بریده‌هایی از کتاب عشق شوخی بردار نیست

وقتی آشتی غیرممکن است، دعواکردن چه فایده‌ای دارد؟ لذت نزاع در برقراری صلح است.

با عشق می‌توان یک بوسه گرفت، اما با دوستی نه.

با عشق می‌توان یک بوسه گرفت، اما با دوستی نه. کامیی: نه دوستی و نه عشق، نباید چیزی را بگیرند که نمی‌توانند پس بدهند.

هرگاه دو مردِ کم‌وبیش شبیه‌به‌هم، به یک اندازه فربه، به یک اندازه کودن، با رذیلت‌ها و علایق یکسان، برحسب اتفاق با هم دیدار کنند، لزوماً یا باید یکدیگر را دوست بدارند، یا از یکدیگر بیزار باشند. به این دلیل که چیزهای متضاد یکدیگر را جذب می‌کنند، یک مرد فربه و خشک‌مسلک، یک مرد کوچک و گِرد را دوست خواهد داشت، و بورها به‌دنبال سبزه‌ها خواهند بود، من میان آموزگار و کشیش، یک نزاع پنهان را پیش‌بینی می‌کنم.

پاکدامنی بسیار یک ایراد است. اما ازدواج تمام محدودیت‌ها را از میان برمی‌دارد.

استاد بریدین: من زن‌ها را خیلی نمی‌شناسم. اما به نظرم می‌آید که انسان آنچه نمی‌فهمد را تحسین می‌کند.