بریدههایی از کتاب انقلاب اسلامی در کرج
۳٫۷
(۳)
... در سال ۱۳۵۴ از جناب آقای علامه جعفری دعوت کردیم تا برای سخنرانی به دانشکده تشریف بیاورند. ایشان در سالنی که نزدیک قسمت خاکشناسی بود میخواست سخنرانی کند. به یاد میآورم در آن زمان دانشجویان دو دسته شده بودند: عدهای مذهبی و تعدادی چپی. البته تعداد زیادی هم جزء هیچ گروهی نبودند و فقط دنبال کار و زندگی خود بودند. موقعی که ایشان وارد سالن شد تعداد شرکتکنندگان بیشتر از چهار نفر نبود. با شروع سخنرانی کمکم بر تعداد حضار اضافه شد. سپس سالن کاملاً پر شد. آنچنان سخنان او تأثیرگذار بود که همهٔ شرکتکنندگان خواستار ادامهٔ سخنرانی شدند.»
همچنین حضور گاهوبیگاه مهندس بازرگان و آیتالله طالقانی در دانشکدهٔ کشاورزی نقش مهمی در تقویت بنیهٔ فکری دانشجویان مذهبی داشت
محمد
مهدّیهها نیز محل حضور و فعالیت نیروهای مذهبی بود و مانند دیگر مکانهای مذهبی در سالهای پایانی رژیم پهلوی، بر جنبهٔ مثلاً مهدّیه برغانیهای کرج که محل فعالیت هیئت علیاصغر بود، در آستانهٔ پیروزی انقلاب کانون اصلی تجمع انقلابیون این منطقه بود. چهرهٔ شاخص هیئت فوق شهید قریشی بود که از فعالان ضدرژیم پهلوی در کرج بود. همچنین باید از هیئت ۱۴ معصوم یاد کرد که آذریهای کرج آن را اداره میکردند و بیشتر در مسجد صاحبالزمان و مسجد جامع گوهردشت فعالیت داشت.
محمد
«... محوریت فعالیت مردم کرج را میشود در مساجد دانست؛ یعنی در مسجد بود که حالت اعتماد و اطمینان میان مردم نسبت به یکدیگر حاصل میشد. در مسجد بود که افراد دوستان واقعی را پیدا میکردند و حتی برخی جلسات خانگی هم در مساجد تشکیل میشد. مثلاً تمام فعالیتهای فرهنگی و دینی بخشی از ساکنان چهارصد دستگاه در مسجد موسی بن جعفر (ع) انجام میگرفت. برخی مساجد دیگر این شهر مانند مسجد جامع، مسجد صاحبالزمان، مسجد امام سجاد، مسجد جامع گوهردشت، مسجد اعظم و برخی مساجد دیگر این کارکردها را داشتند
محمد
آقای محقق در این زمینه چنین میگوید:
«... محلهٔ چهارصد دستگاه برای جریان انقلاب در کرج بسیار کارساز بود. به جرأت میتوانم ادعا کنم که بیش از سی، سی و پنج درصد از فعالیتهای انقلابی کرج در این محله بود. چهارصد دستگاه سه تا چهار مسجد بزرگ داشت و افراد متدین و انقلابی که عمدتاً از جوانان بودند در این مساجد حضور داشتند...».
محمد
در مسجد جامع گوهردشت (رجاییشهر فعلی) هم کلاس قرآن داشتم. ظهرها در این مسجد حضرت آیتالله ناصر مکارم شیرازی منبر میرفتند. البته مسجد گوهردشت در آن زمان خرابه بود و امام جماعتی هم نداشت. قبل از انقلاب این منطقه محل سکونت خوانندهها بود و از نظر اخلاقی کثیف بود. چند نفر از متدینین پیش من آمدند و گفتند: آیتالله مکارم ظهرها اینجا منبر میرود، و شما شبها برای سخنرانی و نماز جماعت بیایید. بهتدریج عدهٔ زیادی جذب این مسجد شدند، بهطوریکه در یکی از نمازهای عید فطر خیابانهای این منطقه مملو از جمعیت گردید.»
محمد
بازاریان کرج ملاقاتهای خود را با مرجع تقلید خود، علیرغم حساسیت رژیم پهلوی، بهصورت علنی انجام میدادند. پس از آزادی امام در ۱۵ فروردین ۴۳ اقشار مختلف برای دیدن ایشان رهسپار قم شدند. در تاریخ ۲۶/۱/۴۳، حدود ۱۵ نفر از بازاریان و افراد خوشنام کرج که در میان آنها افرادی مانند حاج غلامرضا زکیخانی، حاج محمّد بازاریان، حاج حسین فاضل کشاورز، هاتفی رئیس اسبق ادارهٔ آمار کرج، پرویزیان عضو انجمن شهر، حاج تقی طلایی و حاج محمّد کمالی حضور داشتند، به قم رفته و با امام خمینی ملاقات نمودند. شیخ حسین لنکرانی هم پس از آن در تاریخ ۱۲/۲/۴۳ به قم رفت و یک هفته در منزل امام خمینی (ره) اقامت گزید.
محمد
مردم کرج، به دلیل مجاورت با تهران و قم با نام امام خمینی حتی پیش از وقایع ۱۵ خرداد آشنا بودند. در اوایل خرداد ۴۲ در اکثر مغازههای کرج عکس آیتالله خمینی نصب شده بود. در مسجد جامع کرج، که در خیابان چالوس قرار داشت، و نیز در تمام خیابانهای اصلی و فرعی شهر این عکسها به چشم میخورد. در یکی از شیشهفروشیهای بزرگ شهر تعداد زیادی عکس از ایشان قاب شده و به فروش میرسید. ساواک از استقبال گسترده و بینظیر مردم نسبت به فروش عکس پیشوای نهضت شگفتزده شد و آن را به تبلیغات روزافزون روحانیون، نهضت آزادی و جبههٔ ملی نسبت داد. به نظر ساواک دلیل محبوبیت ایشان در میان مردم مخالفت شدید وی با لوایح ششگانه بود. ساواک در گزارش خود تمایل مردم کرج به آیتالله خمینی را دارای نتایج و تبعات وخیم دانست و خواستار انجام اقداماتِ مقتضی در این زمینه شد.
محمد
مردم کرج، به دلیل مجاورت با تهران و قم با نام امام خمینی حتی پیش از وقایع ۱۵ خرداد آشنا بودند. در اوایل خرداد ۴۲ در اکثر مغازههای کرج عکس آیتالله خمینی نصب شده بود. در مسجد جامع کرج، که در خیابان چالوس قرار داشت، و نیز در تمام خیابانهای اصلی و فرعی شهر این عکسها به چشم میخورد. در یکی از شیشهفروشیهای بزرگ شهر تعداد زیادی عکس از ایشان قاب شده و به فروش میرسید. ساواک از استقبال گسترده و بینظیر مردم نسبت به فروش عکس پیشوای نهضت شگفتزده شد و آن را به تبلیغات روزافزون روحانیون، نهضت آزادی و جبههٔ ملی نسبت داد. به نظر ساواک دلیل محبوبیت ایشان در میان مردم مخالفت شدید وی با لوایح ششگانه بود. ساواک در گزارش خود تمایل مردم کرج به آیتالله خمینی را دارای نتایج و تبعات وخیم دانست و خواستار انجام اقداماتِ مقتضی در این زمینه شد.
محمد
دانشکدهٔ فوق بودند. در اردیبهشت ۴۲ نیروهای نظامی، مقابل درب دانشکده مستقر شده بودند، این موضوع حاکی از آمادگی دانشجویان برای شورش بود. گزارش ساواک در این مورد گوشههایی از فضای آن روزگار را به ما نشان میدهد:
محمد
، در مباحث انجمن اسلامی دانشکدهٔ کشاورزی کرج مطرح شد. در اردیبهشت سال ۴۲، جلسهٔ انجمن اسلامی دانشجویان دانشکدهٔ فوق در یکی از اتاقهای خوابگاه دانشجویان تشکیل گردید، زیرا مأموران و جاسوسان ساواک به شکلهای گوناگون درصدد کسب خبر از فعالیتهای انجمن اسلامی بودند. در این جلسه یکی از دانشجویان به نام روحانی در مورد حکومت در اسلام به سخنرانی پرداخت. آنگاه پیرامون اوضاع شهر قم و مخالفت روحانیون با رفورم شاه و حمله به حوزهٔ علمیه بحث و گفتگو به عمل آمد.
یکی از نکات جالب در مورد تاریخ جنبش اسلامی در کرج این است که پیش از قیام ۱۵ خرداد بسیاری از گروهها و تعداد زیادی از مردم این شهر و بهخصوص دانشجویان، علاقهٔ شدید خود را به آیتالله خمینی به شیوههای گوناگون نشان میدادند.
محمد
شکاف میان شاه و مبارزان مسلمان را بیشتر ساخت و سرآغاز اتفاقهای عجیب سال ۴۲ گردید.
دانشجویان دانشکدهٔ کشاورزی کرج سریعتر از گروههای دیگر به حملهٔ رژیم به مدرسهٔ فیضیه واکنش نشان دادند. در مورد عکسالعمل مراکز آموزشی دیگر در این زمینه اسنادی در دست نیست. اولین اقدام دانشجویان انتشار اعلامیهٔ آیتالله خمینی در مورد این فاجعه و نیز عکسهای ایشان در دانشکده بود. در مراسم چهلم این فاجعه نیز، دانشکدهٔ کشاورزی شاهد جنبوجوش دانشجویان و اظهارنظرهای علنی آنها دربارهٔ این رویداد بود.
محمد
بسیاری از بازاریان و چهرههای مذهبی شهر به وی مراجعه و خواستار واکنش در مقابل اقدامات رژیم، بهخصوص حق رأی زنان و از این قبیل شدند. مدرس یزدی نیز هرگونه اقدام در این زمینه را منوط به مشورت با مراجع قم دانست. پس از آن وی در اسفند ۴۱ به قم رفت و پس از مشورت و کسب اجازه برای فعالیت به کرج بازگشت.
بازگشت مدرس یزدی از قم تحرک بازاریان و دیگر گروهها را علیه دربار به دنبال داشت. شیخ عباسعلی اسلامی در اسفند همان سال چند سخنرانی علیه برنامههای رژیم در کرج ایراد نمود و در اواخر سال ۴۱ فضای این شهر تا حدود زیادی به نفع روحانیون تغییر کرد. سال ۴۱ در حالی به پایان میرسید که همه بروز برخی اتفاقات در سال جدید را پیشبینی میکردند.
محمد
آیتالله خمینی و برخی دیگر از مراجع در ۲۲ اسفند ۱۳۴۱ مراسم عید نوروز سال آینده را تحریم کردند و علت آن را مصیبتهای وارده بر اسلام و مسلمین اعلام کردند.
وقایع قم و حوزهٔ علمیهٔ و عملکرد مراجع تقلید در اواخر سال ۴۱ در بین مردم کرج تأثیراتی به جا نهاد. دو روحانی در این زمان در کرج شناختهشده و مشهور بودند. نخست شیخ حسین لنکرانی که بیشتر در منزل خود طرفِ رجوع برخی روشنفکران و تعدادی از بازاریان بود. وی چون مسجدی در اختیار نداشت تا بهعنوان پیشنماز به اقامهٔ نماز بپردازد، نتوانست چنانکه باید با تودههای شهری و بیشتر بازاریان ارتباط برقرار نماید. امّا سیدحسن مدرس یزدی پیشنماز مسجد جامع کرج، ارتباط گستردهای با بازاریان و مردم داشت. همچنین به دلیل برخورداری از سطح علمی بالا در قیاس با دیگر روحانیون کرج، اعتبار و شأن ویژهای در میان همقطاران خود داشت. به همین جهت در اواخر اسفند ۴۱
محمد
دو تن از چهرههای فعال فرهنگیان در این کنگره «ادریسیان» دبیر و «صراف بهبهانی» رئیس دبیرستان فارابی بودند. مخالفت فرهنگیان کرج با دولت عَلَم چنان فزونی گرفت که رئیس فرهنگ (آموزشوپرورش) که فردی به نام صدیقی بود، علناً نسبت به دولت بدگویی کرد. اظهارات این شخص علیه سیاستهای اسدالله علم چنان آشکار و بیپرده بود که همگی از تصدی چنین شخصی به ریاست فرهنگ اظهار تعجب میکردند.
محمد
گزارشگر ساواک دربارهٔ وی چنین خبر داد:
«... روز دوشنبه ۲/۷/۴۱ جلسهای با حضور عدهای از اعضای جبههٔ ملی در منزل شیخ حسین لنکرانی در حصارک کرج تشکیل گردید... در این جلسه اعضای جبههٔ ملی نطق اخیر آقای نخستوزیر را با آب و تاب تعبیر نموده و در خاتمه مقداری از اعلامیههای ۱۸ شهریور ۱۳۴۱ مربوط به اعضای جبههٔ ملی بین اعضا تقسیم شد. ضمناً گفته میشد که در نظر است از نطق نخستوزیر بهعنوان پدیدهٔ آزادی در اثر عوامل خارجی به شکل بیانیه چاپ و توزیع شود».
محمد
پس از پایان موضوع انجمنهای ایالتی و ولایتی و به دنبال آن طرح اصول ششگانه از سوی شاه، وضعیت سیاسی جامعه دگرگون شد. این بار شاه خود وارد عرصهٔ سیاسی گردید، لذا حتی پیش از طرح این اصول علما و روحانیون به هر بهانهای از رژیم انتقاد کردند.
در اواخر دی ماه ۱۳۴۱ به دعوت سید حسن مدرس یزدی، پیشنماز مسجد جامع کرج و با کمک مالی یکی از افراد متموّل، به مناسبت تولد حضرت حجت (ع) مراسم باشکوهی برگزار شد. برای سخنرانی در این مراسم حاج شیخ عباسعلی اسلامی، واعظ معروف، از تهران دعوت شده بود. به گزارش ساواک وی در این مراسم، چنانکه شیوهٔ همیشگیاش بود، موضوع تولد حضرت حجت را به اوضاع و احوال کشور ربط داد و
محمد
پس از پایان موضوع انجمنهای ایالتی و ولایتی و به دنبال آن طرح اصول ششگانه از سوی شاه، وضعیت سیاسی جامعه دگرگون شد. این بار شاه خود وارد عرصهٔ سیاسی گردید، لذا حتی پیش از طرح این اصول علما و روحانیون به هر بهانهای از رژیم انتقاد کردند.
در اواخر دی ماه ۱۳۴۱ به دعوت سید حسن مدرس یزدی، پیشنماز مسجد جامع کرج و با کمک مالی یکی از افراد متموّل، به مناسبت تولد حضرت حجت (ع) مراسم باشکوهی برگزار شد. برای سخنرانی در این مراسم حاج شیخ عباسعلی اسلامی، واعظ معروف، از تهران دعوت شده بود. به گزارش ساواک وی در این مراسم، چنانکه شیوهٔ همیشگیاش بود، موضوع تولد حضرت حجت را به اوضاع و احوال کشور ربط داد و
محمد
حجم
۱۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۶۲۰ صفحه
حجم
۱۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۶۲۰ صفحه
قیمت:
۱۴۸,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد