاد (علیهالسّلام) را یک بیمار میداند؛ در حالی که بیماری امام سجّاد _ آنچه در تاریخ هست _ محدود به همان چند روز کربلا است. خب، شما هم در عمرتان چند روز بیمار میشوید؛ بنده هم بیمار میشوم؛ هر آدم ورزشکارِ قویهیکلِ نیرومندی هم در عمرش چند روزی بیمار میشود؛ اسم «بیمار» که دیگر نباید تا آخر روی این شخص بماند. به جای نامها و این عنوانهای افتخارآمیز: امام مجاهد، امام عالِم، امام آگاه، امام سازمانبخش، امام تشکیلاتده، امام بهوجودآورندهٔ نهضت، امامی که موتور گردونهٔ تاریخی تشیّع است، بگویند: «امام بیمار»!
آیه
سنّت خدا بر غلبهٔ حق است و بر پایداری حق. و گفتهام و تکرار میکنم این مطلب را که هر روزی که میگذرد، حق یک قدم به مقصد خود نزدیک میشود. آن جاهلها و ظاهربینها و نفهمهایند که خیال میکنند روزبهروز حق ضعیف میشود؛ نه، لحظهبهلحظه و روزبهروز حق نیرومندتر، استوارتر، پرفروغتر و شعلهورتر میشود و به هدف نزدیکتر میشود؛ سنّت خدا بر این است و اصلاً عالم اینجوری خلق شده: ما خلقنٰهمآ الّا بالحق؛ زمین و آسمان بحق خلق شدند و بر جریان حق و بر شیوهٔ حق. این است که باید ظالم اشتباه کند، باید دشمن نتواند یا نفهمد. و اینجا [یزید] فهمید که نتوانسته یا نفهمیده.
علی
در همین حلقههای درس و تعلیم است که مردان پولادین ساخته میشوند
آسمان
اگر بخواهیم معنای جهاد را درست تشریح کنیم، درست بفهمیم، باید بگوییم جهاد بهطور مطلق یعنی درگیری و مبارزهٔ با قدرتهای ارتجاعی ضدّ تعالی و تکامل انسانی _ یعنی ضدّ اسلام و ضدّ قرآن _ هر جور که با اینها درگیری کردید، این در اسلام اسمش جهاد است.
آیه
پروردگارا! ما را از شرور آفات نفس خود و هواهای نفسانی خود محفوظ بدار.
f.r
مسئولیّت عظیمی بر دوش شاعران هر زمانی هست. توجّه ندارند که این هرزهگوییها و هرزهدراییها و تعقیب غیر مستقیم سیاستهای ظالمانهای که امروز در جهان حکمفرما است و هر زمانی حکمفرما بوده، چقدر جرم است. این شعرایی که فرهنگ را و سطح بینش جامعه را در حد مسائل سکسی پایین میآورند، شعر عریان میگویند، ادب بیپرده و بیادب را برای مردم مطرح میکنند، نمیدانند چه جنایتی میکنند
آسمان
زید (علیهالسّلام) یک کلمهٔ خالده گفته که مثل کلمات ائمّهٔ معصومین (علیهمالسّلام) است. تقریباً جمله این است: «إنّه لمْ یکرهْ قوْمٌ قطّ حرّ السّیْف إلّا ذلّوا»؛ گفت: «هیچ مردمی از گرمی شمشیر و از تیزی شمشیر نترسیدند مگر آنکه ذلیل شدند.» هر جمعیّتی که از تیزی شمشیر ترسید، به ذلّت افتاد، خوار شد، زبون شد.
علی
امام دو شغل دارد: یکی مربوط به مکتب، یکی مربوط به جامعه. امام دو بال دارد که با این دو بال در آفاق محیط امامت پرواز میکند؛ یکی مربوط به فکر، یکی مربوط به عمل؛ یکی مربوط به ذهن، یکی مربوط به واقعیّت؛ یکی این است که قرآن را در دست بگیرد، دیگر این است که زمام جامعهٔ اسلامی را قبضه کند. این دو کار بهعهدهٔ امام است.
shariaty
ما اگر چنانچه صد سال هم عمر کنیم، امّا ندانیم که امام ما برای چه بود و در راه اماممان حرکت نکنیم، شایسته و لایق نام شیعه نیستیم
زهرا یارمحمد
اینجا علی (علیهالسّلام) بر سر دو راهی است: یک راه این است که ستمی را بر خود و بر انسانیّت موقّتاً تحمّل کند و آماده بشود که مردم صددرصد مسلمان نباشند، اگرچه نود درصد، هشتاد درصد _ درصد آن را شما هرچه میخواهید معیّن کنید _ مسلمانند. یک راه دیگر این است که علی خود را آماده کند که اسلام از بین برود، قرآن نابود شود، نظام جامعهٔ نوپای اسلامی متلاشی بشود. و هرگز علی راه دوّم را انتخاب نخواهد کرد؛ ۲۵ سال علی سکوت کرد بهخاطر این؛ علی تن به مصلحتی داد و از مصلحتی گذشت. در میان دوَران امر، در میان یک چیز مهم و یک چیز مهمتر، همیشه مهمتر را باید برگزید.
کاربر ۲۹۳۶۴۶۶
وقتی که میخواهد ملّتی را تصرّف کند، در او نفوذ کند، او را قبضه کند، منافع خود را با وجود او تأمین کند و او را استثمار کند و مورد بهرهکشی قرار دهد، یکی از کارهای جالبش و حیلههای مؤثّرش این است که شخصیّتهای برجسته را از او بگیرد.
ترنج
جهاد با نفس؛ در راه جهاد با دشمن
جهاد با نفس، رأس همهٔ جهادها است؛ منتها اشتباه نشود _ همچنانکه دلشان میخواهد اشتباه شود _ جهاد با نفس، ضدّ جهاد با دشمن خدا نیست؛ در راه جهاد با دشمن خدا است. با نفسِ خودت جهاد کن تا نفست دیگر اینقدر به زمین نیفتد، بعد آنوقت برو بهسوی خدا، برو در راه خدا؛ «فقاتل فی سبیل الله لا تکلّف الّا نفسک و حرّض المؤمنین».۲ آیهٔ قرآن با تو حرف میزند.
علی
تو اگر قبول کردی که امام حسین (علیهالسّلام) یک جور خاصّی عمل کرده، باید قبول کنی که امام حسن (علیهالسّلام) هم همانجور عمل میکند. اگر زندگی امام حسن (علیهالسّلام) را غیر از آن میبینی، در بینش خود و در نگرش خود تجدید نظر کن و بدان که اشتباه کردهای؛
shariaty
روشن است که همیشه مبارزات سیاسی و فعّالیّتهای حاد و تند و قاطع باید در وقتی صورت بگیرد که بقدر کافی فعّالیّتهای فکری و تبلیغاتی و ایدئولوژیکی انجام گرفته باشد.
egm
این بحثهای جزئی و فرعی و غیر مهم و غیر لازم، پدر این ملّت را درآورده. این مسائلی که طرح کردن یا نکردنش تا صد سال دیگر هم اهمّیّتی ندارد، یا لزومی ندارد _ حالا اگر حق هم باشد، لزومی ندارد؛ که البتّه بعضی از آنها باطل هم هست _ به ما مردم مسلمان خیلی لطمه زده، خیلی صدمه زده. فقط هم اینجا نیست؛ خیال نکنید که فقط اینجا هست؛ نه، در همهٔ منطقههای مسلماننشین دنیا از اینگونه مسائل بوده و ما در کتابها دیدهایم؛ در هندوستان بوده، در مصر بوده، در سایر جاهای دیگر هم بوده. تا یک مقدار رگهٔ روشنبینی و درک صحیح از مسائل اجتماعی و اسلامی در میان یک ملّتی پیش آمد، فوراً یک کاری کردند که او را از آن رگهٔ روشنبینی و روشنفکری منصرف کنند و از این جریان دور بیندازند و متأسّفانه غالباً هم موفّق شدهاند.
منم!
اجمالاً فایدهٔ این بحث این است که شما وقتی که دانستید فلسفهٔ امامت چیست و دانستید که امامان شما تأمینکنندهٔ این فلسفه و این هدف برای اسلام بودند، اوّلاً اعتقادتان به این بزرگوارها محکمتر و روشنبینانهتر میشود، عقیدهٔ شما قرص میشود؛ ثانیاً انسان وقتی که امام را شناخت، میتواند از او پیروی کند
کاربر ۱۵۸۲۹۱۶
حجم
۳۷۸٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۴۲۴ صفحه
حجم
۳۷۸٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۴۲۴ صفحه
قیمت:
۷۰,۰۰۰
۳۵,۰۰۰۵۰%
تومان