بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب پس از پیامبر | طاقچه
تصویر جلد کتاب پس از پیامبر

بریده‌هایی از کتاب پس از پیامبر

۴٫۸
(۶)
آیۀالکرسی (آیه ۲۵۵ سوره بقره)
سیّد جواد
خطبه ‌شقشقیه امام علی علیه السلام درحقیقت جامع‌ترین، دقیق‌ترین و در عین حال موجزترین تصویری است که شاهد عینی تمام آن لحظات حساس تاریخ را ارائه می‌دهد. امام در این خطبه، حقایق را عریان و بی‌مهابا از دل زمان برون می‌کشد و جاودانه می‌سازد. علاوه بر آن، ایشان الگوی ارائه نقد و تحلیل تمام‌عیار سیاسی را به نمایش می‌گذارد؛ الگویی که شایسته تأمل و اندیشه بسیار است.
سیّد جواد
در منابع اهل سنّت نیز این خطبه به طُرُق گوناگون نقل شده است؛ علامه امینی، در کتاب الغدیر ۲۸ سند را از دوره‌های زمانی مختلف نقل می‌کند که این خطبه را آورده‌اند. اطلاعاتی که این عالم منصف گرد آورده در نوع خود ستودنی است.
سیّد جواد
شیخ صدوق از قول ابن عباس روایت می‌کند که نزد امام از خلافت سخن به میان آمد و ایشان این خطبه را ایراد فرمود. امام در این خطبه در حال تبیین حساس‌ترین و بغرنج‌ترین مسائل مرتبط با جهان اسلام است. طبق نقل سید رضی در پایان این خطبه، گویا وقتی نقد اجتماعی امیرالمؤمنین علیه السلام درباره حوادث پس از رحلت پیامبر به اوج می‌رسد، ناگهان کسی بلند می‌شود و نزد حضرت رفته و نامه‌ای به ایشان می‌دهد؛ کلام امام قطع می‌شود و پس از این، مولا سکوت می‌کند و سخن خود را ادامه نمی‌دهد. ابن عباس که از راویان اصلی این خطبه است تقاضا می‌کند که امیرالمؤمنین علیه السلام کلام را ادامه دهند. اما امام در پاسخ می‌فرماید: «تِلْکَ شِقْشِقَۀٌ هَدَرَتْ ثُمَّ قَرَّتْ». این سوز درونی بود که زبانه کشید و سپس آرام گرفت و فرو نشست[ و دیگر مایل به ادامه آن نیستم ]. ابن عباس در ادامه می‌گوید که تأسف‌برانگیزترین چیزی را که در طول عمر خود تجربه کردم، آنجا بود که در بزنگاه سخن، کلام تعیین‌کننده امیرالمؤمنین علیه السلام به نتیجه پایانی نرسید و در میانه قطع شد. البته مشخص نیست که آن صحنه که منجر به قطع کلام شد، از پیش طراحی شده بود یا به شکل طبیعی اتفاق افتاد.
سیّد جواد
نتیجه بررسی‌ها درخصوص سند این خطبه نشان می‌دهد قبل از آنکه سید به گردآوری نهج‌البلاغه بپردازد، این سخن در منابع پیشین آمده است. برای مثال شیخ مفید در کتاب الارشاد، این خطبه را به شکل کامل نقل می‌کند. ایشان همچنین کتابی به نام الجَمَل دارد که در آن درباره جنگ جمل سخن می‌راند. در آنجا مرحوم شیخ این عبارت را در وصف خطبه شقشقیه می‌آورد: «فَهِی أَشْهَرُ مِنْ أَنْ نَدُلَّ عَلَیهَا وَ نَتَحَمَّلَ‌لِثُبُوتِهَا» . خطبه شقشقیه مشهورتر از آن است که ما بر آن، دلالت کنیم و دلیلی برای ثبوت آن بیاوریم.
سیّد جواد
دلیل نامیدن این جماعت به اصحاب جمل نیز آن بود که در این واقعه، عایشه را بر شتری سوار کردند و به صحنه جنگ آوردند.
سیّد جواد
عایشه همسر پیامبر صلی الله علیه و آله در مکه اقامت داشت. به او خبر دادند که پس از عثمان مردم با طلحه بیعت کرده‌اند. عایشه از این خبر بسیار شادمان شد و گفت کار مبارکی است. اما بلافاصله خبر تکذیب شد و گفتند که مردم با علی بن ابی‌طالب علیه السلام بیعت کرده‌اند. عایشه گفت اگر آسمان بر زمین می‌آمد، برایم گواراتر از این خبر بود.
سیّد جواد
از حساس‌ترین روزهای تاریخ بشر و امت اسلام روزهای پرالتهاب پس از پیامبر صلی الله علیه و آله بود؛ برهه‌ای از تاریخ که سرمنشأ بسیاری از حوادث سهمگین در دل زمان شد و پیامدهای آن تا پایان تاریخ زندگی بشر بر کره خاکی، جاری است؛ ایامی که به‌حق، در مقدّرات امت اسلام و زوال و کمال تمدن اسلامی بیشترین سهم را داراست.
سیّد جواد
سوگمندانه، آن‌ها می‌گویند جوانی علی علیه السلام اقتضای داشتن چنین مقامی را نمی‌کرد؛ در صورتی که علی علیه السلام کسی بود که در میدان حمایت از پیامبر صلی الله علیه و آله سنگ تمام گذاشت و بسیاری از بزرگان مشرک به تیغ او هلاک شده بودند؛ از همین رو مردم کینه‌اش را به واسطه دلاوری‌های بی‌نظیرش در جنگ‌های بدر و احد و خیبر و صِفّین در سینه داشتند
F313
علامه امینی، در کتاب الغدیر ۲۸ سند را از دوره‌های زمانی مختلف نقل می‌کند که این خطبه را آورده‌اند.
F313
از مهم‌ترین خطبه‌های نهج‌البلاغه، خطبه سوم است که آن را به نام «شِقشِقیه» می‌شناسند. واژه «شِقْشِقِیَّۀ» از کلمه «شِقْشِقَۀ» مشتق شده و در لغت به حالت خاصی در شتر اطلاق می‌شود که در هنگام هیجان این حیوان رخ می‌دهد. وقتی شتر به این حالت دچار می‌شود، پوسته‌مانندی از دهان او بیرون می‌زند که حالت متورم دارد. وقتی هیجان حیوان به پایان می‌رسد، این زائده متورم نیز فرو می‌رود. به دنبال این معنای اولیه، این واژه را درباره خطیبان و سخنرانان که سخنانشان گاه چون شعله‌ای ناگهانی افروخته می‌شود و لهیب آن برون می‌آید نیز به کار می‌برند.
F313
خطبه ‌شقشقیه امام علی علیه السلام درحقیقت جامع‌ترین، دقیق‌ترین و در عین حال موجزترین تصویری است که شاهد عینی تمام آن لحظات حساس تاریخ را ارائه می‌دهد
F313
کدام زمان بود که در مقایسه من با نخستین آنان (ابوبکر، و برتری من) شک و تردید وجود داشته باشد، تا چه رسد به این که مرا هم‌سنگ امثال این‌ها (اعضای شورا) قرار دهند؛ ولی من (به خاطر مصالح اسلام با آن‌ها هماهنگی کردم) هنگامی که پایین آمدند، پایین آمدم و هنگامی که پرواز کردند، پرواز کردم.
جواد
امام در ادامه سخن پرده را به کناری می‌زند و ریشه تمام آنچه را از ابتدای خلافت ایشان گذشته بازگو می‌کند: «وَ لَکنَّهُمْ‌ حَلِیتِ الدُّنْیا فِی أَعْینِهِمْ وَ رَاقَهُمْ زِبْرِجُهَا» (ولی زرق و برق دنیا چشمشان را خیره کرده و زینتش آن‌ها را فریفته بود) ؛ واژه «رَاقَ» از ریشه «رَوْقَۀ» به معنای جمال و جلوه فراوان است. قسمت جلوی خانه را رواق می‌گویند که در باب ساختمان‌های باشکوه به کار می‌رود.
جواد
ولی هنگامی که قیام به امر خلافت کردم، جمعی پیمان خود را شکستند و گروهی (به بهانه‌های واهی سر از اطاعتم پیچیدند و از دین خدا بیرون پریدند و دسته دیگری راه ظلم و طغیان را پیش گرفتند و از اطاعت حق سربر تافتند.
جواد
«انْظُرْ إِلَی‌ مَا قَالَ‌ وَ لَا تَنْظُرْ إِلَی مَنْ قَالَ» . بنگر چه می‌گوید و نگاه مکن چه کسی می‌گوید.
ⓈⒶⓂⒶⓃ
تعابیر امیرالمؤمنین علیه السلام در اینجا و بسیاری موارد مشابه به گونه‌ای است که ممکن است مخاطب گمان کند امام در حال خودستایی است و فضایل خود را به شکلی اغراق‌آمیز مطرح می‌کند. اما باید دقت کرد که این شبهه در باب کسی مطرح است که درگیر منیت و نفسانیت باشد؛ قطعاً امام علی علیه السلام در چنین مقامی نیست. در وجود امیرالمؤمنین علیه السلام خودی وجود ندارد که بخواهد آن را بستاید و بزرگ جلوه دهد. آنچه در اینجا می‌بینیم بیان کار خداست با عبد خویش؛ همان که قرآن خطاب به نبی رحمت صلی الله علیه و آله می‌گوید: «وَ أَمَّا بِنِعْمَۀِ رَبِّک فَحَدِّثْ».
منتظر طلوع
و این وضع ادامه یافت تا سومی به پا خاست در حالی که از خوردن زیاد، دو پهلویش بر آمده بود و همّی جز جمع‌آوری و خوردن بیت‌المال نداشت و بستگان پدرش (بنی امیه) به همکاری او برخاستند و همچون شتر گرسنه‌ای که در بهار به علفزار بیفتد و با ولع عجیبی گیاهان را ببلعد به خوردن اموال خدا مشغول شدند.
جواد
سیل خروشان (علم و فضیلت) از دامنه کوهسارِ وجودم پیوسته جاری است و مرغ (دورپرواز اندیشه) به قله (وجود) من نمی‌رسد.
ⓈⒶⓂⒶⓃ
امام می‌دانست که یهود یا مشرکان خفته و بیدار می‌آیند تا پس از پیامبر سفره اسلام را به طور کامل برچینند. کسی مانند امیرالمؤمنین علیه السلام هرگز به جایگاه شخصی خود فکر نمی‌کند. آنچه تمام اندیشه او را به خود مشغول کرده مصلحت دین خدا و خلق اوست
منتظر طلوع

حجم

۱۲۸٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۷۴ صفحه

حجم

۱۲۸٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۷۴ صفحه

قیمت:
۱۰,۰۰۰
۵,۰۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲صفحه بعد