بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب همچون یک داستان | طاقچه
تصویر جلد کتاب همچون یک داستان

بریده‌هایی از کتاب همچون یک داستان

نویسنده:دانیال پناک
انتشارات:نشر ثالث
امتیاز:
۵.۰از ۱ رأی
۵٫۰
(۱)
سنگینی و وزن هر کتاب را میزان اطلاعات درون آن تعیین می‌کند.
Toobakiani
مقصر مدرسه است: روش نادرست آموزش خواندن، عدم هماهنگی برنامه‌ریزی‌های آموزشی، ناکارآمد بودن آموزگاران، کهنگی ساختمان‌های مدرسه‌ها، فقدان کتابخانه. و دیگر چه؟ آه، بله، بودجه وزارت فرهنگ... فقری غریب، و در نهایت اختصاص ناچیزترین بخش این بودجه ناکافی برای خرید کتاب. در چنین اوضاع و احوالی، چگونه انتظار دارید که پسرم، دخترم، فرزندان و جوان‌هایمان کتابخوان شوند؟
Toobakiani
«خواندن، به یقین، خواندن چیز دیگری است. خواندن یک کنش است!» کاملا صحیح است، همان‌که تو می‌گویی، خواندن یک کنش است. عمل خواندن واقعآ همین است. درصورتی‌که تلویزیون و اگر خوب فکر کنیم حتی سینما... همه چیز بدون هیچ تلاشی برایمان آماده است. لقمه جویده‌شده، تصویر، صدا، دکور، موسیقی متن برای صحنه‌هایی که احیانآ متوجه منظور فیلمساز نمی‌شوی... دری که با جیرجیری اسرارآمیز بر پاشنه می‌چرخد تا وحشتِ لحظه‌های ترسناک را منتقل کند... درحالی‌که همه این‌ها هنگام خواندن باید در تخیل تو اتفاق بیفتد. خواندن، جریان پیوسته آفرینش است.
Toobakiani
تلویزیون و اگر خوب فکر کنیم حتی سینما... همه چیز بدون هیچ تلاشی برایمان آماده است. لقمه جویده‌شده، تصویر، صدا، دکور، موسیقی متن برای صحنه‌هایی که احیانآ متوجه منظور فیلمساز نمی‌شوی... دری که با جیرجیری اسرارآمیز بر پاشنه می‌چرخد تا وحشتِ لحظه‌های ترسناک را منتقل کند... درحالی‌که همه این‌ها هنگام خواندن باید در تخیل تو اتفاق بیفتد. خواندن، جریان پیوسته آفرینش است.
سینا
«بله وقتی کت می‌خریم حواسمان باشد که جیبش اندازه کتاب جیبی باشد!»
Ali Rezaei
همزمان با حقیر شمردن خواندنی‌های نوجوانان، هیچ بعید نیست که خودمان به شهرت اثر یکی از نویسنده‌های سریال‌های تلویزیونی دامن بزنیم و بعدها که تب تند چنین آثاری فروکش کرد از تصور جانبداری از آن گلویمان خشک می‌شود.
سینا
ضروری است که حساسیت‌های نوجوانی خود را در مقام خواننده به‌خاطر بیاوریم و محرابی مقدس برای همه کتاب‌های گذشته خویش بسازیم. حتی برای «ابلهانه‌ترین‌شان». آن‌ها نقشی انکارناپذیر دارند: منقلب شدن از آنچه بودیم و خندیدن به آنچه ما را منقلب می‌کرد. پسرها و دخترهایی که زندگی ما را تقسیم می‌کنند تا بدین‌گونه عشق و احترام به دست بیاورند.
سینا
نوعی ادبیات وجود دارد که من به آن «ادبیات صنعتی» می‌گویم. این گونه ادبی قادر به تولید انبوه یک نوع خاص از داستان است. داستان‌های کلیشه‌ای و زنجیره‌ای که با تجارت احساس و برانگیختن جنجال و هیجان تغذیه می‌شود، صفحه حوادث روزنامه‌ها منبع الهام آن‌ها برای ساختن داستان‌های تخیلی منطبق بر حوادث روز است. آن‌ها اوضاع بازار را بررسی می‌کنند تا مطابق رویدادهای روز به تولید محصول مورد نیاز مشتری بپردازند. و این یک نمونه از رمان بد است...
سینا
رمان بزرگی که در مقابل ما مقاومت می‌کند، الزامآ مشکل‌تر از کتاب‌های دیگر نیست... فقط بین او ــ هر چقدر که بزرگ باشد ــ و ما ــ هر چقدر هم که به مقام «فهمیدن» رسیده باشیم ــ ترکیب شیمیایی صورت نمی‌گیرد. سرانجام روزی خواهد رسید که ما جذب کتاب بورخس خواهیم شد اما تا آخرین روز عمرمان با کتاب موزیل بیگانه خواهیم ماند.
سینا
تفکری که معتقد است کتاب‌خواندن «انسان را متمدن می‌کند» در مجموع صحیح است اما گاه موارد استثناء ملال‌آوری نیز دیده می‌شود. بی‌تردید انسان پس از خواندن داستان‌های چخوف دیگر آن انسان قبلی نیست. «انسان» تر می‌شود، بیش‌تر همدلی می‌کند و کم‌تر ددمنش است.
سینا
کتاب خواندن، از جمله برنامه‌ریزی‌های اوقات اجتماعی نیست، خواندن، همچون عاشق شدن بهانه بودن است. پرسش این نیست که من وقتی برای خواندن دارم یا نه؟ (وقتی قرار نیست از جانب کسی به من اعطا شود.) پرسش این است که آیا من طالب هدیه کردن چنین اوقات خوشی به خود هستم یا خیر؟
سینا
هرگاه که عزیزی کتابی را به ما می‌دهد، پیش از هر چیز در لابلای خطوطش به جستجوی او می‌پردازیم. به جستجوی انگیزه و علاقه او که موجب شده این کتاب را به ما توصیه کند و در دستانمان نهد. در جستجوی نشانه‌های یکی بودن، و پس از آن کتاب، ما را با خود می‌برد تا آن‌جا که فراموش می‌کنیم چه کسی کتاب را به ما داده است و این اوج قدرت کتابی است که پیرامون خویش را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد! با این حال سال‌ها بعد، هرگاه که به کتاب می‌اندیشیم، آن دیگری به خاطرمان می‌آید و بدین‌گونه هر کتاب، صورتی انسانی به خود می‌گیرد
سینا
تلویزیون و اگر خوب فکر کنیم حتی سینما... همه چیز بدون هیچ تلاشی برایمان آماده است. لقمه جویده‌شده، تصویر، صدا، دکور، موسیقی متن برای صحنه‌هایی که احیانآ متوجه منظور فیلمساز نمی‌شوی... دری که با جیرجیری اسرارآمیز بر پاشنه می‌چرخد تا وحشتِ لحظه‌های ترسناک را منتقل کند... درحالی‌که همه این‌ها هنگام خواندن باید در تخیل تو اتفاق بیفتد. خواندن، جریان پیوسته آفرینش است.
سینا

حجم

۱۳۱٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۱۸۶ صفحه

حجم

۱۳۱٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۱۸۶ صفحه

قیمت:
۹۳,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد