بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب در انتظار گودو و پایان بازی | طاقچه
کتاب در انتظار گودو و پایان بازی اثر فرانک اورار

بریده‌هایی از کتاب در انتظار گودو و پایان بازی

گردآورنده:فرانک اورار
دسته‌بندی:
امتیاز:
۲.۰از ۱ رأی
۲٫۰
(۱)
اگر شکل تکراری و چرخشیِ نگارش، نشانگرِ خودداری از معنا در مفهومِ دوگانه‌یِ آن (معنایِ آماده‌شده و حرکت بسوی یک پایان قابل پیش‌بینی) است، این حذفِ مفهوم با مرگِ معنا برابر نیست. این شکل تکرار با کارآیی‌ِ شگفت‌آوری، هستی‌ِ بی‌اختیارِ انسان را بیان کرده و موقعیت پیچیده‌یِ انسان معاصر را بین تاریکی و روشنایی، گفتار و سکوت، جنبش و سکون، زندگی و مرگ آشکار می‌کند. موضوعِ انتظار و تشویشِ پایان، به یک متافیزیکِ بدبینانه، به یک بینش جبرگرایی از تقدیر بشری مربوط مي‌شود. با این وصف، بیانِ تراژیک مرتبط با جهانِ کاذب و عناصر دیگر که دنیای بِکِت را متمایز می‌کنند، نباید پویاییِ صحنه نمایش را پنهان کند. بِکِت صورتی ملموس، قابل رویت و دقیق به درد متافیزیکیِ شخصیت‌هایش ارائه می‌دهد که افولِ آن به شکل جسمی بر رویِ صحنه نمایش بازنمایی می‌شود. «حضور» بر روی صحنه نمایش و «زبانِ» جسم، امکان گریز از «سکوت» را فراهم می‌سازند که آثار داستانی را می‌پیماید(مولُی، مَلون می‌میرد).
Ahmad
نمایشنامه «پایانِ بازی» سه شخصیت معلول را بر روی صحنه نشان می‌دهد. نمایش در اتاق تاریکی اتفاق می‌اُفتد. پیرمرد کور و فلج بنام «هَام» بر روی صندلی چرخدار قرار گرفته و خدمتکارش (کلاو) قادر به نشستن نیست. و دو شخصیت نِل (Nell) و نَق (Nagg) که والدینِ هَام هستند و پاهای خود را در تصادفی از دست دادند، در سطل آشغالها به زندگی خود ادامه می‌دهند. طرحِ داستانی به معنای حقیقی در این نمایش وجود ندارد. در طول نمایش، هیچ‌ اتفاقی رُخ نمی‌دهد. و پایان بازی و ماجرا از همان ابتدا اعلام شده است. گاهی شخصیتها برای بیانِ دردِ خود، به حُضّار خطاب می‌کنند. و هَام می‌تواند نشانی از «عقل و روح» بشری باشد که پیوسته جسم (کلاو) را در اختیار خود دارد. صحنه نمایش ساکت است و دنیای بیرون به دلیل فاجعه‌ایی بزرگ کاملاً مُرده است و این چهار شخصیت تنها بازماندگان آن هستند.
Ahmad
در نمایشنامه‌ی دو پرده‌اییِ «در انتظار گودو» که یک اثر کُمدی-تراژدی محسوب می‌شود، دو ولگرد به نامهای ولادیمیر و اِستراگون بر روی ناکجاآبادِ صحنه نمایش ظاهر می‌شوند و در انتظار فردی به نام «گودو» -و یا به تعبیری در انتظار همان ناجی و God- هستند که وی هرگز نخواهد آمد. این شخصیت‌های دلقک که لباسهای مضحک به تن دارند همواره محکوم به یک انتظار دائمی هستند. این دو شخصیتِ بدون هویت، دور از رفتارهای روانشناسی، طرد شده از جامعه، بی‌نام بوده و از پوچیِ سرنوشت خود آگاهی دارند. در میانه پرده اول، دو شخصیت دیگر یعنی یک ارباب (پوزو) و یک نوکر (لاکی) نیز در صحنه ظاهر می‌شوند. این شخصیتها برای «سپری کردنِ» زمان انتظار برای دیدن «گودو»، از ورای «سخنان و دیالوگهای بی‌معنا» با بحث در مورد موضوعات مختلف به سرگرمی می‌پردازند. تقریباً تمامی عناصر کُمیک در این نمایشنامه به کار گرفته شده است و همه‌ی تکرارها و پاسخهای این شخصیتها بیننده را به یک «خنده‌ی تلخ» وا می‌دارد.
Ahmad

حجم

۳۰۲٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۲۴۱ صفحه

حجم

۳۰۲٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۲۴۱ صفحه

قیمت:
۶۰,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد