بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سیم آخر | طاقچه
تصویر جلد کتاب سیم آخر

بریده‌هایی از کتاب سیم آخر

نویسنده:م. بهارلویی
انتشارات:انتشارات سخن
امتیاز:
۳.۶از ۲۵۰ رأی
۳٫۶
(۲۵۰)
تولد من بود! من!
یك رهگذر
سمت سیب‌ها رفتم، یکی از سرخ‌ترین‌ها را برداشتم و زیر بینی گرفتم، نفس عمیقی با چشم بسته کشیدم، بوی آن رفت و لانه کرد در سلول به سلول مغزم! شاید رنگی خوش‌رنگ‌تر از رنگ پرتقال و توت‌فرنگی و... باشد، اما محال است بویی خوش‌بوتر از بوی سیب در دنیا باشد، این‌قدر آرامش‌بخش!
Maryam
"هر کی به فکر خویش است، کوسه به فکر ریش است!"
sarar-'
دچار اختلال بودم؟! نبودم! نیستم! اگر زندگی بگذارد! اگر بگذارد من هم طبیعی باشم مثل بقیه! ا
KOSAR
تقدیم به هدیهٔ خاص خداوند برای من، شیرین‌ترین میوهٔ زندگی‌ام، فرزند آخرم، آراد!
sarar-'
"تو عاشق نبودی که درد دل عاشقا رو بفهمی/ تو بارون نموندی که دلگیری این هوا رو بفهمی/ تو گریه نکردی برای کسی تا بدونی چی می‌گم/ دلت تنگ نبوده، می‌خندی تا از حس دلتنگی می‌گم..."
R.S.T.M
مامان‌اطلسی گفته بود آن قدیم قدیم‌ها سه سیم برق بود! سیم اول، سیم کوچه و خیابان‌ها، سیم دوم سیم خانه و دکان‌ها و سیم سوم، سیم شاهی، با فاز بالا که کسی دست می‌زد به آن، خشکش می‌کرد. لعنتی چشمانش سیم آخر، سیم شاهی بود! برقش به کشتن می‌داد آدم را!
زهرا۵۸
"تو تنها نموندی که حال دل بی‌قرارو بفهمی/ عزیزت نرفته که تشویش سوت قطارو بفهمی/ تو از دست ندادی بفهمی چیه ترس از دست دادن/ جای من نبودی بدونی چیه فرق بین تو و من..."
R.S.T.M
پدر و مادر انتخاب خودمون نیست و متاسفانه سخته قبول پدر و مادر بد...
R.S.T.M
خود را کشتن بد است، اما بهتر از این زندگی است... من آدم قوی‌ای هستم که خودم را می‌کشم... خداحافظ تمام قشنگی‌های زندگی... خداحافظ آن روی زندگی...
مری و راه های نرفته اش
همون موقع تیر خلاصو زدم... تیری که فکر نمی‌کردم برمی‌گرده و می‌خوره به خودم.
R.S.T.M
دلم هر شب و هر شب بهونه می‌گیره لعنتی! بهونهٔ اون کاوهٔ بی‌وجدانو!
R.S.T.M
و لب‌هایش بی‌خبر نشست روی پیشانی‌ام! آرام پلکم بسته شد و نفسم حبس ابد خورد توی سینه... گر افتاد توی تنم! چه بدطعم و تلخ، صبری که برای داشتن کسی که با جان و دل می‌خواهی!... بوسه‌اش چه بد و فاجعه‌وار طعم تلخ می‌داد!
R.S.T.M
معینی دنیاتو سیاه کرده آنا، اما ازش دل بکن! یه امشب فکر کن اصلا اون بابات نیست... من حاضرم جای تمام وقت‌هایی که دوست داشتی اون برات پدری کنه و دست نوازش بکشه به سرت، برات پدری کنم... برای تمام لحظاتی که می‌ترسیدی و اون جای این‌که پیش تو باشه تا نترسی، توی بغل این زن و اون زن هرزه بوده، پیشت بمونم... امشب برات هم پدر می‌شم هم مادر آنا! امشب که هم پدر دارم و هم مادر، باید یک دل سیر برایش گریه کنم تا اشکم را پاک کند!
R.S.T.M

حجم

۵۰۹٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۷۲۰ صفحه

حجم

۵۰۹٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۷۲۰ صفحه

قیمت:
۹۰,۰۰۰
۲۷,۰۰۰
۷۰%
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد