
بریدههایی از کتاب اسرائیلی که من دیدم؛ نه صلح، نه حرف اضافه
۴٫۰
(۲۸)
«ما تا روز قیامت با یهودیا در جنگیم. قرآن اینو میگه. حرف خدا رو باور دارید؟»
محمدحسین
تلآویو کلا گرانترین شهر دنیاست و ساکنین تلآویو بیشترین میزان مالیات را در کل دنیا پرداخت میکنند تا جایی که حتی برای دیدن تلویزیون و شنیدن رادیو هم مالیات تعیین شده است. اما در عوض درآمد شهروند اسرائیلی (اشغالگران فلسطین) بالاترین درآمد در کل دنیاست و البته کمکهای آمریکا هم هست که خیلی دقیق بین همهشان پخش میشود!
محمدحسین
یهودیها هیچ وقت از ما راضی نخواهند شد. مگه خدا توی کتاب مقدسش نگفته: «وَلَن تَرْضَی عَنک الْیهُودُ وَلاَ النَّصَارَی»؟
محمدحسین
این چه قدرتی است که آنها را قادر میکند در مقابل نانوایی در صفی بایستند که طولش یک کیلومتر است و وقتی نوبتشان میرسد نان تمام شده است؟ آن موقع هم نه گریه میکنند نه به نانوا فحش میدهند. و نه عرفات را و نه حماس را و نه هر کس دیگری که باعث و بانی به وجود آمدن این صف بوده لعنت نمیکنند.
محمدحسین
بالاخره به ساحل مطریه رسیده و پیاده شدیم. اهالی در آنجا به استقبالمان آمده بودند و در آغوشمان میگرفتند و بر سرمان برنج میپاشیدند (رسم کشورهای عربی، در استقبال از عزیزان)
مهدی
شعارمان این بود: ضربهای که ما را از بین نبرد، قویترمان میکند.
محمدحسین
-«بله. کشوری مستقل با پایتختی قدس.»
-«و خیال میکنی ممکنه اسرائیل الان یا در آینده این رو بپذیره؟ قبول کن که ما یه راه حل بیشتر نداریم.»
-«چی؟»
-«از سرگیری انتفاضه.»
محمدحسین
اگر ما هم شیفتهٔ صلح باشیم، اسرائیل به دنبال صلح نیست و اساسا با این رژیم «نمیتوان» صلح کرد.
محمدحسین
شعر نزار القبانی رو شنیدی که میگه: "عشق بخشی از تخیل ماست، اگر روی زمین پیدایش نمیکردیم خودمان اختراعش میکردیم." کلمهٔ عشق رو بردار و جاش کلمهٔ ترس رو بذار، اون وقت میشه نظریهٔ امنیتی اسرائیلیها!
محمدحسین
راست گفته هر کسی که گفته اگر یک یهودی فقط خودش باشد و خودش و با خودش بحث کند، سه نقطه نظر مختلف از بحث به دست میآید! حالا حساب کنید اوضاع چطور خواهد بود که وقتی صدها یهودی بخواهند دربارهٔ موضوعی بحث کنند!
مهدی
پس اگر مأموریت رسانهای من در اینجا تحقیق پیرامون آیندهٔ صلح در منطقه است، باید در ابتدا راجع به این توهم تحقیق کنم، یا بهتر بگویم راجع به این فوبیا (ترس مرضی) که اسمش را امنیت گذاشتهاند. چطور ممکن است چنین امنیتی، (برای آنها) محقق شود درحالیکه حقوق دیگران را در نظر نمیگیرند؟
مهدی
پیروان حضرت موسی (علیه السلام) وقتی از فرمان ایشان سرپیچی کردند، خداوند متعال آنها را چهل سال در «بیابان» سرگردان کرد. نویسنده تلمیحی داشته به آن جریان.
مهدی
پس از حملهٔ صدام به کویت، یکی از شروطی که صدام برای عقبنشینی از کویت مطرح میکرد، عقبنشینی اسرائیل از برخی مناطق اشغالی فلسطین بود، یک «شرط نشدنی» (و البته بیربط) که صدام میخواست از طریق آن، به اشغالگری جنایتکارانهٔ خود جنبهای مقدس ببخشد. در همین زمان صدام چند موشک هم به سمت اسرائیل شلیک کرد و با حمایت ضمنی یاسر عرفات از صدام، اوضاع پیچیدهای در سرزمینهای اشغالی فلسطین حاکم شد. اشارهٔ محمود کریم به همان دوران است.
مهدی
هنوز این سؤال توی سرم میچرخید: آیا اسرائیل صلح میخواهد؟
بله، ولی فقط برای خودش.
محمدحسین
هر کس از آنان (شهید میشود و) به دیدار پروردگارش میرود خانوادهاش شهادتش را جشن میگیرند؛ و هر کس که همچنان در رگهایش خون زندگی جاری است، دنبال وسیلهٔ رزقی میگردد که زندگیاش را -بدون شکستن- ادامه دهد.
محمدحسین
در غزه و بیت لحم و رام الله، در نابلس و طولکرم و الخلیل، در همهٔ اراضی فلسطینی که در آن به زبان عربی صحبت میشود مبارزهای ابدی جاری است
محمدحسین
از همان مسیر برگشتیم به اریز. همان دو سرباز آنجا بودند، و همان سرباز «عینکی». بالاخره پشتمان را کردیم به پرچم اسرائیل و رو به پرچم عزیز و چهاررنگ فلسطین راه افتادیم که حکایتگر قصهٔ ملتی است که تقدیرش این بود یکتنه همهٔ فاکتورهای رنج را به جای همهٔ عربها حساب کند!
مهدی
در مسیرم به سمت هتل امید، هنوز این سؤال توی سرم میچرخید: آیا اسرائیل صلح میخواهد؟
بله، ولی فقط برای خودش. و این چیزی است که تا قیامت هم ابدا محقق نخواهد شد. و مشکل در همینجاست.
مهدی
جواب داد: «ترس، برای اینامثل نون شبه، بدون ترس نمیتونن زندگی کنن! شعر نزار القبانی رو شنیدی که میگه: "عشق بخشی از تخیل ماست، اگر روی زمین پیدایش نمیکردیم خودمان اختراعش میکردیم." کلمهٔ عشق رو بردار و جاش کلمهٔ ترس رو بذار، اون وقت میشه نظریهٔ امنیتی اسرائیلیها!»
مهدی
روی دیوار ننوشتهاند: سرنگون باد اسرائیل و زنده باد فلسطین. بلکه نوشتهاند: فردا، جهان از کاری که جوانان فلسطین کردند حرف خواهد زد.
Mary gholami
راست گفته هر کسی که گفته اگر یک یهودی فقط خودش باشد و خودش و با خودش بحث کند، سه نقطه نظر مختلف از بحث به دست میآید!
ghased ruzan abri
ارزش سنگ خیابون، به دستیه که بَرِش میداره و فکریه که پسِ اون برداشتن هست. این سنگها موقعی مقدس بودن که با برادرام (از بچه گرفته تا جوون) برشون میداشتیم و توی دستهای ما تبدیل میشدن به موشکهای توماهوک که آمریکاییها میگن خطا نداره
دختر ماه
حق ملت فلسطین است که به عملیات مسلحانه متوسل شوند. اسرائیل تا این لحظه حق فلسطینیها در تعیین سرنوشت و برپایی کشور مستقل فلسطینی به پایتختی قدس و حقوق آوارگان (که قطعنامههای شورای امنیت به آنها تصریح کرده) را به رسمیت نشناخته است
دختر ماه
فلسفهٔ حماس آزادسازی کامل سرزمین فلسطین است. معنی این حرف آن است که اساسا اسرائیل را به رسمیت نمیشناسد. فلذا صلح عادلانه از نظر آنها یعنی آزادسازی کامل سرزمین (و عدم وجود اسرائیل)
دختر ماه
فقط حجرالاسوده که بغلش می کنیم و میبوسیمش. ارزش سنگ خیابون، به دستیه که بَرِش میداره و فکریه که پسِ اون برداشتن هست. این سنگها موقعی مقدس بودن که با برادرام (از بچه گرفته تا جوون) برشون میداشتیم و توی دستهای ما تبدیل میشدن به موشکهای توماهوک که آمریکاییها میگن خطا نداره. اما الان این سنگ هم مثل من بیکاره و بیاستفاده. پس نمیشه مقدس حسابش کرد. من هم حق دارم بهش بگم عاطل و باطل.»
کاربر ۴۶۹۳۳۱۳
مبارزه اینجا یک حالت ناگهان پیشآمده نیست که چند سالی از زندگی را به آن اختصاص دهند. اینها میخورند و میآشامند و میخندند و خیلی با همسرانشان ارتباط دارند و خیلی هم بچه به دنیا میآورند. اینها خوب میخوانند و خوب فکر میکنند و در آرزوی آزاد کردن سرزمین نیستند، بلکه در آرزوی آنند که خدا به آنها قدرت آزادکردن سرزمین را عطا کند. به همین خاطر بود که وقتی عماد الفالوجی از کشته شدن یحیی عیاش حرف میزد وضعیتش به هم نریخت و یا وقتی که در انتهای صحبتش داشت نتیجهگیری میکرد که اسرائیل خواهان صلح نیست اشک در چشمهایش نیامد و وقتی داشت میگفت: «از اول به عرفات هشدار داده بودیم»، برای «شیر روی زمین ریخته» (فرصت هدر شده) گریه نکرد.
کاربر ۴۶۹۳۳۱۳
مبارزه، اینجا گولبولهای قرمز خون و پلاسمای زندگی است. آغازش همان لحظهٔ به دنیا آمدن هر نوزاد فلسطینی است. پایانش هم همان لحظهای است که جسد فرد را در پرچم فلسطین میپیچند تا در آغوش خاک بگذارند.
Ketabkhoram
"عشق بخشی از تخیل ماست، اگر روی زمین پیدایش نمیکردیم خودمان اختراعش میکردیم."
Mary gholami
بدتر از زندان و اعدام آن است که احساساتت زندانی سینهات باشد و حرفت، اسیر دهانت.
kamand
«ترس، برای اینامثل نون شبه، بدون ترس نمیتونن زندگی کنن! شعر نزار القبانی رو شنیدی که میگه: "عشق بخشی از تخیل ماست، اگر روی زمین پیدایش نمیکردیم خودمان اختراعش میکردیم." کلمهٔ عشق رو بردار و جاش کلمهٔ ترس رو بذار، اون وقت میشه نظریهٔ امنیتی اسرائیلیها!»
sama.vahidi
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه