بریدههایی از کتاب نابخردیهای پیشبینیپذیر
۴٫۰
(۹۵)
«خوشا به حال کسی که چشم انتظار چیزی نیست، زیرا هرگز نا امید نخواهد شد.»
محمد رواقی
به زبان فروید، هر یک از ما منزلگاه خویشتنی تیره و تار هستیم، نهاد، نابکاری که میتواند به طرزی پیشبینیناپذیر زمام امور را از چنگ ابرمن به در آورد. بدین ترتیب همسایهای خوش مشرب و دوست داشتنی، در چنگال خشمی در پشت فرمان، خودروی خود را به ماشین جلویی میکوبد. نوجوانی اسلحه به دست میگیرد و دوستانش را به گلوله میبندد. کشیش به پسر بچهای تجاوز میکند. همگی این افراد در سایر موارد نیک سیرت، بر این باورند که خودشان را درک کردهاند. ولی در گرماگرم شور و شوق، به ناگاه با زدن کلیدی درونی همه چیز دگرگون میشود.
erfan erfan
بیشتر مردم نمیدانند چه میخواهند مگر آن را در زمینهای ببینند. ما نمیدانیم چه نوع دوچرخهٔ کورسی میخواهیم ــ تا اینکه قهرمانی را در توردوفرانس ببینیم که دارد روی مدلی خاص پا میزند، ما نمیدانیم چه سیستم بلندگویی میخواهیم ــ تا اینکه مجموعه بلندگوهایی را ببینیم که صدای بهتری از قبلی دارد. ما نمیدانیم که با زندگیمان میخواهیم چه کنیم ــ تا اینکه دوست یا آشنایی را ببینیم که دارد کاری را میکند که ما فکر میکنیم خودمان هم باید دست به آن کار بزنیم.
احسان رضاپور
آدمها به ندرت چیزها را در عبارتهای مطلق انتخاب میکنند. ما فاقد سنجهای درونی برای ارزش هستیم تا به ما بگوید چیزها چقدر میارزند. در عوض، ما بر روی مزیت نسبی یک چیز به چیزی دیگر تمرکز میکنیم و بر حسب آن ارزش را تخمین میزنیم. (مثلاً، ما نمیدانیم که یک سواری شش سیلندر چقدر میارزد، ولی میتوانیم حدس بزنیم که از مدل چهار سیلندر گرانتر است.)
Shanti
بنا به تیتری در نیویورک تایمز «در دنیای اینترنتی، اکنون پولدارها به پولدارتر از خود حسد میورزند.»
محمدحسین
میدانیم که دستمزد به تنهایی باعث نمیشود که مردم جان و زندگی خود را به مخاطره بیندازند. مأمورین پلیس، آتشنشانها، سربازان ــ آنها به خاطر دستمزد هفتگی جان خود را از دست نمیدهند. عامل اصلی همان هنجارهای اجتماعی است ــ افتخار به حرفهٔ خود و احساس مسئولیت ــ که سبب جان بر کفی آنان میشود.
elham
به جای متمرکز ساختن توجه آموزگاران، والدین، و بچهها بر روی دستمزد، نمره و رقابت، شاید بهتر باشد که در ذهن همگی ما حسی از اراده، وظیفه، و غرور در آموزش را فرو کنند.
sara.dp
وی به نیویورک تایمز گفت «من نمیخواهم شیوهٔ زندگیم بر مبنای باکستر باشد، چون وقتی باکستر داشتید، دلتان ۹۱۱ میخواهد، ولی میدانید آدمهایی که ۹۱۱ دارند چشمشان دنبال چیست؟ آنان در رویای فِراری هستند.» این درسی آموزنده برای همگی ماست: هر چه بیشتر داشته باشیم، بیشتر دلمان میخواهد. و تنها درمان آن در هم شکستن حلقهٔ نسبیت است.
Estatira
نوآوری و ابداع تنها در گروههای کوچک رخ میدهد. سه نفر را در کمیتهای بگمارید و آنان میتوانند به چیزی برسند. تعدادشان را ده نفر کنید، و کار دشوارتر میشود. سی نفر، چیزی رخ نمیدهد. سی میلیون، ناممکن میشود.
محمد رواقی
در آغاز هر نیمسال دانشجویان من به خودشان قولهای قهرمانانهای میدهند ــ میگویند که تکالیف خود را به موقع انجام میدهند، مقالاتشان را سر وقت ارائه میکنند، و بهطور کلی در اوج به سر میبرند. و هر نیمسال دیدهام که وسوسه، آنان را به سراغ قرار ملاقاتی میبرد، آنان را به اتحادیهٔ دانشجویی برای جلسهای میکشاند، و آنان را جلب سفر اسکی در کوهستان میکند ــ در حالی که کارهایشان روی هم تلنبار میشود. آخر سر آنان مرا تحت تأثیر قرار میدهند، البته نه با وقتشناسی خود بلکه با خلاقیتشان ــ برای دلیل تنبلی خود انواع و اقسام داستانها، بهانهها، و تراژدیهای خانوادگی را خلق میکنند، (چرا معمولاً تراژدیهای خانوادگی در دو هفتهٔ آخر نیمسال تحصیلی رخ میدهند؟)
گیتی یوسفی
حجم
۵۵۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۳۹ صفحه
حجم
۵۵۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۳۹ صفحه
قیمت:
۷۶,۰۰۰
تومان