بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب توحید | صفحه ۷ | طاقچه
کتاب توحید اثر مرتضی مطهری

بریده‌هایی از کتاب توحید

نویسنده:مرتضی مطهری
انتشارات:انتشارات صدرا
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۷از ۲۸ رأی
۴٫۷
(۲۸)
ماده وقتی از لحاظ جوهری ـ نه از نظر اعضا و جوارح ـ تکامل بیشتری داشته باشد «نفس» نامیده می‌شود که شعورش جزء ذات خودش می‌شود.
همچنان خواهم خواند...
علوم آن چیزهایی را علت می‌دانند که فلسفه اسم آنها را «مُعِدّ» می‌گذارد نه «علت» . نظر علوم این است که به این حوادث عالم که پی در پی قرار می‌گیرند و حادثه‌ای بر حادثه‌ای دیگر تقدم زمانی دارد، می‌گویند علت و معلول. از نظر علم، باید علت و معلول در دو زمان باشند. بنابراین از نظر علم مثلا پدر علت است برای پسر، ولی از نظر فلسفه، اینها علت نیستند. فلسفه هیچ وقت این را نمی‌پذیرد که علت بتواند تقدم زمانی بر معلول خودش داشته باشد؛ فلسفه می‌گوید اگر علم می‌خواهد اسم اینها را علت بگذارد بگذارد، هرچه می‌خواهد بگوید، ولی آن چیزی که من می‌گویم این نیست. علت محال است که از معلول خودش انفکاک زمانی داشته باشد و همین سبب می‌شود که فلسفه راه دیگری به این عالَم باز می‌کند و بُعد دیگری برای عالم قائل می‌شود.
همچنان خواهم خواند...
معلولهای عالَم می‌توانند صفت علت خودشان را نشان بدهند؛ عظمت علت را نشان بدهند، علم علت را نشان بدهند. تعبیر «آیات» (نشانه‌ها، آیینه‌ها) هم که در قرآن کریم آمده است، همین است؛ می‌خواهد بفرماید مخلوقات آیینه پروردگارند؛ نه فقط آیینه وجودش، بلکه آیینه صفات پروردگار هم هستند، آیینه حکمت و قدرت و علم پروردگار.
همچنان خواهم خواند...
افرادی که می‌گویند ما جز به محسوسات ایمان نمی‌آوریم، اگر درست مدرکات خودشان را تحلیل کنند می‌بینند نیمی از علمها و اطلاعات آنها ایمان به غیب و نهان است. ما از همین ظاهر و از همین شهادت، به آن غیب ایمان می‌آوریم.
همچنان خواهم خواند...
نوشته‌اند که شاگردهای دکارت در دِیری بودند و سگی هم آنجا بود؛ این سگ را اذیت می‌کردند و او صدا می‌کرد؛ می‌گفتند این ماشین چقدر دقیق ساخته شده که وقتی اذیتش می‌کنی، صدایی می‌کند که آدم خیال می‌کند می‌فهمد! البته این حرف از حرفهای سخیف دنیاست و الآن هم همه ما به این حرف می‌خندیم و ذره‌ای تردید نداریم در اینکه حیوان جان دارد و ادراک می‌کند و درد و لذت را حس می‌کند؛ ولی ما چه دلیلی داریم؟ آیا غیر از این است که از همین تجلّیاتی که در ظاهر وجود این حیوان می‌بینیم و درک می‌کنیم، می‌فهمیم که جان دارد؟
همچنان خواهم خواند...
یکی از مسائلی که دکارت مطرح کرد این بود که ثنویت زیادی میان روح و جسم قائل شد و این دو را خیلی مباین یکدیگر شناخت. او روی اصول فلسفی خودش معتقد شد که روح از مختصات انسان است؛ به این بیان که روح داشتن مساوی است با عقل داشتن و عقل داشتن مساوی است با ادراکات کلی و علمداشتن، و بعد گفت روح از مختصات انسان است. حیوانات چطور؟ گفت حیوانات روح ندارند و ماشینهای بی‌جانی هستند، ولی این قدر این ماشینها دقیق ساخته شده‌اند که آدمیزاد درباره آنها اشتباه می‌کند و خیال می‌کند جان دارند. می‌گفت حیوانات نه لذت را درک می‌کنند و نه درد را، نه حس دارند، نه بچه می‌فهمند و نه هیچ چیز دیگر، فقط ماشین هستند و هیچ فرقی میان این ماشین و یک ماشین فلزی نیست
همچنان خواهم خواند...
معلول همان طوری که از اصل وجود علت حکایت می‌کند (یعنی حکایت می‌کند که من علتی دارم) ، از صفات و خصوصیات علت هم تا حدودی حکایت می‌کند. مثلا معلول، عظمت علت را نشان می‌دهد؛ عظمت معلول دلیل بر عظمت علت است، چون علت کوچک و حقیر و ناتوان و ضعیف نمی‌تواند معلول عظیم به وجود آورد. یکی از شؤون علت که معلول، آیت و جلوه او می‌شود علمِ علت است؛ معلول می‌تواند این صفت را از آیینه خودش منعکس کند و نشان بدهد؛ یعنی علم علت در آیینه وجود معلول منعکس می‌شود
همچنان خواهم خواند...
تصادف دانستن، ناشی از جهل ماست؛ ما وقتی چیزی را نمی‌دانیم، می‌گوییم تصادف است.
همچنان خواهم خواند...
وقتی می‌گوییم نظام، نظام غایی است، یعنی در طبیعتِ اشیاء حرکت به سوی هدف و غایت و انتخاب وجود دارد وطبیعت مسخّر است، و اینکه برای قرار گرفتن طبیعت در مسیر خودش مقدمات و شرایطی از روی تصادف به وجود بیاید، مانعی ندارد و با این اصل که طبیعت یک مسیر غایی و هدفدار را طی می‌کند منافات ندارد.
همچنان خواهم خواند...
نظم دیگری داریم که ناشی از علّیت غایی است و معنایش این است که در معلول، وضعی وجود دارد که حکایت می‌کند که در ناحیه علتْ انتخاب وجود داشته است؛ یعنی این علت که این معلول را به وجود آورده است، در وضع و حالی قرار داشته است که می‌توانسته این معلول را به اشکالی دیگر به وجود آورد، و در میان شکلهای مختلفی که امکان داشته این معلول وجود پیدا کند، یک شکل معینِ بالخصوص از ناحیه علت انتخاب شده است.
همچنان خواهم خواند...

حجم

۳۳۲٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۷

تعداد صفحه‌ها

۳۳۸ صفحه

حجم

۳۳۲٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۷

تعداد صفحه‌ها

۳۳۸ صفحه

قیمت:
۵۳,۰۰۰
تومان