بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب غناء و موسیقی | طاقچه
تصویر جلد کتاب غناء و موسیقی

بریده‌هایی از کتاب غناء و موسیقی

امتیاز:
۴.۴از ۵۸ رأی
۴٫۴
(۵۸)
هیچ دلیلی نداریم بر اینکه صدا اگر طرب‌انگیز شد، حرام است. طرب چیست؟ طرب آن حالت خفّتی است که انسان پیدا میکند، چه در حال سرور، چه در حال حزن. فرض بفرمایید که یک روضه‌خوانی روضه‌ای میخواند، انسان از حال طبیعی خودش خارج میشود، ازبس این روضه سوزناک است، انسان بی‌اختیار خودش را میزند مثلاً. این، همان طَرَب است. یا یک نفری لطیفه‌ای تعریف میکند، حرف زیبایی، خوشمزه‌ای میزند، انسان از خود بی‌خود میشود، میخندد. طرب معنایش این است. دلیلی بر حرمت این‌گونه موارد نداریم.
احمد رضا
چنانچه قبلاً بحث کرده‌ایم، اگر این صوتِ برآمدهٔ از آلات لهو یا از حنجرهٔ انسان، صوت لهوی مُضِلّ عن سبیل اللّه باشد، فهو محرّم وَإلّا فلا. بنابراین نمیشود به‌طورمطلق بگوییم موسیقی حرام است، یا به‌طورمطلق بگوییم حلال است. موسیقی وقتی‌که بر صوت ناشی از حنجره منطبق باشد که همان غناء است، یا بر صوتی که صادر از آلات عزف و معازف است، منطبق باشد دو حالت دارد: یا این است که این صوت، لهوی مُضِلّ عن سبیل اللّه است یا نیست. اگر بود، حرام است، وَالّا حرام نیست.
معین
آیا صحیح است غناء را حلال بدانیم و شعبه‌ای از آن را که مشخّصات خاص دارد، حرام بدانیم؟ جواب: تأیید سؤال جواب: بله، این اشکال ندارد. البتّه با این تعبیر که «الغناء حلالٌ» نباید هیچ‌وقت بیان بشود؛ چون این حرف گمراه‌کننده‌ای است که انسان بگوید غناء حلال است. نه، غناء حرام است با آن خصوصیّاتی که ذکر شد، و مشخّصاتش را عرض کردیم.
احمد رضا
دلیلی بر حرمت طرب به این معنا که شخص بشدّت خوشحال شود، یا بشدّت محزون شود وجود ندارد، جزو مناطات حرمت غناء هم نیست؛ چون در روایات غناء مطلقاً کلمهٔ مُطرِب یا اطراب وجود ندارد. گفتیم در کلمات لغویّین تطریب آمده است و آن هم به‌معنای ترجیع است.
احمد رضا
اگر آهنگ، آهنگ فرح باشد. که هیچ اشکال ندارد: «قل من حرّم زینة الله التی أخرج لعباده»؛ یکی از زینتهای طبیعی همین مسئلهٔ صدای خوش، زدن خوش، اینها جزء زینتهای طبیعت است. فطرت انسان مایل به این است. شارع نمیتواند این را حرام کند؛ اصلاً حرام نمیکند؛ چرا؟ «لأنّه خلقها لهم»؛ اصلاً همهٔ اینها را «أخرجها لعباده». از پیغمبر، یک حدیثی است مسلّم، سندش هم معتبر، میفرماید: «الهوا والعبوا؛ فإنّی أکرهُ أن یریٰ فی دینکم غلظة»... این دین اسلام است...». این سخن مشتمل بر یک مدّعا و چند دلیل است. مدّعا اینکه غناء و موسیقی فی‌نفسه حلال است و دلیلی بر حرمتش نیست.
motarased
در زمان سابق، حتّی در دوره‌ای که ما آن دوره را در اوایل زندگی‌مان درک کردیم، غناء بود، لکن این‌طور شایع نبود، چون امکانش نبود. بعضی از افراد لاابالی مثلاً عروسی داشتند، جشنی داشتند، مطرب یا مغنّی می‌آوردند، سازی میزدند. مخصوص یک عدّهٔ معدودی از مردم بود. بعد که این وسایل ارتباط‌جمعی آمد، برای همه قابل دسترسی شد. این وسایل، هم در کشور ما و هم در کشورهای اسلامی، یک سوغات غربی بود و چون اختراع، اختراع غربی و اروپایی بود لذا با محتوای اروپایی‌اش آمد.
قلمِ مبارز || محسن
قرآن را اهل معنا و اهل حقیقت و اهل توحید بدون اینکه رو به قبله باشند، بدون اینکه با طهارت باشند، بدون اینکه دو زانو نشسته باشند، بدون اینکه تکیه نداده باشند، تلاوت نمیکنند. این به‌خاطر قداست قرآن است. قرآن را با آداب باید تلاوت کرد.
mohdiu
گاهی خود این ظاهرالصّلاح بودن شما، زمینه‌های گناه را از بین میبَرد.
mohdiu
گریهٔ ناشی از غناء با گریهٔ ناشی از توجّه به مصیبت امام حسین (علیه‌السّلام) خیلی متفاوت است. برخی از اوقات احساسات بشری و هیجانات نفسانی، انسان را به گریه می‌آورد، مثلاً یک منظرهٔ غم‌انگیز را میبیند، متأثّر میشود، یا شخصی با یک آلت موسیقی یک آهنگی مینوازد، اشک انسان جاری میشود، بنا میکند به گریه کردن. این گریه، آن گریهٔ نورانی نیست. اینها اغلب گریه‌های ظلمانی است، ناشی از آن احساسات و هیجانهای نفسانی شیطانی است، غالباً این‌طور است، هیچ نورانیّتی در آن نیست.
mohdiu
غناء ازجملهٔ چیزهایی است که زمینهٔ گناه در آن زیاد است. یک مقدار بی‌توجّهی بشود در لحن و در آهنگ، انسان را به گناه میکشاند. واقعاً موسیقی این خصوصیّت را دارد. اگرچه موسیقی حلال هم داریم، امّا طبیعت این کار، آن‌چنان طبیعتی است که احتمال لغزش در آن زیاد است.
mohdiu
اهمّیّت مسئلهٔ غناء بحثی که از امروز شروع میکنیم، بحث غناء است. بحث غناء جزو مباحث مهمّه است. خود مسئله، مسئلهٔ مشکلی است. مقدار روایتی که از ائمّه (علیهم‌السّلام) در باب غناء وارد شده است، دربارهٔ کمتر محرّمی از محرّمات وارد شده است. این‌همه سخن، موعظه و تحذیر از ائمّه (علیهم‌السّلام) درمورد غناء، نشان‌دهندهٔ اهمّیّت مسئله است. به اینکه چرا این اندازه اهمّیّت دارد، در خلال بحث باید برسیم.
عبدالله فانی
آهنگی است با یک کلامی، آهنگ فی‌نفسه لهوی نیست، امّا همراه آن کلامی را به انگلیسی یا به عربی، میخواند که مستمع آن مضمون لهوی را نمیفهمد. آیا این حرام است یا نه؟ جواب این است که: این، حرام نیست؛ چون اگر فرض کردیم آهنگ لهوی نیست، محتوا باید لهو مُضِلّ عن سبیل اللّه باشد، و این لهو مُضِلّ عن سبیل اللّه بودن در صورتی است که مستمع آن را بفهمد، تا اینکه مُلهی و مُضِل باشد. وقتی نمیفهمد، پس مُلهی و مُضِلّ نیست. بنابراین، در آنجایی که مناط حرمت، کلام و مضمون است و آهنگْ لهویّتی ندارد، حرمت از ناحیهٔ کلام می‌آید، زیرا شرط حرمت این است که برای مستمع مُضِلّ عن سبیل اللّه و مُلهی باشد.
mohdiu
بنده کتاب «اَغانی» ابوالفرج اصفهانی را که بیست و چند جلد است، سالها قبل از اوّل تا آخر خوانده‌ام. کسی که نگاه کند به این کتاب، میفهمد. من یک‌وقتی گفتم، بنده چون دربارهٔ زندگی و سیرهٔ ائمّه (علیهم‌السّلام) از قبل از انقلاب کار مفصّلی میکردم، بعد که این کتاب را دیدم، گفتم این پشت ورق زندگی ائمّه است. اگر کسی بخواهد راجع به زندگی ائمّه (علیهم‌السّلام) و اهداف آن بزرگواران و کیفیّت تلاشهای آن بزرگواران اطّلاعات درستی پیدا بکند، باید این پشت صفحه را هم ببیند، که چه اتّفاقاتی آن روز می‌افتاد. این فساد از قصرهای بنی‌امیّه و بنی‌عبّاس شروع میشد، مثل یک چشمهٔ آب گند مذابی که همین‌طور سرازیر بشود در داخل جامعه، همه‌جا را گرفته بود. و لکن موسیقیِ آوازی و موسیقیِ سازی، صِرفاً در خدمت فساد بود، در خدمت تحریک شهوات بود. حتّی شعر، البتّه شعر عمومیّت نداشت،
mohdiu
ما کان مِن شأنه أن یکون لهویاً مضلّاً عن سبیل اللّه فهو حرام، اگر شأنش این است، حرام است، وَالّا اگر گفتیم فعلیّت در اینجا مناط حکم است، لازم می‌آید که این عمل، هیچگاه حرام نباشد، چون قبل از تحقّق عمل که فعلیّت وجود ندارد! یعنی آن اِضلال حاصل نشده است. قبل از اینکه غناء را انجام بدهد و ایجاد بکند، اِضلالی حاصل نشده است، پس حرمتی نیست. آن چیزی که ملاک حرمت است اِضلال است، اگر فعلیّت را در آن شرط دانستیم، اِضلال فعلی، بعد از وقوع عمل حاصل میشود. بعد از تحقّق عمل هم که دیگر تحریم و نهی معنا ندارد. بنابراین، بایستی اصلاً حرمت را نفی کنیم. درحالی‌که بالبداهة این باطل است.
mohdiu
من تأکید میکنم به آن قرائتهایی اهتمام بورزید که با توجّه به معنا است، که بعضی از تلاوتها واقعاً همین‌طور است. خواننده طوری تلاوت میکند که انسان میفهمد دارد کلمه کلمه معانی را اداء میکند و بیان میکند و در دل خودش اثر میگذارد. بعضی‌شان این‌طورند، بعضی‌شان هم این‌طور نیستند. آنهایی که این‌طور نیستند، واقعاً همهٔ همّتشان، پرداختن به الفاظ است، اصلاً نمیفهمند چه میخوانند. و قلوبُ مَن یعجبه شأنهم؛ کسی هم که از این قاری خیلی خوشش می‌آید و تجلیل میکند، او هم همین‌طور قلبش مفتون است.
mohdiu
بحث غناء جزو مباحث مهمّه است. خود مسئله، مسئلهٔ مشکلی است. مقدار روایتی که از ائمّه (علیهم‌السّلام) در باب غناء وارد شده است، دربارهٔ کمتر محرّمی از محرّمات وارد شده است. این‌همه سخن، موعظه و تحذیر از ائمّه (علیهم‌السّلام) درمورد غناء، نشان‌دهندهٔ اهمّیّت مسئله است.
کاربر ۲۴۵۶۰۶۷
جواب: این سؤال هم به نظرم یک سؤال عوامانه‌ای است؛ برای خاطر اینکه اصوات مشکوکه اصلاً حرام نیست؛ چه به قصد منصرف کردن از «ما هو اللّهویّ واقعاً»، و چه به غیر این قصد. صوتی که ندانیم که آیا لهوی است یا لهوی نیست، حرام نیست. بنابراین این اصوات اگر اجرا بشود، محرّم نیست.
کاربر ۲۷۳۴۸۵۲
بحث در دو سه فقرهٔ از حدیث «تحف‌العقول» بود. عرض کردیم، چون مقطع مهمّی از مسئلهٔ ما است، عجله‌ای نداریم که زود عبور کنیم، مایلیم مطلب کاملاً روشن بشود و ببینیم در این قضیّه از این ادلّه‌ای که در اختیار ما است، بدون پیش‌داوری چه به دست می‌آید؟ چون هرطور پیش‌داوری انسان را دچار خطا میکند. تحریم حلال الهی و تحلیل حرام الهی، هر دو اشکال دارد. حلال کردن محرّمات اشکال دارد، چنانچه حرام کردن محلّلات هم اشکال دارد. باید مطلب را درست بفهمیم، البتّه اگر کسی در مقام احتیاط بخواهد احتیاط کند، بحث دیگری است.
mohdiu

حجم

۶۰۰٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۵۸۸ صفحه

حجم

۶۰۰٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۵۸۸ صفحه

قیمت:
۴۳,۰۰۰
۲۱,۵۰۰
۵۰%
تومان