ناامیدی بزرگترین گناه نیست. بیشتر آدما مثل من توی لحظهٔ آخر میفهمن باید چجور از شر اون خلسهای که توش گرفتارن راحت بشن... تازه توی ناامیدی پردههای خیالات از جلوی چشمشون کنار میره. من تو ناامیدی خودمو پیدا کردم! توی ناامیدی فهمیدم چی توهمه، چی حقیقت... پس هیچوقت نمیگم ناامید نشو... بشو، اما توی ناامیدی پیدا شو... مثله یه ققنوس. وقتی همه فکر میکنن سوخته و خاکستر شده، از خاکسترش متولد میشه. بساز، بسوز بعدشم از نو بلند شو.
دریا
با خودم فکر میکردم، ممکن است یک شاعر، آن هم یک مرد، آنقدر خوب عشق را بشناسد؟ یعنی آن زن خوشبختی که این شعرها را برایش سروده کیست؟
دریا
زندگی هرکس قهرمانی دارد. گاهی قهرمان زندگی خودت هستی و گاهی قهرمان زندگی آدمهای زیادی میشوی!
red rose
کاش تمام عمر جوری زندگی میکردیم که انگار یک ساعت دیگر محال است در کنار هم باشیم! شاید آنموقع قدر هم را بیشتر میدانستیم. زندگی را بیشتر دوست داشتیم. برای خوب بودن بیشتر تلاش میکردیم.
red rose
- من به حرفامم عمل میکنم. دقیقاً سوختم، خاکستر شدم، دوباره به دنیا اومدم.
red rose